مقدمه
امروزه با توجه به بازار رقابتی موجود، اهمیت مسئله طراحی و برنامهریزی شبکههای زنجیره تامین، توجه بسیاری از محققان و تصمیمگیران صنایع گوناگون را به خود جلب نموده است که هدف نهایی آن افزایش سودآوری شرکتها و جلب رضایت مشتریان میباشد. تصمیمگیرندگان برای بقای خود در فضای رقابتی بازار، سیاستها و ایدههای جدیدی را بکار میبرند که در این میان اهمیت درنظرگرفتن زنجیره تامین بعنوان یک فرایند پیوسته و تفکیکناپذیر به هیچوجه قابل چشمپوشی نیست. در راستای پیادهسازی این رویکرد، استفاده از برنامهریزی یکپارچه و همزمان تولید- توزیع به منظور افزایش کسب مزیتهای اقتصادی و پاسخگویی به مشتریان، دارای جایگاه ویژهای میباشد. از طرفی در بعضی صنایع مانند صنایع مرتبط با کالاهای فسادپذیر، فعالیتهای حوزه تولید و توزیع بطور مستقیم در کسب سودآوری زنجیره تامین تاثیرگذار میباشند، بنابراین برنامهریزی یکپارچه و همزمان این دو سطح از اهمیت بالایی برخوردار است. دراین مقاله از طریق یک چهارچوب چند هدفه، مزایای یکپارچگی تولید و توزیع برای کالاهای فساد پذیر در سطح عملیاتی بررسی میشود. محصولات فسادپذیر مورد بررسی در دو دسته کلی گنجانده میشوند. دسته اول متعلق به محصولاتی است که دارای طول عمر مشخصی میباشند که به عنوان مثال میتوان به فرآوردههای خونی اشاره نمود، و دسته دوم مربوط به کالاهایی است که با وجود فسادپذیری دارای طول عمر نامعلومی هستند که به عنوان نمونه میتوان محصولات کشاورزی را ذکر نمود. در این نوع کالاها، تغییر در رنگ، طعم و ظاهر محصولات نشاندهنده فاسد شدن آنها میباشد. پس از ارائه مدلهای یکپارچه و مجزا برای محصولات ذکر شده، مثال عددی برای ارزیابی مسئله ارائه میشود و در نهایت، نتایج حاصل بیانگر آن است که استفاده از رویکردهای یکپارچه با در نظر گرفتن سطح تازگی کالاها در هنگام تحویل آنها به مشتریان، منافع اقتصادی بسیار بالایی را نسبت به مدلهای مجزا خواهد داشت.
جایگاه و اهمیت مدلهای یکپارچه تولید- توزیع
در سالهای اخیر، مطالعات زیادی در زمینه طراحی شبکه زنجیره تامین برای کالاهای فسادپذیر انجام شده است، به طوریکه هر کدام سعی داشتند تا مدلی که بیشترین مطابقت با دنیای واقعی را داشته باشد، ارائه نمایند. از اینرو با نگاهی به سیر مقالات موجود در این زمینه و با توجه به تاریخ ارائه این مقالات مشاهده میشود که مدلهای ارئه شده هر بار پارامترهای بیشتر، محدودیتهای متنوعتر و توابع هدف دقیقتری در خود گنجاندهاند تا بتوانند کاربرد بیشتری برای تصمیم گیرندهها داشته باشند. لذا ارائه یک مدل برنامهریزی یکپارچه برای محصولات فسادپذیر، در سطح تولید- توزیع که بیشترین انطباق با فعالیتهای جاری در زنجیره تامین را داشته باشد، از اهمیت بسزائی برخوردار است. در این تحقیق، علاوه بر ارائه مدل یکپارچه تولید- توزیع برای محصولات فسادپذیر، ماهیت فسادپذیری محصولات با عمر محدود در دو دسته کلی قرار میگیرد. طبقهبندی اول برای کالاهای فسادپذیری است که طول عمر آنها مشخص میباشد. در این میان میتوان به فرآوردههای خونی اشاره کرد،بهعنوان مثال گلبول قرمز به عنوان یک محصول خونی، تحت شرایط نگهداری خاصی، حدودا 42 روز عمر میکند. طبقهبندی دوم مختص کالاهایی است که دارای طول عمر محدودی میباشند ولی محاسبه زمان عمر آنها نامشخص است. برای مثال میتوان به محصولات کشاورزی مثل میوهها اشاره نمود. این محصولات فسادپذیر طول عمر کاملا مشخصی ندارند و تغییر در رنگ و طعم و ظاهر آنها نشاندهنده فاسدشدنشان میباشد. در این مقاله برای بیان طول عمر محصولات متعلق به گروه دوم از توزیعهای احتمالی استفاده میشود. در ضمن مدل ارائه شده برای هر دو نوع محصول فسادپذیر ذکر شده در حالت یکپارچه تولید- توزیع و همچنین در حالت مجزا بصورت برنامهریزی تولید و همچنین برنامهریزی توزیع فرموله میشود.
تعریف مسئله
همانطور که ذکر شد، در این تحقیق به بررسی مدلهای یکپارچه و مجزا برای دو نوع محصول فسادپذیر میپردازیم. در شکل(1) مدل پیشنهادی مسئله ارائه شده است. با توجه به شکل، جریان انتقال محصولات از کارخانهها به مراکز توزیع و سپس از آنجا به نقاط تقاضا صورت میگیرد. یک سطح از مسئله (منظور از یک سطح،یک کارخانه و یک مرکز توزیع میباشد) مشخص شده است و سایر سطوح(کارخانه ها و مراکز توزیع دیگر) بهصورت سایه نمایش داده شدهاند. مفروضات مدل به شرح زیر است:
1- در این مسئله چندین کارخانه به عنوان مراکز تولیدی در نظر گرفته شده است، زیرا این امر سبب افزایش قابلیت اطمینان و انعطاف پذیری در برابر دینامیک پیچیده صنایع محصولات فسادپذیر میشود.
2- برای تولید محصولات، خطوط مختلف تولیدی در نظر گرفته شده است که هر خط تولید، فقط به یک کارخانه تخصیص داده میشود.
3- افق برنامهریزی را از یک هفته تا یک ماه میتوان درنظر گرفت.
4- محصولات مختلف به دلیل مشابهت های تولیدی در یک مجموعه قرار میگیرند که به مجموعه مطرح شده بلوک میگوییم.( به عبارت دیگر، هر دسته از محصولات مشابه در تولید، در یک بلوک قرار میگیرند). در ضمن هر محصولی فقط متعلق به یک بلوک میباشد.
5- در هنگام تغییر تولید بین دو محصول، دو حالت رخ میدهد:
حالت اول: اگر دو محصول به یک بلوک متعلق باشند، برای تولید محصول دوم فقط نیاز به تغییرات جزئی در خط تولید میباشد که به آن راه اندازی جزئی خط تولید میگوییم.
حالت دوم: اگر دو محصول به دو بلوک مختلف تعلق داشته باشند، برای تولید محصول دوم باید تغییرات اساسی در خط تولید انجام شود که به آن راه اندازی عمده خط تولید میگوییم.
لازم به ذکر است که هزینه های راه اندازی حالت دوم بسیار بیشتر از حالت اول میباشد.
6- موجودی در مرکز تولید نگه داشته نمیشود، بنابراین در پایان هر روز تمام محصولات به مراکز توزیع ارسال میشود. در ضمن ظرفیت نگهداری موجودی در مراکز توزیع بصورت نامحدود فرض شده است.
7- فاصله مکانی بین نقاط تولید و توزیع ناچیز در نظر گرفته شده است، بطوریکه محصولات تولیدی در همان روز به نقاط توزیع ارسال میشود و همچنین این مسافت کوتاه باعث میشود که از کاهش عمر محصولات در طول انتقال آنها به مراکز توزیع چشمپوشی شود.
8- تاثیر مدل ارائه شده در سطح عملیاتی بررسی میشود.
1- مدل یکپارچه تولید- توزیع یکپارچه برای محصولات فسادپذیر با طول عمر ثابت (PDP-FSL)
برنامه ریزی یکپارچه تولید و توزیع برای محصولات فسادپذیر با طول عمر ثابت(PDP-FSL) به صورت یک مدل برنامه ریزی چند هدفه مختلط عددصحیح زیر ارائه شده است.
توضیح توابع هدف:
با توجه به اینکه مدل به صورت چند محصولی و با احتساب چند کارخانه تولیدی و چند مرکز توزیع می باشد، تابع هدف اول به منظور کمینه کردن هزینههای کل در تمام مراکز تولیدی و مراکز توزیع ارائه شده است و شامل هزینههای تولید، هزینههای حمل و نقل و هزینههای اتلاف( به دلیل فاسد شدن کالا قبل از ارسال به نقاط تقاضا) میباشد که هزینههای تولید مدل به شرح زیر است:
1- هزینههای راهاندازی ماژور خط تولید: اگر در هر خط تولید، بلوک مربوط به تولید محصولی که قرار است تولید شود تغییر کند، یعنی محصول جدید به دسته جدیدی از کالاها تعلق داشته باشد، آنگاه باید خط تولید برای آن محصول، مجدد راهاندازی شود. به هزینههایی که بخاطر راهاندازی مجدد خط تولید برای بلوک جدیدی از محصولات در نظر میگیریم، هزینه های ماژور راه اندازی میگوییم.
2- هزینههای مینور راهاندازی خط تولید: اگر در هر خط تولید، تولید کالای جدیدی آغاز شود و نیاز به تغییر بلوک نباشد، یعنی کالای جدید به همان دسته کالای قبلی متعلق باشد، باید تغییرات مینوری در خط تولید برای تولید آن کالا اعمال شود، که به این دسته از هزینه های تولید، هزینه های مینور راهاندازی خط میگوییم.
3- هزینه تولید هر واحد کالا: بعد از راهاندازی مجدد خط برای تولید کالای جدید، عملیات تولید از سر گرفته می شود و هزینه های تولید محصولات را در برمیگیرد.
در تابع هدف دوم، هدف ماکزیمم کردن میانگین طول عمر باقیمانده محصولات تحویل داده شده به مراکز توزیع است. به عبارت دیگر، یعنی حداکثر کردن میزان ماندگاری محصولات، قبل از اینکه به نقاط تقاضا ارسال شوند، که در عبارت تابع هدف دوم متغیرهای t,u,dبه شرح زیر هستند:
t: تاریخ تکمیل محصول(تاریخی که ساخت محصول تمام شده است و آماده ارسال به نقاط عرضه می باشد.)
u: طول عمر محصول بعد از اتمام پروسه تولید
d: تاریخ تحویل کالا به مشتریان
در نتیجه برای ارسال کالا به نقاط تقاضا دو شرط زیر باید برقرار باشد:
عبارت اول تضمین میکند که کالا وقتی به نقاط تقاضا فرستاده میشود که حتما تولید شده باشد. عبارت دوم بیانگر این است که کالایی به مشتریان ارسال میشود که فاسد نشده باشد. مقدار این تابع هدف عددی بین %0 تا%100 است، %0 یعنی میزان ماندگاری محصول تمام شده و محصول قبل از ارسال به مراکز تقاضا،در مرکز توزیع فاسد شده است. %100 یعنی محصول در همان پریودی که تولید شد و به مرکز توزیع ارسال گردید، برای ارضای تقاضای مشتریان به مراکز تقاضا فرستاده شده است. همچنین در افزایش ماندگاری محصولات در حالت کلی میتوان این موضوع را در نظر گرفت که محصولات در کوتاهترین زمان بعد از تولید به نقاط تقاضا ارسال گردند. این امر سبب میشود که میزان موجودی آن محصول کم شود و همچنین هزینه نگهداری کاهش یابد.
توضیح محدودیت ها:
محدودیت(3)و(4) تضمین میکنند که هر محصول متعلق به یک بلوک خاص، فقط وقتی تولید میشود که بلوک مربوطه و خط تولید آن محصول راهاندازی شده باشد. محدودیت(5) نشان میدهد که کل زمان مورد نیاز برای راه اندازی مجدد خط تولید به خاطر تغییر بلوک محصولات، بعلاوه کل زمان مورد نیاز برای راه اندازی مجدد خط تولید بدلیل آمادگی خط برای تولید محصول جدید که در همان بلوک محصول قبلی قرار دارد، بعلاوه زمان لازم برای تولید کل محصول درآن دوره باید کمتر از ظرفیت زمانی که برای آن خط تولید درآن دوره تعیین شده است باشد. محدودیت(6) بیان کننده این امر است که در هر میکرو دوره و در هر خط تولید فقط محصولات متعلق به یک بلوک تولید میشوند(با توجه به این محدودیت هر میکرو دوره یعنی مدت زمانی که در یک خط تولید فقط محصولات متعلق به یک دسته یا بلوک در حال تولید میباشند). در محدودیت(7)کمترین مقدار هر بلوک مشخص شده است(تعیین حد پایین تعداد محصولاتی که به هر بلوک تعلق میگیرد). در محدودیت(8) ارتباط بین بلوکها بصورت تغییر از یک بلوک به بلوک دیگر و راهاندازی خط به ازای بلوک جدید نشان داده شدهاست. محدودیت(9) متضمن این امر است که تمام محصولات تولید شده در هر کارخانهای باید پس از تولید به مراکز توزیع ارسال گردند(یعنی هیچ موجودی نباید در کارخانه نگهداری شود). محدودیت(10) بیان میکند که در هر مرکز تقاضا هر محصولی که از تمام کارخانهها به آن مرکز وارد میشود یا در آن افق زمانی استفاده میشود(بهصورت تقاضای موجود در دورههای مختلف آن افق برنامهریزی که شامل مقدار تقاضای هر دوره در درصدی از تقاضای آن دوره که به ازای محصول تولید شده در دورهی مورد بررسی ارضا میشود) و یا در آن افق برنامهریزی مصرف نشده و موجودی است که در افق برنامهریزی بعدی مصرف میشود(در حالت کلی این محدودیت برای هر محصول تولیدی با توجه به زمان تولیدش، این واقعیت را مطرح مینماید که یا آن محصول در صورت عدم فساد در دورههای مختلف بر حسب میزان تقاضا، به نقاط تقاضا ارسال میشود و یا تا پایان افق برنامهریزی مورد تقاضا قرار نگرفته و بدلیل فاسد نشدن در افق برنامهریزی بعدی مورد مصرف قرار میگیرد). محدودیت(11) نشان میدهد که موجودی اولیه در هر مرکز تقاضا در ابتدای افق برنامهریزی(که متعلق است به محصولاتی که در افقهای برنامهریزی قبلی تولید شدهاند) میتوانند پاسخگوی تقاضای محصولات در آن افقبرنامهریزی باشند، به شرطی که فاسد نشده باشند. پس حتما باید مقدار تقاضایی که توسط محصولات تولید شده در افق برنامهریزی قبلی برآورده میشود کمتر یا مساوی کل موجودی اولیه محصولات افق قبلی باشد. محدودیت(12) بیان میکند که اگر میزان تقاضا در دوره خاصی برای یک نوع محصول وجود داشته باشد(یعنی تقاضا صفر نباشد) آنگاه میتوان از آن نوع کالای تولید شده در آن دوره یا تمام دورههای قبلی(به شرط عدم فساد) تقاضای آن دوره را برآورده کرد. محدودیت(13) تضمین میکند که وقتی در مرکز توزیعی از یک کالا در یک دوره زمانی تقاضایی وجود ندارد، هیچ مقداری از آن محصول که در آن دوره یا در دورههای قبل تولید شده، در آن دوره زمانی به نقاط تقاضا ارسال نمیشود. در محدودیت(14)حد بالای حداقل سطح موجودی برای هر محصول در هر کلان دوره و در هر مرکز توزیع نشان داده شده است. محدودیت(15) مقدارموجودی فاسد شده را نشان میدهد که طبق آن موجودی ابتدای هر افق زمانی در هر مرکز توزیع منهای کل ارسالی از آن موجودی در افقهای زمانی مختلف کمتر است از میزان کالای فاسد شده است، زیرا علاوه به این، کالاهایی که حتی اگر در همان افق برنامهریزی تولید شده باشند، با پایان عمر مفیدشان فاسد محسوب میشوند.
2- در نظر گرفتن مدل تولید و توزیع بصورت جداگانه
1-2- برنامه ریزی تولید برای محصولات فسادپذیر با طول عمر ثابت (PP-FSL)
توضیح توابع هدف:
در تابع هدف اول هزینههای تولید مانند مدل یکپارچه میباشد، ولی بدلیل درنظر نگرفتن مرکز توزیع، از هزینههای حملونقل و هزینه اتلاف در مراکز توزیع چشمپوشی شده است.
در تابع هدف دوم نیز موارد ذکر شده در مدل یکپارچه تکرار شده است.
توضیح محدودیتها:
محدودیت(3) تا (8) مدل یکپارچه در این مدل نیز استفاده میشود، زیرا این محدودیتها متعلق به مراکز تولید میباشند. محدودیت(19) بیان میکند که کل تولیدات یک محصول توسط مراکز تولیدی میتوانند میزان تقاضای هر دوره را ارضا نمایند، زیرا در این مدل فرض شده است که کمبود جایز نمیباشد. محدودیت(20) مانند محدودیت(12) مدل یکپارچه و محدودیت(21) نیز مانند محدودیت(13) مدل یکپارچه است با این تفاوت که در این مدل چون فقط مراکز تولید را در نظر گرفتیم باید محدودیتهای ذکر شده را برای کل مراکز توزیع بازنویسی کنیم(یعنی نیاز به نوشتن محدودیتهای توزیع، به ازای هر مرکز توزیع نیست).
2-2- برنامه ریزی توزیع برای محصولات فسادپذیر با طول عمر ثابت (DP-FSL)
توضیح توابع هدف:
تابع هدف اول مینیمم هزینهها را در نظر میگیرد، ولی چون این مدل فقط برای مراکز توزیع میباشد، هزینهها شامل هزینه حملونقل و هزینه اتلاف محصولات فاسد شده در مراکز توزیع میباشند(هزینههای تولید برای این مدل نوشته نمیشود).
تابع هدف دوم این مدل مانند مدل یکپارچه است.
توضیح محدودیتها:
محدودیت(9)تا(15) مدل یکپارچه که متعلق به مراکز توزیع میباشند، در این مدل استفاده میشود.
3- مدل یکپارچه تولید- توزیع برای محصولات فسادپذیر با طول عمر نامشخص (PDP-LSL)
همانطور که قبلا ذکر شد طول عمر مشخصی برای این قبیل محصولات وجود ندارد. فرض میشود که طول عمر این محصولات یک متغیرتصادفی است و توزیع احتمالی برای هر کدام از آنها تعریف میشود. با این وجود برای پیشبینی طول عمر این محصولات اطلاعات درباره تولید آنها بسیار حائز اهمیت است.
برنامهریزی یکپارچه تولید و توزیع برای محصولات فسادپذیر با طول عمر نامشخص(PDP-LSL) به صورت یک مدل برنامه ریزی غیرخطی و چند هدفه مختلط عددصحیح بصورت زیر ارائه شده است.
توضیح توابع هدف:
تابع هدف اول: مانند مدل یکپارچه محصولات فسادپذیر با طول عمر ثابت، شامل هزینههای تولید، حملونقل و اتلاف میباشد. علاوه بر آن برای نگهداری مراکز توزیع در یک دمای مشخص، هزینهای به عنوان هزینه مصرف انرژی نیز به مدل اعمال میشود.
تابع هدف دوم: حداکثر کردن عمر باقیمانده محصولات تحویل داده شده به مراکز توزیع برای محصولات فسادپذیر با طول عمر نامشخص میباشد. بهدلیل نامشخص بودن عمر محصولات(عمر هر محصول یک متغیر تصادفی است) تابع هدف دوم یک مدل غیرخطی و غیرمحدب است.
توضیح محدودیتها:
محدودیت(3) تا (14) این مدل همانند مدل یکپارچه برای محصولات فسادپذیر با طول عمر ثابت است. علاوه بر این محدودیتها، محدودیت(28) که یک محدودیت غیرخطی است، میزان موجودی فاسدشده را نشان میدهد. محدودیت(29)تا(33) نشاندهنده مجموعه کامل از مقادیر ممکن برای عمر باقیمانده محصولات میباشد. محدودیت(34) تضمین میکند که برای ارضای تقاضا در هر دوره فقط از محصولاتی که هنوز منقضی نشدهاند، استفاده میشود. در محدودیت(35) نشان داده میشود که در هر دوره برای هر مرکز توزیع، فقط باید یک درجه حرارت(دما) انتخاب شود.
4- در نظر گرفتن مدل تولید و توزیع بصورت جداگانه
1-4- برنامه ریزی تولید برای محصولات فسادپذیر با طول عمر نامشخص (PP- LSL)
توضیح توابع هدف:
تابع هدف اول: مانند مدل PP-FSL شامل هزینههای تولید که ذکر شد، میباشد.
تابع هدف دوم: مانند مدل PP-FSL بیشینهسازی ماندگاری محصولات را درنظر میگیرد، با این تفاوت که طول عمر محصولات در این مدل، به دلیل نامشخص بودن آن به صورت یک توزیع احتمال میباشد.
توضیح محدودیتها:
شامل محدودیت(3) تا (8) مدل PDP-FSL و همچنین محدودیت(19) تا (21) مدل PP-FSL است که مرتبط با مراکز تولید میباشند و در مدلهای بالا بطور کامل شرح داده شده است.
2-4- برنامه ریزی توزیع برای محصولات فسادپذیر با طول عمر نامشخص (DP- LSL)
توضیح توابع هدف:
تابع هدف اول: مانند مدل DP-FSL شامل هزینههای توزیع که ذکر شد، میباشد. علاوه برآن هزینه مصرف انرژی برای نگهداری محصولات در یک دمای مشخص، در مراکز توزیع نیز به مدل اعمال میشود.
تابع هدف دوم: مانند مدل DP-FSL بیشینهسازی ماندگاری محصولات را درنظر میگیرد، با این تفاوت که طول عمر محصولات در این مدل، به دلیل نامشخص بودن آن به صورت یک توزیع احتمال میباشد.
توضیح محدودیتها:
شامل محدودیت(9) تا (14) مدل PDP-FSL و همچنین محدودیت(28) تا (35) مدل PDP-LSL است که مرتبط با مراکز توزیع میباشند و در مدلهای بالا بطور کامل شرح داده شده است.
مثال عددی
برای درک تفاوت بین مدلهای یکپارچه ذکر شده(برای محصولات فسادپذیر با عمر ثابت و همچنین عمر نامشخص) و نیز برای نشاندادن تفاوت بین حالت یکپارچه و مدلهای مجزا تولید و توزیع مثال زیر درنظر گرفته شده است. در این مثال چهار محصول مختلف،2خط تولید و 2 کارخانه وجود دارد. همچنین هر محصول متعلق به یک بلوک خاص میباشد. در خط تولید 1 همه محصولات می توانند تولید شوند، ولی در خط تولید 2 این امتیاز وجود ندارد(یعنی تمام محصولات نمی توانند در این خط تولید ساخته شوند). خطوط تولید تقریبا شبیه هم هستند، پس با توجه به این فرض از هزینههای تولید متغیر صرفنظر شده است. تعداد میکرو دوره های موجود در هر ماکرو دوره مقدار ثابت 4 می باشد. ظرفیت هر خط تولید در همه ماکرو دوره ها یکسان است و در هر کارخانه 100 واحد فرض شده است. افق برنامه ریزی 10 روز است و دوره عمر محصولات نسبت به هم بطور قابل توجهی متفاوت است. در این بین محصول بسیار فسادپذیر(طول عمر 1روز) تا محصولاتی که عمرشان کل افق برنامه ریزی است نیز وجود دارد. دو توزیع کننده وجود دارد و از همه کارخانه ها به این 2 توزیعکننده امکان حمل محصول وجود دارد. موجودی اولیه هر 2 توزیعکننده در ابتدا صفر است. درباره مدلی که دارای محصول فسادپذیر با طول عمر نامشخص است، 3 سطح دمایی مختلف میتواند در هر مرکز توزیع انتخاب شود. در نهایت مدلهای ارائه شده مورد تحلیل قرار میگیرند.
نتایج عددی محصولات فسادپذیر با عمر ثابت
با توجه به دوهدفه بودن تمامی مدلهای ارائه شده، از نظریه بهینگی پارتو بجای بهینهسازی تک هدفه استفاده میکنیم. در مسائل بهینهسازی چند هدفه، اصولا اهداف مورد بررسی با هم در تضاد میباشند، یعنی نمیتوان بهطور همزمان توسط یک نقطه بهینه، هر دو تابع هدف را بهینه نمود. در این موارد یک راهکار مناسب پیدا کردن مجموعه جوابهای پارتو در مرحله اول، و سپس انتخاب بهترین جواب از میان جوابهای پارتو میباشد. لازم به ذکر است که مجموعه جوابهای پارتو مجموعه ای از جوابها است که در فضای جستجو از جوابهای دیگر بهترند ولی به ازای آنها هر دو تابع هدف باهم بهینه نمیباشند. برای تعیین مجموعه جوابهای پارتو و همچنین تعیین بهترین مقدار از آن راهحلهای مختلفی وجود دارد. در مثال ذکر شده برای این تحقیق، همانطور که ذکر شد، ابعاد مثال کوچک است و در CPLEX مجموعه جوابهای پارتو حاصل میشود. در شکل(2) جوابهای پارتو برای رویکرد یکپارچه و مجزا برای سناریو پایه(در سناریو پایه میزان فسادپذیری محصولات در حد معمولی است) حاصل شده است. لازم به ذکر است که برای مدل مجزا، برای هر تابع هدف، میانگین دو مدل تولید و توزیع در نظر گرفته شده است. از حل مدلهای مطرح شده نتایج زیر حاصل میشود:
1- در رویکرد یکپارچه جوابهای بسیار بهتری نسبت به رویکرد جداگانه داریم، در هر سطح ماندگاری مشابه، هزینه های رویکرد یکپارچه بسیار کمتر از رویکرد مجزا است.
2- برای هر دو رویکرد یکپارچه و مجزا، هر دو منحنی رفتار مشابهی دارند، بدین ترتیب که برای میزان ماندگاری پایین(عمر باقیمانده پایین) افزایش کمی در هزینهها باعث افزایش چشمگیری در عمر باقیمانده محصولات میشود. ولی وقتی ماندگاری را افزایش میدهیم، استفاده از مدل یکپارچه نسبت به مدل مجزا باعث صرفهجویی بیشتری در هزینهها میشود. به عبارت دیگر، در یک سطح ثابت ماندگاری با افزایش یکسان هزینه در هر دو مدل، افزایش ماندگاری در مدل یکپارچه بیشتر است. یک دلیل می تواند این باشد که در رویکرد یکپارچه، سیاست تولید و تحویل به موقع اجرا می شود و تقریبا موجودی در مراکز عرضه باقی نمی ماند و افزایش ماندگاری محصولات رخ میدهد، یعنی زمان تولید تا توزیع به مراکز تقاضا به شدت کاهش مییابد و این بدین معنی است که محصولات تازه تولید شده با طول ماندگاری زیاد به نقاط تقاضا ارسال میگردند.
در شکل(3) و (4) به ترتیب اهمیت نسبی هزینههای حمل ونقل و تولید در رویکرد یکپارچه و مجزا نسبت به هم نشان داده شده است. همانطور که در شکلها مشخص شده است اهمیت نسبی هزینهها نسبت به ماندگاری محصولات تقریبا مستقل است و فقط در درجه ماندگاری بالا(100%) شاهد تاثیرپذیری هزینه نسبت به ماندگاری محصول هستیم. همچنین در مدل مجزا، برای جبران اشتباهات صورت گرفته در مدل تولید، هزینههای سنگینی به صورت هزینه های حمل ونقل به مدل اعمال میشود، در صورتی که در مدل یکپارچه شدت تحمیل هزینههای حمل و نقل بسیار کمتر است و هزینه عملیاتی نیز قسمتی از اشتباهات را پوشش می دهد.
نتایج عددی محصولات فساد پذیر با عمر متغیر
به دلیل اینکه این مدل بصورت مدل برنامه ریزی غیرخطی مختلط عدد صحیح است، حل مدل بصورت دقیق ساده نمیباشد و به همین دلیل از الگوریتم ژنتیک برای حل مسئله موردنظر استفاده میشود. در شکل(6) نتایج بدست آمده توسط الگوریتم ژنتیک برای رویکرد یکپارچه و همینطور مجزا در محصولات فسادپذیر با عمر متغیر برای سناریو اول مشخص شده است. نتایج حاصل مانند مدل قبلی میباشد با این تفاوت که در این محصولات در سطوح ماندگاری یکسان نسبت به محصولات با طول عمر مشخص، میزان هزینه ها بسیار بیشتر است. دلیل افزایش هزینهها نسبت به محصولات با طول عمر مشخص، وجود هزینههای انرژی در محصولات با طول عمر نامعلوم میباشد. همانطور که ذکر شد این هزینهها در مدلهای نوع اول وجود ندارند. دلیل دیگر افزایش هزینه نیز مربوط به نوع عمر محصولات است. در محصولات با طول عمر نامشخص به دلیل اینکه طول عمر از یک توزیع احتمالی پیروی میکند نسبت به حالت اول که طول عمر محصولات عددی ثابت است، بیشتر است.
نتیجه گیری:
امروزه ایدههای جدیدی برای بهبود شبکه زنجیره تامین ارائه میشود که در این بین رویکرد یکپارچهسازی بدلیل افزایش مزیتهای اقتصادی و پاسخگویی نقاط تقاضا بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در این تحقیق مدل یکپارچه تولید- توزیع برای دو نوع محصول فساد پذیر(محصولات فسادپذیر با طول عمر مشخص و یا طول عمر نامعلوم) ارائه شده است، همچنین برای هر دو نوع محصول مدلهای تولید و توزیع بصورت مجزا هم در نظر گرفته شده است. پس از ارائه مدل، برای ارزیابی آن مثالی مطرح شد که طبق آن در سطح ماندگاری یکسان، بر مدل یکپارچه نسبت به مدل مجزا، هزینههای بسیار کمتری اعمال میشود. یکی از دلایل این امر، تولید و توزیع بموقع است، زیرا بدلیل یکپارچگی مدل، محصولاتی که از تولید آنها زمان زیادی نگذشته است، توزیع میشوند و این سبب کاهش هزینههای نگهداری و افزایش عمر باقیمانده محصولات میشود. همچنین بر مدل یکپارچه و مجزا برای محصولات با طول عمر مشخص نسبت به محصولات با طول عمر نامعلوم در میزان ماندگاری یکسان، هزینههای کمتری اعمال میشود.
برداشت کوتاه از مقاله:
1- آشنایی با مدلهای یکپارچه در طراحی زنجیره تامین در سطح تولید و توزیع
2- آشنایی با دو نوع محصول فساد پذیر، محصولات با طول عمر مشخص و محصولات با طول عمر نامعلوم و فرموله کردن مدل یکپارچه تولید- توزیع برای آنها
3- ارائه مدلهای تولید و توزیع جداگانه برای محصولات فسادپذیر و مقایسه آنها با مدلهای یکپارچه
تحقیقات آینده:
1- گسترش مدل و بررسی تاثیر رویکرد یکپارچه تولید- توزیع در سطح تاکتیکال
2- ارزیابی شاخصهای دیگری که در افزایش میزان ماندگاری محصولات تاثیرگذار هستند بهمنظور بهبود تابع هدف دوم