مقدمه:
در این مقاله به بررسی یک شبکه دو سطحی، سیستم تولید و توزیع پرداخته شده است که تعداد و محل مراکز توزیع و کارخانهها مشخص است اما تقاضا از مراکز توزیع به عنوان یک متغیر تصادفی در نظر گرفته میشود. مجموعهای از مکانهای بالقوه برای انبارهای جدید نیز در نظر گرفته شده است که برای تاسیس هر یک از این مراکز هزینه ثابتی در نظر گرفته میشود. چندین کانال حمل و نقل، برای هر جفت از تسهیلات بین سطوح وجود دارد. پیشنهادات متفاوتی توسط عرضهکنندگان در شرکتهای مختلف بیان میشود مانند استفاده از حالات مختلف حمل و نقل (راه آهن، کامیون، هواپیما و کشتی). همان طور که مشاهده میشود کانال حمل و نقل یک عبارت بسیار عمومی است که نه تنها حالات مختلف حمل و نقل بلکه انواع مختلف خدمات حمل و نقل از یک یا چند شرکت را شامل میشود. پیشنهادهای ارائه شده توسط عرضهکنندگان شامل روابط معکوس بین مساله زمان و هزینه است. به عنوان مثال هر چقدر سرعت خدمت رسانی بیشتر باشد هزینه بالاتری را در بر میگیرد. برای حفظ تعادل بین مسائل اقتصادی به همراه پاسخگویی سریع به تقاضا، هدف این مقاله به حداقل رساندن کل هزینهها و زمان انتظار مورد نیاز برای حمل و نقل کالا در سراسر زنجیره تامین است.
مروری بر پیشینه تحقیق:
مدیریت زنجیره تامین به صورت مستقل از تحقیق در عملیات OR) )، توسعه یافت. محل تعیین انبارها در مدیریت زنجیره تامین به صورت گستردهای مورد مطالعه قرار گرفته است. در سال ۱۹۹۹ بالوا و همکاران به توسعه مفهوم انبارداری پرداختند و نیز مدت انبارداری منطقهای، توزیع منطقهای، مراکز جمعآوری به عنوان امکانات اولیه بین تولیدکننده و مشتری در نظر گرفته میشود. در سال ۱۹۹۸ طبق نظر لمبرت و همکاران، انبارها به بسیاری از ماموریتهای شرکتها کمک میکنند. به عنوان مثال دستیابی به تولید اقتصادی، حمل و نقل اقتصادی و نیز مکانی برای ذخیره مواد دورریختنی یا قابل بازیافت فراهم میکنند. از طرف دیگر امکانات اولیه نقش اساسی در پروژههای لجستیکی شهرها بر اساس سیسم توزیع ایفا میکنند. در زنجیرههای تامین پارامترهای مهمی از قبیل تقاضا مشتریان، ظرفیت تسهیلات در زمانهای آینده و هزینههایی به عنوان پارامترهایی که دارای عدم قطعیت هستند در نظر گرفته میشوند. از آنجایی که مقدار تقاضا در زمان طراحی شبکه مشخص نیست لذا یک متغیر تصادفی در نطر گرفته میشود. ارضای تقاضا مشتریان یکی از اهداف مهم هر زنحیره تامینی در نظر گرفته میشود. مطالعات بسیار زیادی در مورد عدم قطعیت در سطوح مختلف مدیریت زنجیره تامین انجام شده است که یک مطالعه خوب در این زمینه در سال ۲۰۰۶ توسط اشنایدر انجام شد. در سال ۲۰۱۱ کاردونا و همکاران نشان دادند که استفاد ه از رویکرد حل دقیق فقط توانایی حل مسائل با نمونههای کوچک را دارد، نکات گفته شده در بالا ضرورت استفاده از یک روش ابتکاری برای حل مسائل تصادفی چند هدفه را نشان میدهد. منصوری و همکاران در سال ۲۰۱۲ به اهمیت استفاده از تکنیکهای بهینه سازی چند هدفه در مدیریت زنجیره تامین پرداختند. از سال ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۲ مطالعاتی در زمینه روشهای فرا ابتکاری در لجستیک و مدیریت زنجیره تامین توسط گریفس و همکاران انجام شد. طبق تحقیقات صورت گرفته، مساله دو هدفه ارائه شده در این مقاله، در سایر سیستمهای چند سطحی در نظر گرفته نشده است.
بیان مساله:
هزینه ثابت احتمالی مناسب برای مساله مکانیابی تسهیلات و گزینههای حمل و نقل، مبتنی است بر یک سیستم دو سطحی برای توزیع یک محصول واحد در یک دوره زمانی که در اولین سطح کارخانههای تولیدی، محصولات خود را به انبارها میفرستند و در سطح ۲ محصولات از انبارها به سمت مراکز توزیع فرستاده میشوند. هدف اصلی انتخاب مکان مناسب برای احداث انبارها و به حداقل رساندن هزینههای ساخت، حمل و نقل و زمان حمل و نقل بین کارخانهها و مراکز توزیع میباشد، که این قسمت مشخص میکند که چه سرویسی باید انتخاب شود تا زمان حمل و نقل در هر سطح از زنجیره تامین کاهش یابد. در این مساله هدف اصلی کم کردن کل هزینههای مورد انتظار مرتبط با تصمیمگیریهای بلند مدت و کوتاه مدت است.
مفروضات مساله:
۱-تعداد مراکز توزیع و محل احداث کارخانهها و نیز ظرفیت کارخانهها مشخص است.
۲-مجموعهای از مکانهای بالقوه برای احداث انبارها در نظر گرفته میشود ولی تعداد انبارهای احداث شده مشخص نیست و برای هر مکان کاندید شده به منظور احداث انبارها هزینه ثابتی در نظر گرفته میشود.
۳-انبارها موجودی را نگهداری نمیکنند و به منظور استفاده بهتر از سیستم حمل و نقل به یکپارچه کردن محصولات دریافت شده از کارخانهها و سپس توزیع آنها میپردازند.
۴-هر مرکز توزیع تنها توسط یک انبار تامین میشود.
۵-میزان تقاضا از قبل مشخص شده نیست. لذا تقاضا به عنوان یک متغیر تصادفی در نظر گرفته میشود.
۶-زمان پاسخگویی به نیاز مشتری تحت تاثیر انتخاب کانال حمل و نقل بین تسهیلات است.
۷-حمل و نقلی که سریعتر صورت بگیرد، نیازمند هزینههای بیشتری است. لذا ایجاد تعادل بین هزینه و زمان روی پیکربندی شبکه توزیع تاثیر دارد.
۸-به دلیل تقاضای غیر قطعی مساله مورد نظر، برای انتخاب و تخصیص مکان بین انبارها و مراکز توزیع باید قبل از دانستن مقدار واقعی تقاضا به تصمیمگیری پرداخت. کانالهای حمل و نقل باید قبل از دانستن تقاضا مشخص شوند و نیز ساختار شبکه توزیع باید برای تحقق تمام سناریوها، یکسان در نظر گرفته شود.
تابع هدف اول:
تابع هدف دوم:
تابع هدف دوم به حداقل کردن، ماکسیمم زمان مورد نیاز برای حمل و نقل در کل زنجیره میپردازد.
محدودیتها:
محدودیت (۱): نشان دهنده تنها محدودیت تخصیص منابع بین انبارها و مراکز توزیع است.
محدودیت (۲) و (۳): تضمین میکند که حداکثر یک مسیر بین گره i و j و گره j و k به ترتیب وجود دارد.
محدودیت (۴):محصولات درصورتی از کارخانه i به انبارها ارسال میشوند که انبار j احداث شده باشد.
محدودیت (۵): تضمین میکند تقاضای هر مرکز توزیع در هر سناریو، برآورده میشود.
محدودیت (۶):محدودیت ظرفیت در هر انبار را نشان میدهد.
محدودیت (۷): نشان میدهد که جریان کالا بیرون رفته از انبار فراتر از ظرفیت تسهیلات نیست.
محدودیت (۸) و (۹): تضمین میکند که اگر یک مسیر در هر سناریو استفاده شود باید حتما از آن مسیر در طراحی شبکه استفاده کرد.
محدودیت (۱۰)و (۱۱):جریان کالاها فقط از مسیرهایی که فعال شده باشند، استفاده میکنند.
محدودیت (۱۲): تضمین میکند جریان کالا در صورتی مجاز است که تخصیصی بین انبار و مرکز توزیع صورت گرفته باشد.
محدودیت (۱۳)و (۱۴) ماهیت متغیرها را نشان میدهد.
رویکرد حل مساله:
روشهای فرا ابتکاری ویژگیهای مطلوبی دارند، که میتواند یک روش بسیار خوب برای حل مسائل بسیار پیچیده در مدیریت زنجیره تامین باشند. در کل پیاده سازی این روشها بسیار ساده است. هدف اصلی توسعه روش حلی است که قادر به تخمین زدن یک مرز مناسب باشد .
روش GRASP:Greedy Randomize Adaptive Search ))
الگوریتم GRASP جزء الگوریتمهای مبتنی بر یک جواب است.
روش MOMAP به دنبال یافتن نقاط موثر با یک فرایند افزایشی در اطراف یک مجموعه اولیه از نقاط موثر است. برای ساخت اولین مجموعه نقاط موثر باید سراغ جستجو ممنوعه رفت به طوریکه نقطه آخر هر جستجو، نقطه ابتدایی برای جستجو بعدی میشود که در آن هر نقطه بازدید شده میتواند در مجموعه نقاط موثر نهایی گنجانده شود این نقاط با بررسی معیارهای تسلط برای هر راه حل، در اطراف نقاط همسایگی بدست آمده است. راه حلهایی که تسلط نداشته باشند به عنوان راه حلهای احتمالا موثر شناسایی شده و به یک لیست به منظور به روز رسانی کردن مجموعهای موثر اضافه شده تمام نقاط بازدید شده در طول جستجو به منظور گنجاندن در بررسی میشوند جستجو برای جوابهای نامغلوب در سه فاز انجام میشود مکانیزم روش GRASPبه صورت زیر است
فاز construction (ساختن یک جواب اولیه به صورت مرحله به مرحله)
فاز local search (شروع از جواب ساخته شده در فاز قبل و رسیدن به جواب بهینه محلی)
فاز اول:
برای پیدا کردن جواب موثر که به انتهای مرز پارتو نزدیک باشند (جواب بهینه پارتو: جواب آلفا متعلق به مجموعه S برای مساله بهینه سازی چند هدفه جواب بهینه پارتو نامیده میشود اگر هیچ بتا متعق به S وجود نداشته باشد که در رابطه زیر صدق کند.
باید راه حلهایی را در نظر گرفت که به بهترین راه حل برای مساله تک هدفه، که هدفها را به صورت جداگانه بررسی میکند، نزدیک باشد برای انجام این کار روش GRASP برای هر تابع هدف به طور جداگانه طراحی شده است این فاز به دنبال پیدا کردن نقاط اضافی در داخل منحنی بهره وری است که از طریق برخی از جستجوهای مرتبط با جستجو ممنوعه انجام میشود.
گام ۱ از فاز اول به دنبال پیدا کردن جواب بهینه برای مساله زمانبندی است و این کار توسط روش GRASP انجام میشود GRASP یک فرایند تکراری است و هر تکرار معمولا از یک فاز ساخته شده است که در آن یک جواب شدنی بدست میآید و سپس loca search به معنی (حرکت از جواب ساخته شده و جستجو در همسایگی تا رسیدن به جواب بهینه محلی ) تا زمانی که جواب بهینه محلی پیدا شود، ادامه دارد.
فاز سوم:
این مرحله براساس اصل میزان تقریبی بهینگی، تعداد جستجوها را برای یافتن جوابهای نامغلوب برای پرکردن شکاف در مجموعه را افزایش میدهد. این اصل بیان میکند که جوابهای موثر، مساله ترکیبی چند هدفه بهم مربوط هستند، بطوریکه هر جواب موثر به اندازه کافی به جواب موثر دیگر نزدیک است.”به اندازه کافی” بدین معنا است که در یک همسایگی نه خیلی دور از این جواب موثر، جواب موثر دیگری را میتوان پیدا کرد. مراحل زیر به بررسی عملکرد الگوریتم پیشنهادی، میپردازد.
در مرحله اول نتایج مربوط به مرز بهینه پارتو است. لذا به ارزیابی سهم هر فاز در MOMAP میپردازد و در آخر به مقایسه بین مقادیر پارتو تخمین زده شده که با اجرای روش MOMAP بدست آمده، با مقادیر پارتو دقیق میپردازد. نتایج بدست آمده به طور خلاصه در زیر بیان شده است
در ابتدا نمونهها به سه نوع کوچک، بزرگ، متوسط، طبقه بندی میشوند و برای هر نوع، سه گروه با توجه به تعداد کارخانهها، مراکز کاندید شده برای انبارها و مراکز توزیع، تولید میشود. برای هر گروه به طور جداگانه سه نمونه در نظر گرفته میشود که در نهایت ۲۷ نمونه میشود و تقاضا در هر سناریو به صورت تصادفی یکنواخت به احتمال به ترتیب ۰.۱و ۰.۷۵.و ۰.۱۵ تولید میشود.
مقادیر پارتو بر اساس یک چارجوب مبتنی بر روش اپسیلون محدودیت با تکنیک روش شاخه و کران تولید میشوند نمونههای متوسط و کوچک مقادیر پارتو دقیق را نمیتوان بدست آورد.
تنظیم پارامترها:
تنظیم پارامتر با استفاده از یک سیستم خودکار به نام کالیبرا انجام میشود. سیستم کالیبرا از تکنیکهای تجزیه و تحلیل آماری و روش جستجو محلی برای ایجاد یک روش سیستماتیک از الگوریتمهای (fine tuning) یا مقدار سازی دقیق برای بهبود و بهینهسازی جوابها استفاده میکنند و کاربر باید یک محدوده مناسب برای پارامترهای جستجو و عملکرد اندازه گیری مشخص کند.
اندازه گیری سهم هر فاز از عملکرد MOMAP:
این آزمایش سعی در اندازهگیری سهم هر فاز از عملکرد MOMAP نسبت به کیفیت تقریبی نهایی مجموعه نقاط موثر را دارد. توجه داشته باشید که فاز ۲ و ۳ و از مرز تخمین زده شده در مرحله فاز قبلی و به روز رسانی آن با افزودن یا حذف کردن نقاط، شروع میشود و نقاط بدست آمده در هر فاز نمیتواند توسط نقاط پیدا شده در فاز قبلی مشخص شود.
هدف اصلی در فاز اول پیدا کردن دو نقطه با کیفیت خوب به منظور حصول اطمینان از تخمین گسترده مرز پارتو است و علاوه بر این در این بخش برخی از نقاط میانی نیز یافت میشود هدف فاز ۲و ۳یافتن نقاط غیر تحت سلطه بیشتری است که شکاف مرز پارتو تخمین زده شده در انتهای فاز اول را پر کند
مقایسه مرز دقیق و تخمینی پارتو:
هدف آزمایش بعدی مقایسه نتایج عملکرد MOMAP با مقادیر تقریبی پارتو (کران بالا مجموعهها در برخی موارد) میباشد. برای این کار ابتدا تعداد نقاط مرز موثر تخمین زده شده و سپس به مشخص کردن زمان اجرا (CPU TIME) پرداخته میشود. شکل ۱ مقایسه میانگین تعداد نقاط بدست آمده توسط دو روش را نشان میدهد. به عنوان مثال تعداد نقاط بهینه بدست آمده در روش ابتکاری MOAMP برای نمونههای بزرگ ببشتر از روش اپسیلون محدودیت میباشد ولی برای تمونههای کوچک و متوسط با روش اپسیلون محدودیت تعداد نقاط بهینه بیشتری بدست میآید.
جدول ۲ به مقایسه زمان حل و تعداد نقاط بهینه روش ابتکاری MOMAP و جواب بهینه پارتو در هر سه نمونه کوچک، متوسط و بزرگ میپردازد.
مطالعه موردی:
شکل ۲، شبکه ای با ۵ کارخانه، ۵ انبار، ۸ مرکز توزیع و با هزینه کل معادل ۱۱۶۷۶۸۶.۸۰ و حداکثر زمان مورد انتظار برای جابه جایی را نشان میدهد.۲ نوع خدمات حمل و نقل وجود دارد که در شکل یکی به صورت خط ثابت و به دیگری به صورت خط چین نشان داده شده است و نیز ۳ سناریو تقاضا با احتمال ۰.۱و ۰.۷۵ و ۰.۱۵ وجود دارد. در این مثال تخصیص بین انبارها و مراکز توزیع برای هر ۳ سناریو یکسان است. انبار ۴ به مراکز توزیع ۵و ۷و ۸ اختصاص داده شده است و انبار ۳ به مراکز توزیع ۱و۲و۳و۴و۶ تخصیص داده شده است. کانالهای حمل و نقل و جریان بین تسهیلات در دو سطح زنجیره تامین بستگی به واقع نمایی سناریوها دارد.
نتیجهگیری و تحقیقات آتی:
در این مقاله به بررسی مساله طراحی زنجیره تامینی پرداخته شد که هدف اصلی آن کمینه کردن هزینهها و زمان حمل و نقل است و یک مدل خطی عدد صحیح دو هدفه تصادفی ارائه شد و همچنین مکان انبارها (مکانهای کاندید) و تخصیص انبارها به مراکز توزیع باید قبل از اینکه مقدار واقعی تقاضا مراکز توزیع مشخص بشود، صورت بگیرد. در این مقاله اشاره شده است که MOMAP سیستم (plug and play) نیست که فقط به تغییرات کلی برای استفاده شدن در مسائل خاصی، نیاز داشته باشد. MOMAP یک ساختار مفهومی است که تعریف میکند چه کاری انجام دهید. ولی چگونگی کار را مشخص نمیکند. به طور مثال ۳ فازی که در ابتدای این بخش آورده شده است طبق نتایج محاسباتی بدست آمده از مقادیر پارتو، نشان میدهد که رویکرد حل مبتنی بر روش فرا ابتکاری، توانایی تولید تخمین خوبی از مقادیر پارتو دارد. نتایج تایید میکند که مدل تصادفی نتایج خوبی را هنگامیکه هزینه تابع هدف در نظر گرفته میشود، فراهم میکند. مدل تصادفی بر اساس هزینه مرحله اول و هزینه مورد انتظار مرحله دوم تصمیم میگیرد، بنابراین یک رفتار (ریسک گریز یا ریسک پذیر) برای تصمیمگیرنده به حساب نمیآید. به عنوان پژوهشهای بیشتر میتوان، این مساله را با در نظر گرفتن مساله تقاضا ارضا نشده با کمک بهینه سازی رباست انجام داد که در این حالت باید جریمهای برای تقاضای براورد نشده در نظر گرفت.