موضوع: طراحی چندهدفه شبکه پیوند عضو تحت عدمقطعیت
چکیده
در این مقاله مدل مکانیابی و تخصیص چند دورهای برای طراحی شبکه انتقال پیوندعضو تحت عدمقطعیت ارائه شدهاست. مدل شامل دو تابع هدف حداقلکردن هزینه و زمان انتظار ماندن در صف عمل پیوند بر اساس اولویت هر عضو است. یک روش فازی چند هدفه و دو الگوریتم فراابتکاری برای حل بهینه مسائل در ابعاد متوسط و کوچک ارائه شدهاست.
مقدمه
مدیریت زنجیرهتامین یک فرآیند برنامهریزی اجرا و کنترل عملیاتهای کارآمد و طراحی شبکه زنجیرهتامین یکی از موضوعات مطرح در تصمیمگیری استراتژیک مدیریت زنجیرهتامین است که نقش مهمی در عملکرد اقتصادی دارد.طراحی شبکه زنجیرهتامین بهمنظور تعیین تعداد تسهیلات، مکانیابی و تخصیص جریان در بین تسهیلات در بسیاری از بخشهای از جمله سیستم سلامت و بهداشت کاربرد دارد.مدلهای مکانیابی و تخصیص نقش اساسی در بررسی سیستم بهداشت و سلامت داشتهاند. پیوند عضو یکی از زیرمجموعههای سیستم سلامت است که مدیریت کارآمد آن باعث موفقیت عمل پیوند بیماران نیازمند و در غیر این صورت منجر به مرگ بیمار میشود. با وجود اهمیت این موضوع هنوز برخی مناطق از تسهیلات و مراکز پیوند فاصله زیادی دارند.
سیستم شبکه پیوند عضو شامل اهداکنندگان(یک داوطلب یا فردی که مرگ مغزی شدهاست)، بیماران نیازمند به عضو، شرکت حملونقل، بیمارستانها و مراکز پیوند میباشد.
اهداکنندگان در بیمارستانها برای انجام آزمایشات مربوطه بستری میشوند و سپس عضو اهدایی برداشته میشود.
مناطق تقاضا، مکانهایی هستند که اکثریت متقاضیان پیوند عضو در آن مکانها جمع شدهاند.
مراکز پیوند، تسهیلاتی هستند که ثبتنام و عمل جراحی پیوند در آن مکان انجام میشود.
شرکتهای حملونقل، مسئولیت انتقال عضو و تجهیزات مورد نیاز از بیمارستانها به مراکز پیوند بر عهده دارند.
تصمیمات زیر باید بطور همزمان درنظر گرفته شود:
پیچیدگی شبکه پیوند عضو و تعامل بین تسهیلات نیاز به یک مدیریت کارآمد برای حداکثرسازی منافع ذینفعان دارد. در چنین شبکههایی اهداکنندگان معمولا به بیمارستان و یا بطور مستقیم به مراکز پیوند مراجعه میکنند. مناطق تقاضا و مراکز پیوند ممکن است در مناطق جغرافیایی پراکنده با فواصل طولانی از یکدیگر قرار گرفته باشند، درنتیجه خدمتدهی تمام متقاضیان از طریق یک مسیر حملونقل امکانپذیر نیست. در همین راستا، در این مسائل هزینهها، تعداد اهداکنندگان، تعداد و اولویت بیماران برای عمل پیوند، فاصله تسهیلات، زمانهای سفر در شرایط مختلف تغییر میکنند پس با عدمقطعیت روبهرو هستند. ازطرف دیگر، فسادپذیری عضو اهدایی یک موضوع حیاتی در زنجیرهتامین پیوند عضو میباشد.
در مقاله حاضر، مدل جدید برنامهریزی عدد صحیح مختلط دوهدفه چنددورهای برای مسئله مکانیابی و تخصیص زنجیرهتامین پیوند عضو به منظور حداقلسازی هزینههای کل و زمان سفر ارائه شدهاست. موضوع اصلی که مقاله حاضر را با دیگر مقالات متمایز میسازد این است که طراحی شبکه چنددورهای جدید بهمنظور مقابله با نوسانات تقاضا و عرضه، برخی تسهیلات ممکن است بصورت یکپارچه و در یک مکان قرار بگیرند(مثل بیمارستان و مرکز پیوند) وهمچنین یک سیستم صف چنداولویتی برای ازدحام عضوهای اهدایی در هر مرکز پیوند درنظر گرفته و از یک رویکرد برنامهریزی چندهدفه فازی ترکیبی کارآمد برای مقابله با عدمقطعیت استفاده شدهاست. دو الگوریتم فراابتکاری برای حل کارآمد مدل در مقیاس بزرگ توسعه داده شدهاست. همچنین یک کرانپایین برای ارزیابی عملکرد الگوریتم فراابتکاری پیشنهادی در مواردی که راهحلهای بهینه در دسترس نیست، ارائه شدهاست.
مرور بر ادبیات
تحقیقات پیشین در این زمینه به دو دسته تقسیمبندی میشوند:
طراحی شبکه زنجیرهتامین سلامت، که به مکانیابی و تخصیص تسهیلات و مراکز سلامت توجه دارند.
بهینهسازی زنجیره تامین پیوند عضو
در دسته اول مدلهای متفاوت مکانیابی و تخصیص ارائه شدهاست. در دسته دوم با درنظر گرفتن مدل ریاضی و مفروضات مسئله و غیرقطعی بودن پارامترها برای حل بهینه مدل از رویکردهای robust possibilistic، شاخه-قیمت و ... استفاده شده است. در پژوهش حاضر به دلیل عدمقطعیت تقاضا و عرضه و زمان فرایند و فاسدشدنی بودن عضو اهدایی، همچنین با توجه به ازدحام در سیستم، یک مدل صف چنداولویتی توسعه داده شدهاست.
چارچوب مدل
در مدل حاضر، به محض اینکه یک داوطلب یا بیمار مرگ مغزی به عنوان اهداکننده میرسد، آزمایشات لازم در بیمارستان انجام میشود. بعد از دریافت نتایج آزمایش عمل برداشت عضو صورت میگیرد و عضو اهدایی به مرکز پیوند از یکی از راههای زمینی، هوایی توسط شرکت حملونقل فرستاده میشود. در همین زمان مراکز پیوند به مناطق تقاضا تخصیصیافته به آن مرکز اطلاعرسانی میکنند تا بیمار خیلی سریع در مرکز پیوند برای عمل حاضر شود. فرض شدهاست هر بیمارستان در هر دوره با یک شرکت حملونقل قرارداد بسته است. درنتیجه عضوهای اهدایی یا از طریق زمینی و یا از طریق هوایی به مراکز پیوند فرستاده میشوند. شمای کلی شبکه زنجیرهتامین پیوند عضو و ارتباط بین عناصر آن در شکل(1) نشان داده شدهاست.
شکل (1) – شبکه زنجیرهتامین پیوند عضو
عملیات برداشت عضو در بیمارستان نیازمند چندین فرآیند مثل آزمایشات اولیه، آمادهسازی برای عمل . انجام عمل جراحی است. در مقاله حاضر، منظور از زمان تجمعی، زمان عمل میباشد. از آنجا که زمان عمل بطور قابل توجهی برای هر مورد متفاوت است بنابراین دریافتکنندگان باید قبل از عمل در صف انتظار بمانند. در این پژوهش، براساس اهمیت هر عضو (مثلا بر اساس تقاضا و زمان فاسدشدن هر عضو)، اولویتبندی انجام میشود. از آنجا که عمل جراحی هر عضو یک زمان عملیات منحصر به فردی دارد باید زمان انتظار بیماران دیگر برای عمل درنظر گرفته شود زیرا این زمان انتظار بطور مستقیم بر فاسدشدن عضو و یا شانس دریافت پیوند از سمت بیمار تاثیر میگذارد و باید این زمان بطور قابل توجهی برای بالا بردن کارایی شبکه پیشنهادی کنترل شود. درنهایت مدل ارائه شده، هزینه حملونقل و زمان را بهعنوان یک مدل بهینهسازی چندهدفه به حداقل میرساند. یکی از ویژگی های دیگر مدل، تسهیلات یکپارچه است که در واقع مراکز پیوند و بیمارستانها بصورت یکپارچه در یک مکان قرار گرفته و در هزینههای حمل و نقل و ثابت صرفهجویی شدهاست و سطح دسترسی به منابع افزایش یافته است. با یکپارچهسازی تسهیلات، حرکت دادن بیمارن کمتر و درنتیجه خطر مرگ و عوارض ناشی از انتقال بیماران پایین میآید.
سیستم صف اولویتدار
تحقیقات زیادی نشان دادهاست که نظریه صفبندی در دنیای واقعی در سیستم سلامت وجود دارد. همچنین توزیع پواسون را به عنوان یک توزیع خوب برای نرخ ورود معرفی کردهاند. در مقاله حاضر با توجه به وجود تغییرات در میزان حملونقل بین دو ورود، شرایط محیطی و بار ترافیکی، توزیع نمایی برای مدلسازی نرخ ورود عضوهای اهدایی به مراکز پیوند درنظر گرفته شدهاست.همچنین با توجه به ساعات اوج، فرض شدهاست در ساعات اوج نرخ ورود متوسط و نرخ سرویسدهی ثابت است و ورود بیماران به مراکز پیوند از توزیع پواسون پیروی میکند. مدل بر اساس صف تشکیلشده از ورود عضوهای اهدایی به مراکز پیوند به عنوان یک سیستم M/M/C ارائه میشود. بنابراین در مدل، چندین خدمتدهنده با ظرفیت بینهایت بدون هیچ مانع ورود درنظر گرفته شدهاست. در سیستم پیشنهادی اولویت هر عضو بر اساس شماره شاخص آن است. یعنی عضوی با شاخص صفر دارای بالاترین اولویت است و بر اساس ترتیب صعودی شماره شاخص، اولویتها کاهش مییابد. نرخ ورود بر اساس تعداد عضوهای منتقل شده به هر مرکز و زمان کل سرویسدهی از مجموع زمان انتظار در صف و مدت زمان عمل جراحی محاسبه میشود.
برنامهریزی ریاضی
در پژوهش حاضر، مدل ریاضی جدید برای شبکه پیوند عضو با درنظر گرفتن سیستم صف اولویتی ارائه شدهاست. مدل ریاضی بصورت دو هدف، حداقلکردن هزینهها و زمان انتظار در صف درنظر گرفته شدهاست. لازم به ذکر است که در مسائل مکانیابی و تخصیص، تصمیمگیری مکانیابی تسهیلات جزء تصمیمات استراتژیک است و در طول زمان تغییر نمیکند. برای مثال، زمانیکه یک بیمارستان احداث و مجهز میشود معقول و بهصرفه نیست که مکان آن جابهجا شود. بنابراین هزینه این تصمیمات فقط یکبار در طول افق برنامه زمانی درنظر گرفته میشود. با این حال برخی از تصمیمات تخصیص (مثل بستن قرارداد با یک شرکت حملونقل خاص، مقدار جریان انتقالی بین تسهیلات) جزء تصمیمات تاکتیکی به حساب میآیند و بصورت دورهای با توجه به سیاستهای مختلف تغییر میکند. به عنوان مثال، در زمان اوج نرخ تقاضا و عرضه، معقول و منطقی به استفاده از حملونقل هوایی است ولی در دورههایی با نرخ پایین استفاده از حملونقلهای دیگر توصیه میشود.
مفروضات مسئله بصورت زیر میباشند:
مکان مناطق گیرنده مشخص است. همچنین شرکتهای حملونقل کاندید و مکانهای بالقوه مشخص و به بیمارستانها و مراکز پیوند تخصیص داده شدهاند.
شرکتهای حملونقل توانایی خدمتدهی به چندین بیمارستان را بطور همزمان در یک زمان خاص دارند.
مکان شرکتهای حملونقل در نزدیکی بیمارستانها قرار گرفتهاست.
مراکز پیوند برای هر پیوند، ظرفیت و منابع اختصاص دادهاست.
توابع هدف
در مدل پیشنهادی، تابع هدف اول بهدنبال کمینهکردن هزینههای کل میباشد که از فرمول زیر محاسبه میشود:
تابع هدف دوم، بمنظور کمینهکردن کل زمان از جمله زمان عمل جراحی، زمان سفر بین تسهیلات و زمان انتظار در صف میباشد.
محدودیتها
در مقاله حاضر شماره محدودیتها از شماره 10 آغاز شده است.
محدودیتهای (10) و (11) تضمین میکنند که بیمارستانها و مراکز توزیع برای نوع خاصی از عضوها مجهز و به آن عضو تخصیص داده میشوند. محدودیتهای (12) و (13) تضمین میکنند که حداقل یک بیمارستان و یک مرکز پیوند برای درمان هر عضو وجود دارد. محدودیتهای (14) و (15) تضمین میکنند که اگر یک شرکت حملونقل انتخاب شود میتواند عضوهای اهدایی را در هر دوره به بیمارستان منتقل کند و بالعکس. محدودیت (16) نشان میدهد که تنها زمانی یک شرکت حملونقل میتواند به یک بیمارستان تخصیص پیدا کند که آن بیمارستان احداث شده باشد. محدودیت (17) نشان میدهد که هر بیمارستان احداث شده در هر دوره زمانی فقط توسط یک شرکت حملونقل پوشش داده میشود. محدودیت (18) تضمین میکند که مدت زمان دریافت هر عضو از بیمارستان به مرکز پیوند و یا زمان حضور گیرنده به مرکز پیوند نباید از زمان مجاز سرد نگه داشتن هر عضو تجاوز کند. درغیر این صورت جریان دریافت هر عضو از بیمارستان به مراکز پیوند را صفر قرار میدهند. همچنین اگر مدت زمان سفر از بیمارستان تا مرکز پیوند زیاد باشد باید بصورت هوایی انتقال صورت گیرد (در شرایط حملونقل هوایی). محدودیت (19) نیز مشابه محدودیت (18) است با این تفاوت که برای حملونقل زمینی، زمان مجاز برای هر عضو را تضمین میکند. محدودیتهای (20) و (21) اطمینان حاصل میکنند که تنها جریان هوایی یا زمینی به مراکز پیوند مخصوص هر عضو امکانپذیر است. محدودیتهای (22) و (23) اطمینان حاصل میکنند که جریانهای هوایی و زمینی از بیمارستانها به مراکز پیوند تنها زمانی امکانپذیر است که بیمارستانها برای آن نوع خاص عضو مجهز شده باشد. محدودیت (24) نشان میدهد که کل جریان از مناطق گیرنده به مراکز پیوند با کل جریان از بیمارستان به مراکز پیوند در هر دوره با هم برابر است. محدودیت (25) تضمین میکند که در هر دوره حداقل درصد از تقاضای کل برای هر عضو در هر منطقه باید توسط منابع موجود پوشش داده شود. محدودیتهای (26) تا (28) یکپارچگی تسهیلات را تضمین میکنند یعنی هر دو تسهیل بیمارستان و مراکز پیوند مجهز به تجهیزات پیوند عضو باشند. محدودیتهای (29) و (30) تعداد مکان بیمارستانها و مراکز پیوند در شبکه را محاسبه میکنند. محدودیتهای (31) و (32) مربوط به دامنه متغیرها میباشند.
اعتبارسنجی مدل
مدل در یک مسئله با ابعاد کوچک (2 مرکز پیوند، 3 بیمارستان کاندید، 3 منطقه تقاضا، 4 شرکت حملونقل کاندید، 2 نوع عضو اهدایی، 3 دوره زمانی) تست شد. راهحلهای بهینه با استفاده از توابع هدف مختلف در شکل (2) و (3) نشان داده شدهاست.
شکل 2- راهحل بهینه با توجه به تابع هدف اول
شکل 3- راهحل بهینه با توجه به تابع هدف دوم
در دو شکل بالا گرههای خاکستری نشاندهنده مکانهای انتخابشده گرههای هاشورخورده نشاندهنده مراکز یکپارچه هستند. خطوط نقطه چین نشاندهنده حملونقل هوایی و تعداد عضوهای منتقل شده و بیماران در هر منطقه مشخص شده است. چون نتایج جریانات و تسهیلات تخصیص یافته برای هر عضو در دو شکل متفاوت است میتوان نتیجه گرفت راهحل بهینه یک مدل با توجه به توابع مختلف لزوما سازگار نیستند بنابراین باید بطور جداگانه درنظر گرفته شوند.
مدل غیر قطعی
در طراحی شبکه برخی از پارامترها غیر قطعی هستند. در مقاله حاضر هزینههای مجهز کردن تسهیلات، میزان صرفهجویی هزینه بدلیل یکپارچگی تسهیلات،هزینههای حملونقل، زمان سفر اهداکنندگان و بیماران و زمان موردنیاز برای فرآیند برداشت عضو بصورت دادههایی در قالب اعداد فازی مثلثی ارائه شدهاست. برای حل مدل برنامهریزی عدد صحیح مختلط پیشنهادی، یک رویکرد دو مرحلهای ترکیبی ارائه شدهاست. در مرحله اول، مدل به یک مدل غیرقطعی تبدیل میشود. در مرحله دوم، بهجای دو تابع هدف از رویکرد TH که توسط ترابی و هسینی (2008) ارائه شده، استفاده میشود. برای مقابله با عدمقطعیت مجموعه محدودیتها، از رویکرد برنامهریزی با محدودیتهای امکانی (possibilistic chance-constraint) استفاده شده است. برای تبدیل محدودیتها به محدودیتهای امکانی یک حداقل سطح اطمینان تعریف شدهاست. در معادله (42) مقاله تضمین شدهاست که محدودیتهای امکانی حداقل سطح اطمینان را داشته باشند. مدل فوق امکانی را میتوان به دو مدل تقریب پایین (LAM) و مدل تقریب بالا (UAM) تبدیل کرد.
رویکرد پیشنهادی
روش تعاملی فازی به عنوان یکی از روشهای جذاب به دلیل توانایی در اندازهگیری و تنظیم سطح رضایت هر تابع هدف بر اساس ترجیحات تصمیمگیرنده در روش تعاملی و مترقی میباشد. در این مقاله برای حل مدل توسعهیافته یک رویکرد حل ترکیبی، از طریق ترکیب برنامهریزی امکانی پیشنهادی با روش رویکرد TH استفاده شدهاست. مراحل روش ترکیبی بصورت زیر است:
گام 1- تعیین راهحل ایدهآل مثبت (PIS) و راهحل ایدهآل منفی (NIS) برای هر دو مدل LAM و UAM
گام 2- تعیین یک تابع عضویت خطی برای تابع هدف هر دو مدل تقریب بالا و پایین
گام 3- تبدیل مدل دوهدفه قطعی معادل برای هر دو مدل LAM و UAM با استفاده از تابع تجمعی روش TH به مدل تکهدفه
گام 4- تعیین مقدار سطح عدم قطعیت و ضریب خسارت و وزن هر تابع هدف و حل مدل تکهدفه برای هر دو مدل تقریب با محدودیتهای امکانی الزام (براساس نظریه امکان) در یک بازه و محاسبه حدود بالا و پایین.
اگر راهحل فعلی مورد رضایت تصمیمگیرنده باشد، الگوریتم متوقف میشود و درغیر این صورت مقادیر پارامترها برای راهحلهای دیگر تغییر میکند.
الگوریتم فراابتکاری
حل این مسائل در مقیاسهای بزرگ سخت و پیچیده است. مدل غیرخطی در نرمافزار گمز بر روی چندین مسئله تست و اعتبار مدل تایید شد ولی مدت زمان محاسبات برای مسائل در مقیاس بزرگ خیلی زیاد است. برای رفع این مشکل، از دو روش فراابتکاری موثر، روش شبیهسازی تبرید و روش تکامل تفاضلی ترکیبی برای پیدا کردن راهحلهای قابلقبول (نزدیک به جواب بهینه) در مدت زمان معقول استفاده شدهاست. علاوه بر این به منظور ارزیابی عملکرد روشهای فراابتکاری یک کران پایین تولید شده است.
روش کران پایین
بهمنظور ارزیابی اثر الگوریتم فراابتکاری پیشنهادی یک روش کران پایین معرفی شدهاست. در این روش مسئله اصلی را به چند زیر مسئله تبدیل میکند. زیرمسئلهها از تقسیم مراکز پیوند و بیمارستانها به مجموعههای مجزا تشکیل میشوند. زیرمجموعهها با یکدیگر تسهیل مشترک ندارند. تعداد مراکز پیوند و بیمارستانهای مجزا محاسبه میشود. مجوعه مسئله اصلی را با Ski نشانداده و زیرمجموعههای Si را از مجموعه اصلی انتخاب میکنند. بنابراین مسئله اصلی P به زیرمسئلههای تخصیص غیرخطی عدد صحیح مختلط و متغیرهای تصمیم دودویی Zi و Z’k کاهش مییابد. مقدار تابع هدف مسئله (RP(sp به عنوان کران پایین مقدار بهینه مسئله اعلام میشود. تابع هدف اول و تمام محدودیتهای مربوط به زیرمسئله RP(sp)خطی هستند اما تابع هدف دوم غیرخطی است. بنابراین برای تضمین حل مسئله غیرخطی یک روش بهینه برای هر زیرمسئله باید پیدا کرد.
حل الگوریتم فراابتکاری
1- شبیهسازی تبرید: یک روش فراابتکاری براساس تبرید در دفعات است که اولین بار توسط پاتریک و همکاران در مسائل بهینهسازی بکار گرفته شد. درواقع یک روش ابتکاری مبتنی بر جستجوی محلی طراحی شده که برای گریز از بهینههای محلی ضعیف است. الگوریتم با یک راهحل اولیه تصادفی شروع میشود. در هر تکرار SA، یک روش جدید از همسایگی از پیش تعیینشده از روش فعلی با استفاده از استراتژی جهش خاص ایجاد میشود. مقدار تابع هدف همسایه (OVF) با تابع هدف فعلی مقایسه میشود. اگر OVF بهتر از راهحل فعلی باشد آنگاه روش فعلی جایگزین روشهای جدید میشود. در غیر اینصورت ممکن است روش جدید به عنوان راهحل فعلی جدید با احتمال بسیار کم توسط تابع بولتزمن پذیرفته شود. تعداد NFC به عنوان شرط توقف الگوریتم تعیین شدهاست.
2- تکاملی تفاضلی: یک الگوریتم ترکیبی تکاملی تفاضلی برای بدستآوردن راهحلها با کیفیت بالاتر از الگوریتم فراابتکاری کلاسیک توسعه داده شدهاست. از دو فاز مقداردهی اولیه و تکامل مبنی بر جمعیت تشکیل شدهاست. در فاز اول، جمعیت اولیه بصورت تصادفی بر روی دامنه متغیر تولید میشود. در فاز دوم، از طریق جهش فرآیند انتخاب تکرار میشود تا زمانیکه به شرط توقف الگوریتم برسند. در این الگوریتم هر فرد نشاندهنده یک راهحل نامزد در فضای جستجو میباشد. در هر نسل تابع هدف برای هر فرد ارزیابی میشود.
مقداردهی اولیه: در فاز اولیه، همه افراد از کل جمعیت بصورت تصادفی با توزیع احتمال یکنواخت در فضای جستجو مقداردهی میشوند.
جهش: روشهای مختلف برای جهش وجود دارد. بردار جهش بر اساس تفاوت میان بردارهایی که بصورت تصادفی از جمعیت انتخاب شدهاند، تولید میشود.
پارامتر F ، فاکتور جهش است که رابطه نزدیکی با سرعت همگرایی دارد و معمولا مقداری بین 0 تا 2 میگیرد. متغیرهای w افرادی از جمعیت هستند که بصورت تصادفی از جمعیت انتخاب شدهاند و با فرد i که در حال اجرا است متفاوتاند. بردار Crossover (همبری)، که برای عمل تولیدمثل از جمعیت انتخابشده مراحل قبل صورت میگیرد، از طریق فرمول زیر تولید میشود.
در فرمول فوق، CR نرخ همبری است که به بازه [1، 0] محدود است. rand(j) جزء j ام از یک عددتصادفی D-بعدی عضو بازه [1، 0] است. rnbr(i) یک شاخص انتخاب تصادفی است که اطمینان حاصل میکند که حداقل یک مقدار بعدی جهشیافته در راهحل جدید ایجادشده باشد. اگر راهحلهای جدید ایجادشده باعث کمترین مقدار هزینه تابعهدف شود به عنوان بردار هدف مسئله حداقلسازی انتخاب و سپس راهحل جدید توسط بردار هدف در نسل بعد جایگزین میشود.
الگوریتم ترکیبی DE، ارائهشده در این مقاله یک نوع جدید از الگوریتم DE به اسم الگوریتم خودتطبیقی تکامل تفاضلی است که برای به دستآوردن راهحلهای بهتر از DE کلاسیک توسعه یافتهاست. در این الگوریتم علاوه بر عملگر همبری، یک عملگر جهش خودتطبیقی نیز اعمال شدهاست. این عملگر به نام عمل ادغام برای تابعهدف مشابه در عملگر الگوریتم رقابت استعماری توسعه داده شدهاست. روشهای جهش زیادی وجود دارند که استفاده آنها در یک الگوریتم باعث افزایش زمان محاسبات میشود و معمولا از یک روش جهش در مقالات استفاده میشود. اما در مقاله حاضر از چندین عملگر جهش درحالیکه زمان محاسبات را پایین نگه داشتهاند، استفاده شدهاست. الگوریتم خودتطبیقی تکاملی تفاضلی، شامل یک فاز اولیه که در آن هر عملگر جهش، یک امتیاز درصورتیکه بتواند یک راهحل بهتر در هر تکرار ایجاد کند بدست میآورد. در پایان فاز مقداردهی اولیه که توسط تعداد تکرارهای از پیش تعیینشده محاسبه شدهاند. یک احتمال انتخاب متریک برای هر عملگر با تقسیم امتیاز بدستآمده به تعداد تکرارها محاسبه میشود. لازم به ذکر است که مجموع تمام احتمالات انتخاب برابر عدد یک است. زمانیکه فاز اولیه به پایان میرسد، مرحله اصلی الگوریتم SADE آغاز میشود که شامل جستجو فضای راهحل با استفاده از جهش خودتطبیقی و ادغام عملگرها میباشد. در الگوریتم SADE، یک بردار راهحل جدید توسط یک استراتژی جهش از طریق رقابت چرخ رولت (در مکلپانیزم چرخ رولت هر یک از کروموزومها بسته به میزان مناسب بودنشان، براساس تابع برازش، احتمال انتخاب شدن رو دارند. بهعبارت دیگر هر چقدر یک کروموزوم بهتر باشد احتمال انتخاب شدن آن برای تولید نسل بعدی بیشتر است و برعکس هرچقدر کروموزوم بدتر باشد، احتمال انتخاب شدن آن برای تولید نسل بعدی کمتر میشود) براساس احتمال انتخاب متریک میان تمام استراتژیهای انتخابشده، تولید میشود. در استراتژی اول، دو بردار انتخابشده تصادفی از یکدیگر کم میشوند و سپس با بهترین روش در جمعیت ترکیب میشوند. در استراتژی دوم، دو بردار کسرشده با یک بردار انتخابی تصادفی دیگر از جمعیت ترکیب میشوند. استراتژی 3 و 4 مشابه 1 و 2 است. در استراتژی 3 و 4، بردارها نه تنها با یکدیگر ترکیب میشوند بلکه با بهترین بردارهای انتخابشده تصادفی دیگر نیز ادغام میشوند. پس از آن بردار جهش به سمت بردار هدف حرکت میکند. که در شکل (4) نشان داده شدهاست.
شکل 4- عملیات جهش با رنج تصادفی ө
در شکل فوق، d فاصله بین بردار جهش و تابع هدف است، x مقدار حرکت بردار جهشیافته به سمت بردار هدف که متعلق به یک فاصله بین 0 و β*d است. β عددی بزرگتر از یک که بصورت تصادفی تولید شدهاست. برای بردار جهشیافته به سمت بردار هدف در جهتهای دیگر یک زاویه ө را بین توزیع یکنواخت λ- تا λ اعمال میشود. بر اساس تخمینهای زدهشده بهعنوان بهترین مقدار انتخاب شدهاست. بردار هدف میتواند یک بردار انتخابشده تصادفی یا بهترین بردار در کل جمعیت باشد.
آزمایشهای محاسباتی
در این بخش از مقاله، به اعتبارسنجی مدل پیشنهادی و رویکرد برنامهریزی امکانی با چند مثال در مقیاس متوسط پرداخته شده است. نتایج بدستآمده برای مدل قطعی و غیرقطعی ارزیابی شدهاند. توابع توزیع تصادفی برای نمونهها تولید شده است. الگوریتم فراابتکاری توسعه یافته از نظر کیفیت و زمان محاسبات در یک مطالعه موردی اجرا و بررسی شده است.
تحلیل حساسیت
مدلهای تقریب پایین و بالا تحت سطوح عدمقطعیت مختلف و مقادیر k توسعهیافته برای هر تابع هدف مشخص شده است. سپس توابع هدف هر مدل توسط روش TH جمع شده اند. در فواصل زمانی مقدار تابع هدف (OFVS) برای مقادیر مختلف u و hj محاسبه میشود. دو پارامتر که بطور قابلتوجهی در ساختار شبکه و مقادیر هدف تاثیرگذار هستند تعداد بیمارستانها و مراکز پیوند انتخاب شده میباشند. بنابراین تحلیل حساسیت بر روی این دو پارامتر میتواند نگرشهای مدیریتی را بهبود بخشد. با توجه به نتایج تحلیل حساسیت دو پارامتر با در نظر گرفتن مقادیر قطعی مشاهده گردید اگرچه با افزایش تعداد دو پارامتر، هزینههای کل افزایش مییابد اما مدت زمان محاسباتی کاهش یافته است.در مطالعه مورد بررسی، تسهیلات زیادی برای خدمتدهی به بیماران وجود دارد. درنتیجه نزدیکترین مرکز با کمترین زمان برای خدمتدهی استفاده میشود. از این رو با افزایش تسهیلات، هزینهها افزایش و زمان کل کاهش پیدا میکند. اما اگر با افزایش یک تسهیل جدید هیچ عضوی به تسهیل جدید تخصیص پیدا نکند آنگاه زمان کل کاهش نمییابد. در شکل (5) و (6) تحلیل حساسیت مقادیر مختلف w (حداقل سطح رضایت تقاضا) برای هر تابع هدف نشان داده شده است. افزایش مقدار w باعث میشود که مدل، نقاط تقاضای بیشتری را پوشش دهد، که منجر به ایجاد تسهیلات بیشتر برای برآوردن تقاضای کل میشود. همانطور که در شکل (5) مشاهده میشود، افزایش مقدار w، بین 0 تا 0.8 هیچ تاثیری بر شیب نمودار هزینه کل ندارد. بنابراین هزینه اصلی در این فاصله زمانی هزینه حملونقل است که نسبت به هزینههای دیگر قابل صرفنظر کردن است. اما با افزایش مقدار w، به 0.9 شیب هزینه بطور قابلتوجهی افزایش مییابد که به دلیل هزینههای احداث تسهیلات جدید است. برای مقدار تابع هدف دوم با افزایش w، زمان انتظار در صف افزایش مییابد. برای مثال، OVF2 با نرخ ثابت افزایش یافته است.
شکل 5- تحلیل حساسیت تابع هدف اول OVF1 بر اساس w
شکل 6- تحلیل حساسیت تابع هدف دوم OVF2 بر اساس w
شکل (7) تغییرات تابع هدف OVF1 را نسبت به میزان صرفهجویی که در هزینهها در راستای یکپارچهسازی تسهیلات بوجود آمده، نشان میدهد. برای نمونه در این شکل تا آستانه خاص 2700، تسهیلات مجزا هستند اما بعد از این مقدار برخی از تسهیلات بصورت یکپارچه در یک مکان متمرکز میشوند و مقدار تابع هدف اول کاهش مییابد.
شکل 7- صرفه جویی در هزینه بدلیل یکپارچگی تسهیلات
شکل (8) و (9) نشاندهنده تغییرات تابع هدف اول و دوم نسبت به زمان سفر هر عضو (TPo) است. با افزایش مقدار زمان سفر، هزینههای کل کاهش مییابد زیرا تمام محمولهها از روش زمینی منتقل میشوند که ارزانتر از روش انتقال هوایی است. از این رو زمان کل افزایش خواهد یافت. برای تابع هدف اول، برای زمان سفر بین 25 و 26 ساعت، کاهش قابلتوجهی در هزینه کل مشاهده میگردد. با توجه به اینکه زمانهای سفر از بیمارستان به مراکز پیوند کمتر از 26 ساعت است، روش جریان انتقال زمینی میباشد. همین رویه در بازه [26، 23] برای تابع هدف دوم اتفاق میافتد که در آن افزایش قابلتوجهی در مقدار کل زمان مشاهده میشود. لازم به ذکر است که شیب تابع هدف دوم در بازه [26، 25] تقریبا 85% بیشتر از شیب آن در بازه [25، 23] است. بنابراین مقدار مناسب زمان سفر بر اساس ترجیح تصمیم گیرندگان و اولویت هر تابع هدف انتخاب میشود.
شکل 8- تحلیل حساسیت تابع هدف اول OVF1 بر اساس TPo
شکل 9- تحلیل حساسیت تابع هدف اول OVF2 بر اساس TPo
در این بخش از مقاله، الگوریتم فراابتکاری توسعه یافته اجرا شده و از نظر کیفیت و زمان محاسباتی در یک مطالعه موردی، مجموعه دادهها بصورت تصادفی تولید و در 30 مسئله آزمایشی که در هر مسئله 5 بازه مختلف از پارامترها برای مقایسه بهتر ایجاد شده بود، ارزیابی شدند. پارامترهای الگوریتم SA و SADE با استفاده از روش سطح پاسخ تنظیم شدند و درصد شکاف نسبی برای مقایسه دو الگوریتم با روش کران پایین مشخص شد. درصد شکاف نسبی از تفاضل تابع هدف TH از روش کران پایین و فراابتکاری تقسیم بر تابع هدف روش فراابتکاری ضربدر 100 محاسبه گردید. زمانیکه مسئله TH ماکسیممسازی است تابع هدف رویکرد کران پایین بزرگتر از تابع هدف رویکرد فراابتکاری است.
علاوه بر این، مقایسه بین تابع هدف رویکرد کران پایین و راهحل بهینه بر اساس تابع هدف TH که در جهت نشاندادن تراکم کران پایین که از مسائل تست شده در مقیاس کوچک بدست آمده، صورت میگیرد.میانگین شکاف بین تابع هدف TH بین کران پایین و راهحل بهینه 1.1٪ است (شکل 10). بنابراین تراکم کران پایین حدود 1.1٪ نسبت به راهحل بهینه است.
شکل 10- مقایسه بین راه حل بهینه و روش کران پایین
درصد شکاف نسبی برای 5 تکرار در هر تست میانگین گرفته شده و به عنوان میانگین درصد شکاف نسبی ثبت شده است. میانگین درصد شکاف نسبی بر روی هر نمونه تست شده با استفاده از SA و SADE، به ترتیب 4.58٪ و 2.23٪ ،حداقل درصد شکاف نسبی به ترتیب 0.05٪ و 0.03٪ و ماکسیمم درصد شکاف نسبی به ترتیب 15.5٪ و 4.9٪ بدست آمده است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که برای حل این مسائل، الگوریتم SADE بهتر از SA عمل میکند. همچنین زمان محاسباتی الگوریتم فراابتکاری پیشنهادی با افزایش سایز مسئله، افزایش مییابد اما در مسائل با مقیاس کوچک ثابت میماند. این نشان میدهد که هر دو الگوریتم میتوانند در زمانی معقول به جواب نزدیک به جواب بهینه برسند ولی عملکرد SADE بهتر است. شکل(11)و(12) حساسیت زمان محاسبات و درصد شکاف نسبی با توجه به تغییرات در سایز مسئله را برای هر دو الگوریتم نشان دادهاند. زمان محاسبات الگوریتم SA کمتر از SADE ولی شکاف انحراف SADE نسبت به SA کمتر است.
شکل 11- زمان محاسبات دو الگوریتم در مسائل با اندازه متفاوت
شکل 12- درصد شکاف نسبی در مسائل با اندازه متفاوت
مطالعه موردی
برنامهریزی منطقهای از تصمیمات مهم کشورهای در حال توسعه است که بر اساس عوامل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی صورت میگیرد. امروزه، بهبود دسترسی بیماران با حداکثر کارایی (حداقل هزینه) و حداکثر سطح پاسخدهی (حداقل زمان انتظار) در حال تبدیل شدن به مسئله حیاتی در کشور است. طراحی یک شبکه بهینه برای بهبود سطح دسترسی بیماران با کمترین هزینه و زمان انتظار در ایران به عنوان یک مسئله کاربردی مورد مطالعه و بررسی صورت گرفته است. ایران دارای 31 استان است که از بین آنها 22 منطقه پرجمعیت میباشند که به عنوان مناطق گیرنده (تقاضا) در مقاله حاضر در نظر گرفته شده است. همچنین مکانهای کاندید هر مرکز تعیین شده است. زنجیره تامین پیوند عضو ایران با شرکت حملونقل قرارداد ندارد بنابراین در این مقاله نیز درنظر گرفته نشده است.با توجه به اینکه اطلاعات دقیق برخی از پارامترها مثل میزان صرفهجویی ناشی از یکپارچگی تسهیلات در دسترس نمیباشند، باتوجه به اطلاعاتی از قبیل میزان هزینه احداث یک مرکز جدید، هزینه ساخت و سازهای گذشته قابل تخمین است. برای مقابله با نوسانات و عدم وجود اطلاعات دقیق مسئله تحت عدم قطعیت درنظر گرفته شدهاست. با توجه به اینکه مقیاس مطالعه موردی بزرگ است، الگوریتم فراابتکاری SADE پیشنهادی برای بدست آوردن نزدیکترین شبکه به جواب بهینه استفاده شده است. شرط توقف NFC=100000 برای پیدا کردن بهیترین جواب تنظیم شده است. شبکه بهینه برای مدلهای تقریبی پایین و بالا با استفاده از الگوریتم SADE بدست آمد. با توجه به شبکه ها میتوان نتیجه گرفت در برخی از مکانها صرفنظر از نوع مدل باید برای جایابی تسهیل انتخاب شوند. هر دو مدل میزان 90٪ از تقاضاها را پوشش میدهند، اما در مدل UAM بدلیل اینکه بیمارستانهای بیشتری در دسترس مراکز پیوند قرار دارند و انتقالات زمینی و هوایی بیشتر از مدل LAM میباشد، شبکه قابل اطمینانتر است. در مقاله حاضر، برخی از مناطق که تاثیر بیشتری در پوشش دادن تقاضا دارند با اولویت 1 مشخص شدهاند. برخی مناطق جهت ایجاد تسهیل جدید فقط از طریق یک مدل LAM یا UAM انتخاب شدهاند. برخی از مناطق اصلا نیازی به ایجاد تسهیل در آن مناطق نمیباشد. شبکه ناکارآمد فعلی برای مکانیابی تسهیلات در ایران تقریبا 27٪ هزینه ثابت اضافی به کشور تحمیل کرده است.
نتیجهگیری
در این مقاله مدل برنامهریزی ریاضی دو هدفه جدید برای طراحی شبکه زنجیره تامین پیوند عضو شامل سیستم صف چند اولویتی برای اعضاء مختلف تحت شرایط عدم قطعیت ارائه شده است.
از یک رویکرد موثر ارائه شده توسط Xu and Zhou (2013) و ترکیب آن با رویکرد برنامهریزی چندهدفه فازی که توسط ترابی و هسینی پیشنهاد شده بود برای مقابله با عدم قطعیت استفاده شده است.
در رویکرد متاهیوریستیک بر اساس شبیهسازی تبرید و الگوریتم تکاملی تفاضلی خودتطبیقی، با روش کران پایین کارآمد برای حل مسائل صنعتی در مقیاس بزرگ توسعه داده شده است.
یک مطالعه موردی واقعی در ایران مورد بررسی قرار گرفت و به این نتیجه رسید که شبکه پیوند فعلی در مقایسه با شبکه بهینه بدست آمده از مدل پیشنهادی، ناکارآمد است.
انتظار میرود در تحقیقات آتی، توجه به چالشهایی مثل اختلالات و قابلیت اطمینان در طراحی شبکه و توسعه الگوریتم فراابتکاری موثر و کارآمد برای رسیدگی به این چالشها درنظر گرفته شود.