زنجیرههای تأمین نقش بسیار مهمی در بازارهای جهانی امروز دارند. جهانی شدن بازارها و افزایش امکان انتخاب برای مشتریان، تولیدکنندگان را بر آن داشته است که بجای موجودیتهائی منفرد، در قالب شبکهای از سازمانهای مختلف که هر یک تمرکز بر فعالیتهای کلیدی خود دارند، فعالیت کنند. فعالیت در قالب یک زنجیره مزایای رقابتی سازمانها را بهبود داده است تا آنها شانس بالاتری برای بقا و موفقیت در بازارها داشته باشند.
هدف بنیادی زنجیره تامین افزایش سود دهی کل زنجیره تامین است که تفاضل بین درآمد زنجیره تامین و هزینه های زنجیره تامین به عنوان سوددهی زنجیره تامین تعریف می شود و سایر اهداف ذکر شده صورت های دیگری از این هدف می باشند به عنوان مثال دستیابی به سهم بیشتر بازار، افزایش کیفیت محصول، کاهش هزینه های زنجیره و….همگی به نوعی در جهت افزایش سودآوری زنجیره تامین می باشند. در واقع سوددهی زنجیره تامین، تجمعی از سود کلیه مراحل مختلف زنجیره تامین است و کلیه راهکارهای ارایه شده در ادبیات موضوع زنجیره تامین را نیز می توان به نحوی در راستای رسیدن به این هدف اصلی دانست. در مجموع می توان گفت یک از اهداف مهم مدیریت زنجیره تامین، حداکثر کردن ارزش افزوده کل است .ارزش تولیدی یک زنجیره تامین تفاضل ارزش محصول نهایی و هزینه های انجام شده برای تولید آن می باشد. در نتیجه می توان گفت با کاهش هز ینه های زنجیره، در راستای هدف اصلی زنجیره تامین حرکت شده است چراکه کاهش هزینه ها به مفهوم افزایش ارزش افزوده کل است.
یک زنجیره تامین از اجزا و تسهیلات متفاوتی تشکیل شده است و کارکرد هریک از آنها با توجه به هدف " تحویل کالا و خدمات به مشتری به طریقی کارا و بهینه " تعریف شده است.
یک زنجیره تامین دارای سه قسمت است: بالادستی؛ این بخش شامل اقداماتی است که یک شرکت در پیوند با تامین کنندگانش در اولین لایه و ارتباط آن ها با تامین کنندگان با لایه های پایین تر انجام می دهد. روابط تامین کنندگان می تواند در سطوح مختلف تا اولین تامین کننده مواد توسعه یابد، در این قسمت فعالیت اصلی تامین و تهیه است. قسمت دوم زنجیره تامین داخلی است؛ این بخش در برگیرنده کلیه فعالیت هایی است که در درون سازمان و به منظور تبدیل ورودی به خروجی انجام می گیرد. این فرایند از زمان ورود مواد اولیه به سازمان تا زمان خروج کالا به خارج از سازمان و توزیع کننده را در برمی گیرد این قسمت عمدتا به مدیریت تولید، ساخت و کنترل موجودی می پردازد. بخش سوم زنجیره تامین پایین دستی است؛ که شامل کلیه فعالیت هایی است که در تحویل کالا به مشتری اصلی انجام می گیرد. این زنجیره دربرگیرنده توزیع انبارداری حمل و نقل و خدمات پس از فروش است. هر فعالیت که به کالا یا خدمات ارزشی بیافزاید، بخشی از زنجیره تامین است و نیز سیکل عمر محصول را در برمی گیرد.
تصمیمات حوزه مدیریت زنجیرههای تأمین را میتوان در سه سطح زیر تقسیمبندی کرد.
سطح استراتژیک
موضوع : در ارتباط با موضوعات بلند مدت مانند تعداد و محل کارخانجات و انبارها
افق برنامه ریزی: چند سال آینده
محل و ظرفیت تولید و انبارها
محصولاتی که باید تولید شوند و محل تولید آنها
نوع حمل ونقل
نوع سیستم های اطلاعاتی که استفاده می شود
سطح تاکتیکی
موضوع : در ارتباط با تصمیم گیری های کوتاه مدت تر مانند تصمیمات خرید و تولید
افق برنامه ریزی: سال پیش رو
بازارهایی که باید عرضه در آنها انجام شود و محلی که باید عرضه از آن انجام شود
برنامه ریزی انجام شده برای موجودی
قراردادهای تولیدی
زمان و اندازه گسترش بازار
اداره عدم قطعیت ها در تقاضا و نوسانات نرخ ارز خارجی
ایجاد برنامه تولید تحت پارامترهای استراتژیک ثابت
سطح عملیاتی
موضوع: در ارتباط با تصمیمات روزانه مانند زمان بندی و بارگیری کامیون ها
افق برنامه ریزی: هفتگی یا روزانه
تصمیم گیری در مورد سفارشات شخصی مشتری )روزانه یا هفتگی(
عدم قطعیت کمتر در مورد اطلاعات مرتبط با تقاضا
کاهش استفاده از اطلاعات غیردقیق برای بهبود عملکردها
تعیین زمان های تحویل
تعیین سرعت پاسخگویی به سفارشات
ساختار فیزیکی شبکه زنجیره تأمین، به وضوح بر عملکرد أن تأثیرگذار است لذا می توان با طراحی ساختاری کارا، حرکت مواد را در طول این زنجیره سهولت بخشید. یکی از مهمترین تصمیمات استراتژیکی که در همان مراحل اولیه شکلگیری زنجیره گرفته میشود طراحی شبکه زنجیره تأمین است که مشخص میکند چگونه سازمانها در قالب شبکهای با یکدیگر یکپارچه شوند. این تصمیم بدلیل اینکه بر تمام پیکربندی و تصمیمات عملیاتی آتی زنجیره نظیر تصمیمات مربوط به سیستم تولید، سیستم توزیع و حملونقل، سیستم انبارداری و کنترل موجودی و غیره تاثیرگذار است لذا تاثیرگذارترین فاکتور در بازدهی سرمایهگذاری در زنجیره با مکانیزم کاهش هزینه ها و در نتیجه افزایش سودآوری و همچنین افزایش کارایی زنجیره و رقابتپذیری آن میباشد.
زنجیره تأمین خون به دلیل اهمیت این محصول حیاتی و کمیاب در سیستمهای سلامت، در سالهای اخیر کانون توجه بوده است. تأمین خون سالم و کافی و همچنین مدیریت آن از نگرانیهای خاص برای نژاد بشر بوده و از این رو جمعآوری و مدیریت توزیع خون، که در قالب مدیریت زنجیره تأمین خون مطرح است، نیازمند مدیریت و برنامهریزی جامع و دقیق میباشد. زیرا زنجیره تأمین خون دارای پیچیدگیهایی است که آن را از زنجیره تأمین کالای عادی متمایز می کند. خون یکی از حیاتی ترین مواد فساد پذیر موجود در طبیعت می باشد که ارتباط تنگاتنگی با جان انسان ها دارد. یکی از مهمترین دلایل اهمیت خون و فراورده های خونی سر منشاء انسانی آن است و بصورت مصنوعی قابل تولید نیست. علاوه بر این، فرآورده های خونی از قبیل گلبول قرمز، پلاکت و پلاسما دارای طول عمری متفاوت و نیازمند شرایط ویژه جهت نگهداری میباشند. از طرفی، زنجیره تأمین خون که شامل فرآیندهای جمعآوری، تولید، نگهداری و توزیع خون و فرآوردههای خونی از اهداکنندگان به گیرندگان خون میباشد آمیخته با عدم قطعیت است. این عدم قطعیت در روند عرضه و تقاضا بوضوح به چشم میخورد زیرا عرضه خون از جانب اهداکنندگان نسبتا نامنظم و غیرقطعی بوده و تقاضا نیز برای این محصول دارای نرخ ثابتی نمیباشد. لذا، تطبیق عرضه و تقاضا در زنجیره تأمین خون نیازمند طراحی یک شبکه زنجیره تأمین مناسب برای تأمین خون و مشتقات خونی مورد نیاز میباشد. در شکل زیر شمای کلی زنجیره تأمین خون به تصویر کشیده شده است:
زنجیره تأمین خون از سه فاز تشکیل شده است. فاز اول که جمع آوری خون نام دارد شامل سه سطح میباشد. اولین سطح در زنجیرهی تأمین خون، اهدای خون توسط اهداکنندگان و جمع آوری آنها میباشد. شخصی که قصد اهدای خون دارد به واحدهای سیار و یا ثابت سازمان انتقال خون در سطح شهر مراجعه میکند و ابتدا توسط پزشک سازمان انتقال خون مورد معاینه و آزمایش قرار میگیرد. در صورتی که پزشک تشخیص دهد که فرد مراجعه کننده مشکلی برای اهدای خون ندارد گروه خون او را مورد آزمایش قرار داده و یک واحد خون و چند لوله آزمایش کوچک خون از فرد اهدا کننده گرفته میشود. این جمع آوری میتواند توسط پایگاههای سیار که در سطح دوم و یا پایگاههای ثابت که در سطح سوم قرار دارند، انجام شود. لازم به ذکر است که واحدهای خونی جمعآوری شده توسط پایگاههای سیار خون نیز در هر دوره برای انجام فرآیند جداسازی، آزمایشهای بیشتر و ذخیرهسازی به پایگاههای ثابت خون میبایست منتقل میشوند. فاز دوم یا همان فاز تولید در این زنجیره انجام آزمایشات و تولید محصولات خونی میباشد که توسط آزمایشگاههای تست و تولید خون که در سطح چهارم زنجیره قرار دارند انجام میشود. در این مرحله انجام آزمایشات و جداسازی فرآوردهها معمولاً بصورت موازی انجام میشود. پس از آنکه واحدهای خونی اهدا شده به همراه لولههای آزمایش مرتبط به این مراکز آورده میشوند، توسط خود مرکز و یا آزمایشگاههای وابسته به مرکز خون روی آنها آزمایشاتی صورت میگیرد. این آزمایشها برای تست کردن عدم وجود بیماریهای واگیردار، تعیین گروههای خونی و سایر فاکتورهای انعقادی خون انجام میشود. پس از اطمینان از سالم بودن خون اهدا شده در صورت نیاز، واحدهای خونی برای انجام فرآیند جداسازی آماده می شوند. بعد از انجام آزمایشات مختلف، خون برای انجام فرآیند جداسازی و تهیهی فرآوردههای خونی مورد نیاز آماده میگردد. مهمترین اجزای خون گلبول قرمز، گلبول سفید، پلاکت و پلاسما است. گلبولهای قرمز 45 درصد حجم خون را تشکیل داده و وظیفهی آنها حمل اکسیژن از ریهها به تمام بافتهای زنده بدن و دفع دی اکسید کربن از آنها میباشد. گلبولهای سفید تنها حدود 1 درصد از خون انسان را تشکیل داده و وظیفه آنها شناسایی و نابود کردن پروتئینها، باکتریها و ویروسهای مضر در بدن و سلولهای مردهی خون است. پلاکت ها نیز قسمت کوچکی از سلولها هستند که در خون وجود دارند و زمانی که تشخیص میدهند جایی از رگهای خونی آسیب دیده به انعقاد خون در هنگام خونریزی و در مکان آسیب دیده کمک میکنند. پلاسما نیز حدود 55 درصد خون را تشکیل داده و این مایع زرد رنگ حاوی 90 درصد آب میباشد. وظیفه پلاسما حمل گلبول های قرمز، سفید و پلاکتها میباشد.
فاز سوم این زنجیره، فاز توزیع محصولات خونی میباشد. پس از آنکه خون اهداکنندگان جمعآوری، آزمایش و در انبار ذخیره شد، آماده تزریق و انتقال به بیماران نیازمند به خون است. با ارسال درخواست خون توسط بانک خون بیمارستان و یا سایر مراکز درمانی از یک محصول و در صورت وجود آن در مرکز به آن درخواست پاسخ داده میشود.
بطور کلی خروجی طراحی شبکه زنجیره تأمین خون با توجه به ویژگی های خاص آن را میتوان در غالب تصمیمات زیر برشمرد:
تعیین تعداد و محل تشکیلات جمعآوری خون، تولید، ذخیرهسازی و حمل و نقل واحدهای خونی.
تعیین نقش و ظرفیت هر کدام از این تشکیلات و نیز نوع تسهیلات شبکه.
تعیین مقدار خونی که تولید و نگهداری میشود.
تعیین مقدار خونی که بین تسهیلات شبکه و نیز از تسهیلات به نقاط تقاضا جابجا میشود.
تعیین مسیرهای توزیع و حمل واحدهای خونی جمع آوری شده از اهداکنندگان تا نقاط تقاضا
بنابراین، طراحی مناسب شبکه زنجیره تأمین خون منجر به دستیابی به یک ساختار بهینه میشود که این امر مدیریت موثر و کارای این زنجیره تأمین را در راستای برآوردهسازی نیاز به محصولات خونی با حداقل هزینه و با کمترین اتلاف در زودترین زمان ممکن فراهم میآورد.
در قسمت های بعدی گزارش با ویژگیهای خاص و منحصربفرد زنجیره تامین خون و محصولات خونی که آن را از سایر حوزه های تحقیقاتی متمایز می نماید بیشتر آشنا خواهیم شد.