موضوع: برنامهریزی فازی credibility-constrained برای طراحی شبکه لجستیک روبهجلو و معکوس قابل اطمینان تحت عدمقطعیت و اختلالات تسهیلات
چکیده
در مقاله حاضر، یک مدل برنامهریزی فازی credibility-constrained برای طراحی شبکه لجستیک روبهجلو-معکوس یکپارچه قابل اطمینان با تسهیلات ترکیبی تحت عدمقطعیت و اختلالات تصادفی تسهیلات ارائه میشود. برای روبهرو شدن با این مسائل، یک مدل ریاضی جدید برای اولین بار با ادغام تصمیمات طراحی شبکه در هر دو جریانات روبهجلو و معکوس و با بهرهگیری از مفاهیم قابلیت اطمینان برای مقابله با اختلالات تسهیلات توسعه داده شده است. سپس مدل توسعهیافته بر اساس برنامهریزی فازی credibility-constrained برای مقابله با عدمقطعیت در پارامترهای مدل اضافه شده است. از آنجا که تسهیلات جمعآوری و توزیع نقش مهمی در جریانات روبهجلو و معکوس دارند، فرض شده است که ممکن است آنها بصورت تصادفی دچار اختلالات شوند. چند استراتژی قابلیت اطمینان موثر برای مقابله با این اختلالات در نظر گرفته شده است. اول، مکانیابی دو نوع از تسهیلات ترکیبی، قابل اطمینان و غیرقابل اطمینان، زمانیکه شبکه لجستیک مربوطه درگیر اختلالات میشود. دوم، تسهیلات ترکیبی غیرقابل اطمینان مجاز به مختل شده تا حدی هستند که درصدی از ظرفیت خود را ممکن است، از دست بدهند. با این حال، آنها هنوز میتوانند با ظرفیت باقیمانده خود، به مشتریان خدمت بدهند. برای جبران ظرفیت از دست رفته در تسهیلات ترکیبی نامطمئن، استراتژی مشارکتی درنظر گرفته میشود که در آن میتوان کالاها را از تسهیلات مطمئن به آنهایی که نامطمئن هستند، ارسال کرد. درنهایت، چند آزمایش عددی همراه با تحلیل حساست برای نشان دادن اهمیت و انطباق مدل توسعهیافته با رویکرد روش حل مبتنی بر اعتبار انجام شدهاست.
در مقاله حاضر، یک مدل برنامهریزی فازی برای طراحی شبکه لجستیک روبهجلو-معکوس یکپارچه قابل اطمینان با تسهیلات ترکیبی تحت عدمقطعیت و اختلالات تصادفی تسهیلات ارائه میشود. برای روبهرو شدن با این مسائل، یک مدل ریاضی جدید برای اولین بار با ادغام تصمیمات طراحی شبکه در هر دو جریانات روبهجلو و معکوس و با بهرهگیری از مفاهیم قابلیت اطمینان برای مقابله با اختلالات تسهیلات توسعه داده شدهاست. سپس مدل توسعهیافته بر اساس برنامهریزی فازی برای مقابله با عدم قطعیت در پارامترهای مدل اضافه شدهاست. از آنجا که تسهیلات جمعآوری و توزیع نقش مهمی در جریانات روبهجلو و معکوس دارند، فرض شده که ممکناست آنها بصورت تصادفی دچار اختلالات شوند. چند استراتژی قابلیت اطمینان موثر برای مقابله با این اختلالات در نظر گرفته شدهاست. اول، مکانیابی دو نوع از تسهیلات ترکیبی، قابل اطمینان و غیرقابل اطمینان، زمانیکه شبکه لجستیک مربوطه درگیر اختلالات میشود. دوم، تسهیلات ترکیبی غیرقابل اطمینان مجاز به مختلشدن تا حدی هستند که درصدی از ظرفیت خود را ممکناست، از دست بدهند. با این حال، آنها هنوز میتوانند با ظرفیت باقیمانده خود، به مشتریان خدمت بدهند. برای جبران ظرفیت از دسترفته در تسهیلات ترکیبی نامطمئن، استراتژی مشارکتی درنظر گرفته میشود که در آن میتوان کالاها را از تسهیلات مطمئن به آنهایی که نامطمئن هستند، ارسال کرد. درنهایت، چند آزمایش عددی همراه با تحلیل حساست برای نشاندادن اهمیت و انطباق مدل توسعهیافته با رویکرد روش حل مبتنی بر اعتبار انجام شده است.
مقدمه
در طول دهه گذشته، مدیریت یکپارچه لجستیک روبهجلو و معکوس به دلیل اهمیت بهرهوری و رضایت مشتری مورد توجه قرار گرفتهاست. طراحی قوی شبکههای لجستیک به شرکتها در افزایش مزیتهای رقابتی و مقابله با آشفتگیهای محیطی در حال رشد کمک میکند. درواقع توجه به شبکههای لجستیک روبهجلو و معکوس بدلیل حفاظت از محیط زیست و منافع اقتصادی میباشد. هدف شبکه روبهجلو بدستآوردن یک سطح رضایت از مشتری نهایی از نظر کیفیت و هزینه محصولات است، درحالیکه شبکه معکوس سعی در بازیابی ارزشهای اقتصادی و زیستمحیطی از محصولات استفادهشده در راستای صرفهجویی در هزینه دارد. از آنجا که عملکرد هر دو شبکههای روبهجلو و معکوس به هم مرتبط هستند برای جلوگیری از ایجاد زیربهینگی ناشی از طراحی جداگانه آنها، طراحی یکپارچه شبکه لجستیک توصیه شدهاست. تحقیقات اخیر سعی در ترکیب مدیریت ریسک در طراحی زنجیرهتامین دارند. دو مقوله گسترده ریسکها که میتوانند طراحی شبکه زنجیرهتامین را تحت تاثیر قرار دهند که در زیر آمده است:
تفاوت بین استحکام و قابلیت اطمینان در هنگام بررسی ریسکهای زنجیرهتامین ملموس میباشد. زنجیرهتامین اگر در مواجهه با ریسکهای دسته اول بهخوبی عمل کند، مستحکم است. همچنین قابل اطمینان است اگر در مواجه با ریسکهای اختلالات، مثلا خرابی در بخشی از سیستم زنجیرهتامین بهخوبی عمل کند. در بخش زیادی از مطالعات پیشین بر روی ریسکهای دسته اول، بسیاری از پارامترها مثل تقاضا، زمان سفر، هزینههای حملونقل، تعداد محصولات مرجوعی به عنوان دادههای غیرقطعی درنظر گرفته میشوند. دادههای غیرقطعی معمولا بر اساس دادههای فازی یا تصادفی در مدل غیرقطعی زمانیکه دادههای کافی و دقیق در دسترس نیست، درنظر گرفته میشود. همچنین ممکن است بر اساس نظر متخصصان و یا با استفاده از دادههای گذشته در دسترس تابع توزیع تصادفی برآورد شود. لیم (2009) ریسکهای اختلالات را به دو نوع زیر طبقهبندی کرد:
خطرات ناشی از اختلال بدون دخالت انسان ممکن است در هر قسمتی از زنجیرهتامین مثل تسهیلات و یا ارتباطات حملونقل بصورت تصادفی پیش بیاید. اما خطرات عمدی با دخالت انسان منجر به تاثیرات مالی منفی و عواقب عملیاتی جدی، به عنوان مثال هزینههای بالاتر حملونقل، تاخیر در تحویل سفارشات، کمبود موجودی، از دست دادن سهم بازار و غیره دارد. بنابراین در طراحی شبکههای زنجیرهتامین توجه به خطرات اختلالات مهم است. در مقاله حاضر، یک مدل برنامهریزی خطی عدد صحیح مختلط فازی برای طراحی استوار و قابل اطمینان از یک شبکه لجستیک یکپارچه روبهجلو و معکوس که شبکه را در برابر نوع دوم ریسکها یعنی اختلالات تصادفی تسهیلات و عدم قطعیت در پارامترهای مدل محافظت میکند، ارائه شدهاست.
مروری بر ادبیات
این مسائل در دو بخش مجزا اما مکمل در تحقیقات اخیر مشاهده میشوند:
مدلهای برنامهریزی ریاضی فازی برای طراحی شبکه لجستیک
با توجه به ماهیت پیچیده و پویا زنجیرههایتامین، برنامهریزی زنجیرهتامین تحت عدمقطعیت یکی از موضوعات مطرح میباشد. در زمینه زنجیرهتامین، عدمقطعیت محیطی و سیستمی دو جنبه از عدمقطعیت هستند که تاثیر زیادی بر عملکرد زنجیرههایتامین میگذارند. عدمقطعیت محیطی به رفتارهای مرتبط با عرضه و تقاضا که از عملکرد تامینکنندگان/تولیدکنندگان و رفتار مشتریان نشات میگیرد، اشاره دارد. این عدمقطعیتها در پروسههای تولید، جمعآوری و فرآیند بازیافت به اسم سیستمهای غیر قطعی مشخص میشود. البته عدمقطعیت درنظر گرفتهشده در فاز طراحی شبکه لجستیک با توجه به ماهیت استراتژیک تصمیمات مربوطه، بسیار حیاتی است. در این راستا، بسیاری از محققان به بررسی دادههای ورودی غیرقطعی در طراحی شبکه زنجیرهتامین پرداختهاند.
برنامهریزی تصادفی، بهینهسازی رباست و برنامهریزی ریاضی فازی سه رویکرد شناخته شده برای مقابله با پارامترهای غیرقطعی در مسائل طراحی شبکه زنجیرهتامین هستند. اگرچه در کاربرد واقعی برنامهریزی تصادفی، اطلاعات دقیق و کافی برای تخمین توزیع احتمال پارامترهای غیرقطعی وجود ندارد. به عنوان جایگزین، بهینهسازی رباست میتواند برای مقابله با عدمقطعیت در مجموعه عدمقطعیت محدودشده مورد استفاده قرار گیرد. برنامهریزی ریاضی فازی یک ابزار انعطافپذیر برای مقابله با انواع عدمقطعیتها میباشد. برنامهریزی احتمالی و برنامهریزی انعطافپذیر دو شاخه اصلی از برنامهریزی ریاضی فازی هستند که در زمانیکه با فقدان اطلاعات درباره مقدار دقیق پارامترها روبهرو هستیم کارایی دارد.
برنامهریزی فازی credibility-constrained (FCCP) یک نوع از رویکرد برنامهریزی ریاضی فازی است که وظیفه مقابله با پارامترهای عدمقطعیت در مدل را بر عهده دارد. این یک روش کارآمد محاسباتی برای پشتیبانی از انواع دادههای احتمالی (به شکل اعداد فازی) مانند شکل مثلثی یا ذوزنقهای و متکی بر مفاهیم قوی ریاضی مانند مقدار موردانتظار اعداد فازی و درجه اعتبار است. در FCCP محدودیتهای اعتبار با استفاده از درجه اعتبارشان نشان داده میشود. در ادبیات طراحی شبکه زنجیرهتامین، فقط یک مقاله بر اساس نظریه تئوری اعتبار مشاهده گردید که در آن یک مدل ریاضی فازی بر اساس اعتبار برای طراحی شبکه لجستیک سبز ارائه شده است. در مقاله حاضر، نظریه اعتبار برای مقابله با پارامترهای فازی تعبیه شده در دو طرف معادلات نامساوی در مدل قابلیت اطمینان پیشنهادی مورد استفاده قرار گرفته است. علاوه بر این، یک روش جدید برای تعیین درجه اعتبار محدودیتهای مساوی مشخص شده است.
مدل توسعهیافته تحت عدم قطعیت ریسکهای اختلالات
بسیاری از مدلهای قابلیت اطمینان در مسائل مکانیابی تسهیلات تحت اختلالات تصادفی تسهیلات مشاهده میشوند. یکی از اولین مدلهای قابلیت اطمینان این است که برای مدل p-median غیرقابل اطمینان (مدل مکانیابی با p تسهیل نامطمئن) و مسئله مکانیابی مراکز (p,q) مدلی معرفی شده است که قرار است تامینکنندگان بصورت احتمالی غیرفعال شوند. علاوه بر این تمام مراکز توزیع دارای احتمال اختلال مشابه هستند. هدف به حداقلرساندن هزینه اسمی زمانی که هیچ اختلالی وجود ندارد و همچنین هزینههای حملونقل موردانتظار بعد از اختلالات رخ میدهد. در نهایت، روش آزادسازی لاگرانژ (LR) برای حل مدل اطمینان پیشنهادی استفاده شده است. Lim و همکاران (2010) یک مدل برنامهریزی عددصحیح مختلط را بر اساس مفهوم استراتژی پیچیده توسعه داده و یک الگوریتم حل بر اساس روش LR برای حل مسائل طراحی شبکه زنجیرهتامین که تسهیلات در معرض خرابی تصادفی هستند ارائه شده است. بطور معمول دو نوع تسهیل درنظر گرفته میشود. تسهیلات مطمئن که موضوع خرابی در آنها مطرح نیست، اما جزء تسهیلات گران هستند. تسهیلات نامطمئن که ممکن است در آنها اختلالات ایجاد شود. در استراتژی پیچیده، تسهیلات مطمئن در برابر خرابیهای تصادفی توسط سرمایهگذاری های قابل توجهی محافظت میشوند بنابراین خرابی در آنها اتفاق نمیافتد. فرض کنید وقتی اختلال اتفاق میافتد و تسهیلات بطور کامل خراب میشوند نمیتوانند به مشتریان تخصیص یافته خود سرویس بدهند. با این حال، در دنیای واقعی، تسهیلات ممکن است برخی از ظرفیت خود را پس از اختلال از دست بدهند. در این راستا، Azad و همکارانش (2013) فرض کردند که ظرفیت تسهیلات نامطمئن ممکن است تا حدی نوسانات داشته باشد. درواقع محققان فرض میکنند تسهیلات نامطمئن دارای ظرفیت محدود و تسهیلات مطمئن دارای ظرفیت نامحدود هستند. همچنین برخی از تحقیقات در زمینه ارائه مدل برای طراحی شبکههای لجستیک حلقه بسته با قابلیت اطمینان در صنعت آهن و فولاد بوده است. رویکردهای حل متفاوتی برای حل مدلهای پیشنهادی در این زمینه ارائه شده است. در مقاله حاضر، مراکز جمعآوری به عنوان تسهیلات مطمئن با ظرفیت نامحدود درنظر گرفته شدهاند. رویکرد تخصیص r-سطحی توسط Snyder and Daskin (2005) برای مواجهه با اختلال ایجاد شده در مراکز جمعآوری معرفی شده است.
مقاله حاضر، یک مدل برنامهریزی خطی عددصحیح مختلط برای طراحی مطمئن و استوار از یک شبکه لجستیک روبهجلو و معکوس یکپارچه که در آن تسهیلات ممکن است بصورت تصادفی مختل و پارامترهای مدل با عدم قطعیت روبهرو شوند. مواردی که مقاله حاضر را با دیگر مقالات متمایز میکند به شرح زیر است:
تعریف مسئله و مدل قابلیت اطمینان پیشنهادی
در مقاله حاضر، یک شبکه لجستیک روبهجلو ـ معکوس چندسطحی، تک محصولی که شامل مراکز تولید و توزیع با ظرفیت محدود در جریان روبهجلو و مراکز جمعآوری، بازیافت و دفع با ظرفیت محدود در جریان معکوس میباشد، درنظر گرفته شده است. تسهیلات تولید ـ بازیافت ترکیبی (HPR) و تسهیلات جمعآوری ـ توزیع ترکیبی (HDC) در شبکه لجستیک روبهجلو ـ معکوس یکپارچه (IFRL) درنظر گرفته شدهاست که باعث صرفهجویی در هزینه و کاهش آلودگی میشود. تسهیلات HPR نقش مهمی در مراکز تولیدی در جریان روبهجلو و مراکز بازیافت در جریان معکوس دارند. بطور مشابه، تسهیلات HDC نقش مهمی در مراکز توزیع و جمعآوری در جریانهای روبهجلو و معکوس دارند. در ساختار شبکه لجستیکی IFRL همانطور که در شکل (1) نشان داده شدهاست، محصولات جدیدی از مراکز HPR به مناطق تقاضا از طریق مراکز HDC برای برآورده ساختن خواستههای مشتریان در جریان روبهجلو ارسال میشوند. در جریان معکوس، محصولات مرجوعی در مراکز HDC به منظور بازرسی جمعآوری میشوند. پس از تستشدن، به محصولات قابل بازیافت و ضایعات دورریز تقسیمبندی میشوند. محصولات قابل بازیافت به مراکز HPR برای فرآیند بازیافت فرستاده میشوند. سپس، آنها را در شبکه لجستیک روبهجلو بهعنوان محصول جدید عرضه میکنند و ضایعات دورریز را به مراکز دفع منتقل میکنند. میانگین نرخ ضایعات نشاندهنده کیفیت محصولات مرجوعی میباشد. محصولات برگشتی با کیفیت بالا قابلیت فرآیند بازیافت را دارند ولی محصولات مرجوعی با کیفیت پایین برای فرآیند دفع فرستاده میشوند. همچنین فرض میشود که مناطق مشتری از قبل تعیین شدهاست. هدف پیدا کردن تعداد تسهیلات موردنیاز بهینه و بهترین مکانیابی برای بهینهشدن جریان مواد بین آنها بهمنظور کمینهکردن هزینههای کل شبکه طراحی شدهاست. در مقاله حاضر فقط فرض شدهاست که تسهیلات HDC در معرض خرابی تصادفی قرار میگیرند. بنابراین مسئله قابلیت اطمینان را برای تسهیلات HDC در نظر میگیرند.
شکل 1 – شمای کلی شبکه IFRL
در هر گره j، تسهیلات HDC نامطمئن با هزینه ثابت میتوانند در آن مکان قرار گیرند و با احتمالی در بازه [0,1] ممکن است دچار خرابی شود همچنین تسهیلات HDC مطمئن میتوانند در مکان j با هزینه ثابت قرار گیرند و هرگز دچار خرابی نشوند. اختلالات در تسهیلات نامطمئن اتفاق میافتد درحالیکه تسهیلات مطمئن در برابر اختلالات محفوظ میمانند. هزینه احداث تسهیلات HDC مطمئن بیشتر از تسهیلات نامطمئن است. در تسهیلات HDC، ظرفیت توزیع و جمعآوری در هر گره مشخص میشود زیرا مدل شبکه با ظرفیت محدود فرض شدهاست. حتی ممکن است یک تسهیل به طور کلی خراب و دیگر قادر به پاسخگویی مشتریان نباشد، اما در مقاله حاضر، فرض شدهاست که در تسهیلات HDC نامطمئن فقط بخشی از ظرفیتهای توزیع یا جمعآوری بر اثر اختلالات از دست بروند. بنابراین، در جریان روبهجلو، آنها میتوانند با مابقی ظرفیت دردسترس مراکز توزیع، مشتریان خود را سرویسدهی کنند. همچنین در حریان معکوس، میتوانند مراکز HPR و دفع را با بقیه ظرفیت مراکز جمعآوری سرویس بدهند. در این راستا، کسر خرابی ظرفیت برای تسهیلات HDC نامطمئن بصورت درصدی از ظرفیت از دست رفته بر اثر خرابی نشان داده میشود. همچنین چون از استراتژی مشارکتی استفاده میشود و تسهیلات مطمئن در هنگام بروز خرابی به تسهیلات نامطمئن برای جبران ظرفیت ازدست رفته محصول ارسال میکنند، نیازی نیست که مشتریان یک مرکز نامطمئن در هنگام بروز اختلال به مراکز دیگر تخصیص داده شوند. البته اجرای استراتژی مشارکتی فقط برای پوشش دادن ظرفیت مراکز توزیع در تسهیلات HDC در شبکه روبهجلو است.
فرمول مسئله
مدل توسعه دادهشده یک مدل برنامهریزی خطی عددصحیح مختلط است. هدف مسئله، کمینه کردن هزینههای کل شامل هزینههای ثابت برای باز کردن تسهیلات، هزینههای عملیاتی و حملونقل، هزینههای موردانتظار برای محصولات به اشتراک گذاشته شده از تسهیلات HDC مطمئن به نامطمئن میباشد.
محدودیتهای (2) و (3) تضمین میکنند که هر منطقه تقاضا باید دقیقا به یک مرکز HDC در جریان روبهجلو و معکوس تخصیص داده شوند. محدودیت (4) تضمین میکند که حداقل یک مرکز HDC مطمئن، باید برای اجرای استراتژی اشتراکگذاری در شرایط اختلال باز شود. محدودیت (5) نشان میدهد که هر دو تسهیلات HDC مطمئن و نامطمئن نمیتوانند بطور همزمان در یک گره بالقوه باز شوند. محدودیتهای (6) و (7) تضمین میکنند یک تسهیل HDC مطمئن در گره j بالقوه ایجاد میشود اگر یک مشتری در هر دو جریان روبهجلو و معکوس به آن تخصیص داده شده باشد. محدودیت (8) تضمین میکند که در شرایط وجود اختلال اگر در یک مکان بالقوه یک تسهیل مطمئن قرار بگیرد آنگاه از آنجا میتوان محصولات را به تسهیلات HDC نامطمئن ارسال کرد. محدودیت (9) تضمین میکند که در شرایط وجود اختلال، محصولات نمیتوانند به یک مکان بالقوه فرستاده شوند مگر اینکه در آن مکان تسهیلات HDC نامطمئن قرار گرفته باشد. محدودیت (10) بیان میکند که برای مکانیابی یک مرکز HDC نامطمئن در یک مکان خاص باید مجموع مقدار محصولاتی که به آن تسهیل وارد میشوند و محصولات و ظرفیت در دسترس آن تسهیل بزرگتر مساوی کل تقاضای اختصاص یافته به آن تسهیل باشد. محدودیت (11) بیان میکند اگر یک مرکز مطمئن در مکان بالقوهای احداث شود، محصولات ارسالی از این مرکز به مراکز HDC نامطمئن و ارسالی به مشتریان تخصیصیافته به مرکز نباید از ظرفیت کل تسهیل تجاوز کند. محدودیت (12) بیان میکند که مجموع جریانات ورودی به تسهیلات HDC نامطمئن واقع شده در مکان خاصی نمیتواند کمتر از تقاضای کل مشتریان تخصیصیافته باشد. محدودیتهای (13)-(15)، محدودیتهای برقراری توازن هستند. محدودیتهای (16) و (17) اعمال محدودیت بر ظرفیتهای تولید و بازیافت در مراکز HPR را بیان میکنند. محدودیتهای (18)-(21) اعمال محدودیت بر ظرفیتهای توزیع و جمعآوری در تسهیلات HDC در جریانهای روبهجلو و معکوس را بیان میکنند. اگر ظرفیت توزیع از دست رفته در تسهیلات HDC اتفاق بیفتد میتوان از استراتژی اشتراکگذاری در جریان روبهجلو یکپارچه استفاده کرد. این موضوع در محدودیتهای (10) تا (19) منعکس شده است. محدودیت (22) مربوط به محدودیت ظرفیت مراکز دفع است. در نهایت، محدودیتهای (23) و (24) دلالت بر متغیرهای دودویی و متغیرهای مثبت دارد.
روش حل پیشنهادی
رویکردهای برنامهریزی امکانی مختلفی در حوزه مقابله با پارامترهای عدمقطعیت که ناشی از مبهم و دردسترس نبودن دادههای ورودی است، وجود دارد. در میان آنها روش یک رویکرد برنامهریزی مهم و موثر است. مزایای این روش FCCP در مقایسه با دیگر روشها بصورت زیر بیان شده است:
اعداد ، اعداد
مثلثی فازی هستند که به ترتیب بدترین، محتملترین و خوشبینانهترین حالت را نشان
میدهند. تابع عضویت
بصورت معادله (25) نوشته میشود. که در آٖن r یک عدد حقیقی است. در FCCP،
محدودیتهای اعتبار با معیار اعتبار (Cr) بیان شده است. معیار Cr با درنظر گرفتن
میانگین درجه امکان و درجه لزوم از فرمول (26) محاسبه میشود. براین اساس، درجه
امکان (Pos) و درجه لزوم (Nec) رویدادهای فازی بصورت معادله (27) و (28) تدوین شدهاند. قابل
توجهاست که معیار اعتبار
و
بصورت معادلات (29) و (30) نوشته میشوند. در
اینقسمت، رابطه بیتفاوت فازی (نسبت به هم تفاوتی ندارند، از نظر درجه اهمیت
برابر هستند) بین هر دو جفت اعداد فازی تعریف شدهاست. برای هر دو عدد فازی
و
، اگر
و
باشد آنگاه
و
نسبت به هم بیتفاوت هستند. این بدان معنی است
که اگر درجه
بزرگتر از
و در همان زمان
کوچکتر از
باشد آنگاه برابر 0.5 است. از معادلات (29) و
(30) میتوان نتیجه گرفت که اگر
برقرار باشد محدودیت تساوی آن بصورت معادله (34)
نوشته میشود.
بهمنظور بدستآوردن معادلات قطعی فرمولهای (1) تا
(24)، از یک روش ترکیبی کارآمد استفاده شدهاست. در این روش، تابع هدف فازی با
مقادیر موردانتظار متناظر با آن جایگزین شد و محدودیتهای قابل قبول فازی بطور
مستقیم به معادلات قطعی تبدیل شدند. همچنین مقدار موردانتظار براساس معیار اعتبار در معادله (35) محاسبه شد.
درنهایت، معادله مدل قطعی دقیق بصورت معادله (36) نوشته شد. در مقاله حاضر سطح
اعتبار همه محدودیتهای فازی را β درنظر گرفته است. در معادلات (45) تا (47) و (50) روابط معادل قطعی
برای پارامتر فازی
در جریان روبهجلو و تقاضای
برآورده شده، نوشته شدهاست. همچنین مقدار محصولات مرجوعی در جریان معکوس هم که
بصورت فازی بر حسب تقاضای برآورده شده، نوشته شده بود با معادل قطعی آن جایگزین شدهاست. درنهایت تمام اعداد فازی مدل اولیه با مقادیر قطعی معادلشان جایگزین شدهاند.
اعتبارسنجی محاسبات
بهمنظور نشاندادن اعتبار و سودآوری مدل پیشنهادی، چندین آزمایش عددی انجام و نتایج آن گزارش شد. برای انجام اعتبارسنجی، دو مسئله آزمایشی با اندازههای مختلف در تعداد تسهیلات درنظر گرفته شدهاست.
پارامترهای فازی مثلثی، که در آن سه نقطه بدبینانه، محتمل و خوشبینانه برای هر پارامتر مبهم تخمین زده شدهاست، تولید میشود. برای انجام این کار، مقدار محتمل هر پارامتر فازی برای اولین بار بطور تصادفی با توجه به توزیع یکنواخت تولید میشود. البته مقدار قطعی برای همه پارامترهای فازی محتمل زمانیکه مدل بصورت قطعی معادل پیشنهادی پذیرفتهشود، درنظر گرفته میشود. برای بدستآوردن بدبینانهترین و خوشبینانهترین مقادیر، دو عدد تصادفی (r1,r2) از توزیع یکنواخت [0.1,0.3] تولید میشود. مدل قطعی معادل برنامهریزی credibility-constrained پیشنهادی در نرمافزار بهینهسازی گمز کدنویسی و نتایج برای دو آزمایش عددی در سطح اطمینان مختلف بدست آمد. در هر مسئله آزمایشی، مقدار بهینه تابع هدف، هزینه ثابت احداث تسهیلات، هزینه کل حملونقل شامل هزینه انتقال محصولات بین تسهیلات و هزینه خرابی موردانتظار در ارتباط با اجرای استراتژی اشتراکگذاری بدست آمدهاست. با توجه به نتایج، تابع هدف بهینه با افزایش درجه امکان در دو مسئله آزمایشی، افزایش یافتهاست. در این روش هزینههای احداث تغییر نکرده و یا افزایش یافتهاست. همچنین میتوان مشاهده کرد که در مواردی که هزینههای احداث تغییر نکرده، سطح β 0.55، 0.6، 0.65 در تست 1 بودهاست اما هزینههای حملونقل افزایش یافتهاست.
مقایسه
عملکرد مدل برنامهریزی credibility-constrained پیشنهادی با مدل قطعی از طریق درنظرنگرفتن عدمقطعیت در معادلات (1) تا (24) بدست
میآید. برای ارزیابی مطلوبیت راهحلهای بدستآمده، اعداد تصادفی بطور یکنواخت
تولید و عملکرد آنها مورد ارزیابی قرار گرفت. اگر پارامترهای مبهم تابع توزیع احتمالی مثلثی باشند،
واقعنمایی از طریق تولید یک عدد تصادفی یکنواخت بین دو نقطه اکسترمم تابع توزیع
احتمالی مربوطه بدست میآید. در مدل متغیرهای تصمیمگیری تاکتیکی یعنی مقادیر
جریان بین تسهیلات، متغیرهای پیوسته و تخصیص که نشاندهنده تخصیص مناطق تقاضا به
تسهیلات ترکیبی هستند، در هر واقعنمایی مقادیر جدیدی اختیار میکنند. با توجه به
ماهیت استراتژیک تصمیمگیری در مورد تعداد و مکانیابی تسهیلات از آنجایی که نمیتوان
در مدت زمان کوتاهی آنها را تغییر داد، متغیرهای مکانیابی مربوطه ثابت هستند و
نمیتوانند در واقعنماییهای مختلف تغییر کنند. با این حال، نقض محدودیت احتمالی
باید بهعنوان یک جریمه درتابع هدف مدل قطعی و مدل مبتنی بر اعتبار درنظر گرفته میشود.
مقدار میانگین و انحراف استاندارد تابع هدف واقعنمایی تصادفی بهعنوان معیار
عملکرد برای ارزیابی هر دو مدل استفاده میشود. نتایج نشان میدهد که مدل اعتبار
پیشنهادی، راهحلی با کیفیت بالاتر و انحراف استاندارد پایینتر تولید میکند.
علاوهبراین، در هر سطح از اعتبار، مدل اعتبار پیشنهادی بر مدل قطعی از نظر
میانگین مقدار تابع هدف در دو مسئله تستشده، غالب است. همچنین، با توجه به انحراف
استاندارد، رویکرد اعتبار بر مدل قطعی با تفاوت زیاد در دو مسئله آزمایشی، غالب
است.
تحلیلحساسیت
تحلیلحساسیت برای نشاندادن تاثیر مثبت مفهوم اعتبار در مدل پیشنهادی برای پوشش
اختلالات صورت گرفتهاست. اثرات اختلال در ظرفیت بر مکان تسهیلات HDC مطمئن و نامطمئن و تعداد آنها، کل هزینههای شبکه، هزینههای حملونقل،
هزینههای استراتژی اشتراکگذاری و تعداد محصولات ارسالی از تسهیلات مطمئن به تسهیلات نامطمئن بعد از اختلالات مورد بررسی قرار گرفت.
برای این کار فرض شدهاست. در مسئله آزمایشی شماره 1 تحلیل
حساسیت با β=0.6 انجام شدهاست. زمانیکه درصد اختلالات ظرفیت افزایش پیدا میکند
مقدار تابع هدف نیز افزایش مییابد. این مسئله در شکل (2) نشانداده شدهاست.
علاوهبر این با افزایش اختلال در ظرفیت، مدل تعیین میکند که تعداد بیشتری از
تسهیلات HDC مطمئن باید احداث شوند. بااینحال، زمانیکه اختلال ظرفیت کوچک
است، بسیاری از تسهیلات HDC مکانیابیشده نامطمئن
هستند. هزینه ثابت احداث زمانیکه ظرفیت بطور فزایندهای مختل میشود، تغییر یا
افزایش نمییابد.
شکل 2- تغییرات مقدار تابع هدف در مقابل اختلال ظرفیت
در مواردی که مکان تسهیلات HDC مطمئن و نامطمئن از طریق افزایش درصد اختلال ظرفیت، تغییر نمیکنند، مقدار محصولات ارسالی از تسهیلات HDC مطمئن به تسهیلات HDC نامطمئن و هزینههای مربوطه به عنوان مثال، هزینههای اختلال، افزایش مییابد. در این موارد هزینههای حملونقل نیز افزایش مییابد. شکل (3) و (4) تغییرات رفتاری هزینههای حملونقل و هزینههای اختلال را در سطوح مختلف اختلالات ظرفیت نشان میدهند.
شکل 3- تغییرات هزینههای حملونقل در مقابل اختلال ظرفیت
شکل 4- تغییرات هزینههای اختلال در مقابل اختلال ظرفیت
نتیجهگیری
در مقاله حاضر، یک مدل اطمینان برای حفاظت از شبکه لجستیک روبهجلو و معکوس یکپارچه در برابر خطرات اختلالات تصادفی تسهیلات و ریسکهای مرتبط با عدمقطعیت پارامترهای مدل پیشنهاد شد. برای بررسی و حل اختلالات تسهیلات تصادفی، چندین مفهوم قابلیت اطمینان درنظر گرفته شدهاست. در مدل حاضر اختلالات تصادفی در تسهیلات HDC ترکیبی ممکن است بصورت جزئی یا کلی بر روی ظرفیت رخ دهد که با استفاده از استراتژی اشتراکگذاری، سطح خدمتدهی پس از وقوع اختلال بهبود دادهشد. همچنین، برای مقابله با عدمقطعیت در پارامترهای شبکه، یک رویکرد برنامهریزی credibility-constrained برای مدل پیشنهادی توسعه دادهشد. تاثیر اختلالات ظرفیت بر مقدار تابع هدف، هزینههای احداث و حملونقل، هزینههای اختلال و مقدار محصولات مشترک بین تسهیلات HDC از طریق تحلیل حساسیت بررسی شدهاست.
پیشنهادات آتی