طراحی شبکه زنجیره تامین پایدار پاسخگو تحت عدم قطعیت
مقدمه:
تمایل زیادی به مفهوم پایداری در طراحی شبکه زنجیره تامین در بین محققان وجود دارد. در عصر حاضر شرکتها تمرکز زیادی بر بهینهسازی کیفیت و هزینه محصولات دارند. در طی دو دهه گذشته، مشاهده میشود که کشورهای غربی تمایل زیادی به انتقال مراکز تولیدی خود از کشورهای چین، مالزی و هند به سایر کشورهای آسیایی به دلیل هزینههای پایین، تولید دارند و همچنین توجه زیادی بر یکپارچه سازی زنجیره تامین رو به جلو و معکوس به منظور کاهش هزینهها و کاهش انتشار گاز کربن دی اکسید در کل شبکه شده است. لجستیک رو به جلو شامل عرضه مواد، تولید، توزیع و مصرف است. لجستیک معکوس شامل جمعآوری محصولات استفاده شده، جداسازی، بازیافت، انهدام محصولات میباشد. زنجیره تامین حلقه بسته (CLSC) شامل لجستیک رو به جلو و معکوس است که طی سالهای اخیر مورد توجه محققان قرار گرفته است. اهداف شبکه زنجیره تامین شامل۱-حداکثرسازی سود زنجیره ۲-بهبود سطح پاسخگویی زنجیره تامین ۳- کاهش انتشار گاز CO2 ۴-کاهش اثرات ریسک در زنجیره تامین میباشد. طراحان شبکه زنجیره تامین با فراهم کردن محصولات تازهتر و به حداقل رساندن هزینهها میتوانند رضایت مشتریان را افزایش بدهند. طراحی شبکه زنجیره تامین حلقه بسته در صورتیکه عرضه و تقاضای محصولات نامشخص باشند، بسیار مشکل است و به منظور مواجهه با عدم قطعیت از رویکرد رباست استفاده میشود. هدف اصلی این مقاله طراحی یک شبکه زنجیره تامین پایدار پاسخگو در شرایط عدم قطعیت است و همچنین در این مقاله به سوالات زیر پاسخ داده میشود.
۱-چه مسائلی در طراحی شبکه زنجیره تامین رایج هستند و نیز وضعیت فعلی تحقیقات در طراحی شبکه زنجیره تامین حلقه بسته چگونه میباشد؟
۲-چگونه مباحث عدم قطعیت را در مدل قطعی وارد کنیم؟
۳-منافع زیست محیطی چگونه تامین میشوند؟
۴-مسائل اجتماعی را چگونه در زنجیره تامین پایدار دخیل کنیم؟
دابلی و همکاران (۲۰۱۴) برای توسعه یک شبکه زنجیره تامین پایدار تلاش کردهاند ولی در مطالعه خود ابعاد اجتماعی را در نظر نگرفتند و اثرات زیست محیطی را فقط به انتشار گاز co2 محدود کردهاند. سورینگ و همکاران (۲۰۰۵) مسائل حفاظت از آب، حفاظت از درختان، بازیافت، استفاده مجدد از محصولات و نیز بازتولید در نظر گرفته اند.
در گذشته محققان فقط انتشار گاز co2 را به عنوان عوامل زیست محیطی درنظر میگرفتند ولی در این مقاله انتشار گاز co2 تنها یکی از عوامل زیست محیطی محسوب میشود.
مروری بر پیشینه تحقیق:
مفهوم توسعه پایدار در مدیریت زنجیره تامین مورد توجه محققان زیادی قرار گرفته است و دستهبندیهایی که در ادبیات مورد بررسی قرار گرفته است به شرح زیر است.
طراحی شبکه زنجیره تامین پاسخگو:
زنجیره تامین پاسخگو، شبکه زنجیره تامین را قادر میسازد تا به عدم قطعیت در زنجیره پاسخ داده بشود.
گراسمن (۲۰۰۸) با استفاده از یک روش کمی به تجزیه و تحلیل زنجیره تامین پاسخگو تحت عدم قطعیت پرداخت. با توجه به تعاریف بسیاری که در زنجیره تامین پاسخگو وجود دارد، کریستوفر (۲۰۰۰) و هالوگ (۲۰۰۸) به تعریف یک مفهوم ساده از زنجیره تامین پاسخگو پرداختند، که زنجیره تامین پاسخگو را به عنوان توانایی یک زنجیره در پاسخگویی سریع به تغییرات تقاضا معرفی میکند.
تکامل مدیریت زنجیره تامین پایدار:
در سالهای اخیر مفهوم مدیریت زنجیره تامین مورد توجه محققان قرار گرفته است. موردهای مطالعاتی بسیاری وجود دارد که سودآوری شرکتها را در اثر استفاده از مدیریت زنجیره تامین پایدار بیشتر کرده است. مانند شرکتهای Nike,Dell ,Nestle,Wal-Mart
لی و همکاران ( ۲۰۰۲).با توجه به تغییرات آب و هوایی و افزایش آگاهی مشتریان، شرکتها پایداری را یکی از اهداف خود قرار دادهاند. با توجه به مفهوم مدیریت زنجیره تامین پایدار کارتر و راجرز (۲۰۰۵) در مقاله خود به گسترش مدیریت زنجیره تامین سبز یا مدیریت زنجیره تامین پایدار (SSCM) پرداختند.
تکامل زنجیره تامین حلقه بسته:
در سالهای اخیر طراحی شبکه زنجیره تامین پایدار مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است که در سالهای اخیر مجلات اروپایی مقالات زیادی در این زمینه چاپ کردهاند. گاید و همکاران (۲۰۰۹) زنجیره تامین حلقه بسته را به عنوان طراحی و کنترل و بهرهبرداری از یک سیستم برای حداکثر کردن ارزش یک محصول در طول چرخه عمر آن، تعریف کردند. ساواسکان و همکاران (۲۰۰۴) بیان کردند که مفهوم زنجیره تامین حلقه بسته، توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است و یک مدل زنجیره تامین حلقه بسته برای بازسازی محصولات ارائه دادند.
تحقیق در عملیات در طراحی شبکه زنجیره تامین پایدار:
گاویندان و همکاران (۲۰۱۰) به اهمیت کاهش انتشار گازCO2 در طراحی شبکه پرداختند. کاهش اثرات زیست محیطی در تمام مراحل چرخه عمر محصول از زمان استخراج تا مصرف آن باید در نظر گرفته بشوند. مفهوم نوظهور پایداری زنجیره تامین سبز نیاز به شناسایی مدل زنجیره تامین حلقه بسته دارد و یکی از اهداف زنجیره تامین پایدار، توجه به نیاز نسلهای آینده است. دوبی و همکاران (۲۰۱۵) با استفاده از برنامهریزی خطی عدد صحیح مختلط به توسعه شبکه زنجیره تامین پایدار برای اشاره به مساله چند هدفه با رویکرد حل برنامهریزی آرمانی پرداختند. گاویندان و همکاران (۲۰۰۹) از الگوریتم ژنتیک برای حل مساله برنامهریزی خطی عدد صحیح مختلط استفاده کردند.
شکاف تحقیقاتی:
در بسیاری از مقالات هدف اصلی، به حداقل رساندن هزینههای کل زنجیره تامین است ولی رویکردهای چند هدفه کمتر استفاده شده است. رمضانی ۲۰۱۳ از روش اپسیلون محدودیت برای مواجه با مساله چند هدفه استفاده کردهاست. لی و همکاران ۲۰۰۱ یک مساله چند محصولی را در نظر گرفتند و برای مواجهه با پویایی مساله از رویکرد تصادفی استفاده کردند. لیستکس (۲۰۰۷) از مدل برنامهریزی عددصحیح تصادفی برای حل مسائلی که در شبکه زنجیره تامین معکوس دارای عدم قطعیت هستند استفاده کرد. وحیدیان و همکاران (۲۰۱۲) از ترکیب رباست بنتال، تئوری صف، برنامهریزی فازی برای حل مساله چند هدفه زنجیره تامین حلقه بسته استفاده کردند. از مسائل مهمی که در این مقاله بررسی شده است، بحث مسائل اجتماعی در شبکه زنجیره تامین است. برای پاسخ به سوال اول در این مقاله از مرور ادبیات استفاده شده است. با توجه به افزایش سطح عدم قطعیت در عرضه و تقاضا برای پاسخ به سوال دوم این مقاله از ادبیات موجود در این زمینه برای شناسایی رویکردها و شکافهای تحقیقاتی استفاده میشود. در این مقاله از رویکرد ترکیبی تعاملی فازی آرمانی و مقایسه ۳ رویکرد رباست سویستر، برتسیماس و لین برای مواجه با عدم قطعیت، میپردازد.
مطالعه موردی:
شرکت تولید سیستمهای تهویه صنعتی در هند فعالیت خود را با یک سرمایهگذاری اندک آغاز کرد و رفته رفته حجم فروش خود را در دهلی نو افزایش داده و در حال حاضر به عنوان سومین تامینکننده سیستمهای تهویه شناخته شده است. در ابتدا این شرکت تنها دارای یک مرکز تولید بود ولی اکنون دارای ۳ مرکز تولید، ۷ مرکز توزیع در سراسر مرکز هند است که این شرکت رشد و سود فوق العادهای در سالهای اخیر کرده است. شکل ۱زنجیره تامین این شرکت را در سرتاسر هند نشان میدهد.
شکل۱-زنجیره تامین شرکت سیستم تهویه صنعتی در هند
شکل ۱ نشان میدهد که محصولات استفاده شده در مراکز (CC) جمعآوری شده و به مراکز (RPC) بازفراوری برای بررسی و مونتاژ فرستاده میشود. اجزای بررسی شده به عنوان قطعات یدکی به کارخانههای باز سازی (RMP)، یا مراکز بازیافت (RC)و یا مراکز انهدام (DS) فرستاده میشوند. تفاوت قیمت بالا بین محصولات جدید و محصولات باز تولید شده با کیفیت تقریبا مشابه تقاضا برای کالای تعمیر شده را بالا میبرد. طراحی چنین شبکهای نیازمند تصمیمات راهبردی است که شامل تعداد تسهیلات، مکانیابی و تخصیص میباشد. این شبکه شامل ۸ سطح CC, RPC, RMP, RC, DS, و بازارهای ثانویه(برای محصولات تعمیر شده) و بازارهای قطعات یدکی میباشد. این مطاله موردی در ۳ واحد تولیدی A,B,C انجام شده است، که شامل یک تامینکننده قطعات به همراه یک مرکز توزیع میباشد و مساله تخصیص مکانها بعد از مشورت با مدیر عامل شرکت انتخاب شدهاند. سوالات تحقیقات و گفتگوها مطابق به دو قسمت زیر طبقهبندی شدهاند. که بخش اول مرتبط با مسائل زیست محیطی و بخش دوم مرتبط با مسائل اجتماعی میباشد.
سوالات بخش اول:
۱-۱)اقدامات مربوط به کنترل انتشار گاز کربن که خود شامل مسائلی مربوط به ۱-نرخ حمل و نقل ۲- میزان انتشار گاز کربن توسط کامیونهای قدیمی و جدید ۳-مسائلی مربوط به بحث زیر ساختهای ضعیف
۱-۲)بازیافت آب
یکی از سوالهای پژوهش، مسئله حفظ آب میباشد که در سالهای اخیر سازمانها گام مثبتی در جهت بازیافت پساب و جمعآوری باران برای کاهش وابستگی بیش از حد به منابع آبی برداشته شده است.
۱-۳)بازیافت محصولات استفاده شده
مطالعات نشان میدهد که بسیاری از سازمانها رشد قابل توجهی در تولید قطعات و محصولات بازیافتی داشتهاند و این مساله کمک زیادی در کاهش هزینهها در شرکتها کرده است.
سوالات بخش دوم:
۲-۱)ساعت کاری در شرکتها
۲-۲)کمبود امکانات بهداشتی
۲-۳)رشوه دادن
در شبکه زنجیره تامین ابعاد اقتصادی و اجتماعی زیادی هنوز وجود دارد که نادیده گرفته شدهاند و نیاز به یک چارچوب جامعتری دارد که مسائل اقتصادی و زیست محیطی را حل کند.
مفروضات:
۱-تعداد نامحدودی از محصولات استفاده شده در مراکز جمعآوری بدون هیچ هزینهای جمعآوری میشوند.
۲-در مراکز باز فراوری، اجزا جدا شده، تمیز شده و آزمایش میشوند و برای استفاده مجدد، باز تولید و بازیافت ذخیره میشوند و مراکز RPCتازمانی که نیاز باشد بازیافت و ذخیره سازی اجزا را انجام خواهند داد.
۳-ممکن است که نیاز باشد برخی از محصولات جدید و یا قدیمی برای مونتاژ نهایی به کارخانههای بازسازی فرستاده شوند. هزینههای حمل و نقل با توجه به فاصلهها متغیر میباشد و مراکز CC, RPC. RMP دارای هزینههای ثابت ماهانه میباشند.
۴-بدون از دست دادن کلیت فرض میشود که وجود کمبود در بازارهای ثانویه، مشکلی به وجود نمی آورد.
۵-یک مدل چند محصولی، چند دورهای و چند هدفه در نظر گرفته شده است. به حداقل رساندن هزینهها و کاهش زمان تحویل و جمعآوری محصولات برای بهبود پاسخگویی در زنجیره تامین در نظر گرفته میشود.
محدودیتها:
محدودیت ۱:تضمین میکند که تقاضا ارضا نشده وجود ندارد.
محدودیت۲:جمعآوری کامل محصولات بازگشتی از مصرفکنندگان صورت گرفته است.
محدودیت ۶-۳:تعادل جریان بین مراکز توزیع، جمعآوری، بازتولید و بازیافت را نشان میدهد.
محدودیت ۱۱-۷:محدودیت ظرفیت تسهیلات است.
محدودیت ۷: تضمین میکند تعداد محصولاتی که از کارخانه به مراکز توزیع منتقل میشوند باید از ماکزیمم ظرفیت کارخانهها کمتر باشد.
محدودیت ۱۱-۸: این محدودیتها از انتقال محصولات بازگشتی، محصولات قابل بازیافت به تسهیلاتی که هنوز تاسیس نشدهاند جلوگیری میکند.
محدودیت ۱۵-۱۲:تضمین میکند که تسهیلات احداث شده در طول دوره زمانی نمیتوانند بسته شوند.
محدودیت ۱۸-۱۶:تضمین میکند گسترش یک مرکز تسهیلات در صورتی امکان پذیر است که آن مرکز در حال حاضر احداث شده باشد و بیشترین استاندارد برای گسترش هریک از تسهیلات را در هر دوره زمانی مشخص میکند.
محدودیت۲۱-۱۹:متغیرهای باینری، غیر منفی و عدد صحیح در متغیرهای تصمیمگیری را نشان میدهد.
توابع هدف مساله:
تابع هدف اول به حداقل کردن هزینه احداث مراکز، هزینه گسترش ظرفیت، هزینه حمل و نقل و هزینه پردازش محصولات میپردازد.
تابع هدف دوم به حداقل کردن زمان تحویل و جمعآوری محصولات میپردازد.
روش حل:
با در نظر گرفتن اهداف متعدد و پارامترهای ناشناخته در زنجیره تامین حلقه بسته در این مقاله از یک رویکرد حل ترکیبی مبتنی بر رویکرد تعاملی فازی آرمانی (برای حل مسائل چند هدفه استفاده میشود.) و به مقایسه ۳ رویکرد رباست سویستر،لین و برتسیماس میپردازد.
برنامهریزی آرمانی:
برنامهریزی آرمانی برای حل مسائل چند هدفه مورد استفاده قرار میگیرد و یک مدل چند هدفه را به یک مدل تک هدفه تبدیل میکند و هر یک از توابع هدف یک مقدار را به عنوان آرمان در نظر میگیرند.
رویکردهای مواجهه با عدم قطعیت در شبکه زنجیره تامین پایدار:
در این پژوهش یک شبکه زنجیره تامین پایدار چند هدفه (MILP) تحت عدم قطعیت در نظر گرفته شده است. ۳ رویکرد رباست ۱-سویستر ۲-لین ۳-برتسیماس به کار برده شده است. در تعمیم مدلهای ارائه شده عدم قطعیت دادهها در قسمت راست (RHS) در نظر گرفته میشوند.
رباست سویستر:
این رویکرد تمایل به یافتن جوابهایی دارد که بسیار محافظه کارانه میباشند. بدین معنی که برای اطمینان از استوار بودن جواب در این رویکرد به مقدار زیادی از بهینگی مسئله اسمی (مدل قطعی) دور میشویم .روش سویستر دارای محافظت بالا و درآنالیز حساسیت جواب استوار تابع هدف، خیلی بدتر از جواب بهینه مسئله اسمی میباشد.
رباست لین:
با توجه به اینکه مدل بنتال و نمیروفسکی (۲۰۰۲) یک مسئله غیرخطی ازنوع مخروطی مرتبه دوم است. قابلیت استفاده برای مسئله بهینه سازی گسسته را ندارد و پیچیدگی مسئله رابالامیبرد. بدین صورت که یک مدل خطی با رویکرد بنتال و نمیروفسکی (۲۰۰۲) تبدیل به یک مدل غیرخطی میگردد.
لین و همکاران (۲۰۰۴) رباست بنتال و نمیروفسکی (۲۰۰۲) را به یک مساله برنامهریزی عدد صحیح مختلط گشترش دادند.
رباست لین به صورت زیر فرموله میشود.
در ادامه، رباست لین برای پارامترهای دارای عدم قطعیت متقارن به صورت زیر است.
رویکرد برتسیماس و سیم:
برتسیماس و سیم رویکردی را ارائه کردند که در آن تعاملی بین بهینگی و استواری وجود داشت. مدل آنها یک مدل خطی میباشد که به تعدیل سطح محافظه کاری جواب استوار می پردازد. از ویژگیهای مدل برتسیماس و سیم میتوان به خطی بودن و همچنین قابلیت کنترل محافظه کاری جوابهای استوار به کمک پارامتری به عنوان سطح محافظه کاری اشاره نمود. از دیگر قابلیتهای این مدل میتوان به قابل استفاده بودن در مسائل عدد صحیح اشاره کرد.
نتایج محاسباتی:
در این مقاله عدم قطعیت در مورد تقاضا و محصولات بازگشتی در نظر گرفته شده است. ابتدا تقاضا با ۴۰٪ تعییر پذیری در نظر گرفته میشود و در بازه بین ]۸۰-۱۹۰[ مقدار میگیرد و مقدار اسمی تقاضا ۱۳۵ میباشد. پارامترهای دیگر به طور تصادفی و با استفاده از یک توزیع یکنواخت تولید میشوند که در جدول ۱بیان شدهاند.
جدول۱-مقادیر مورد استفاده در سناریوها
فرموله کردن رباست برتسیماس بر اساس ۴ سطح از عدم قطعیت(۱و۰.۵، ۰.۲، ۰) و ۴ سطح از قابلیت اطمینان (۷۵٪و ۷۰٪، ٪۶۲.۵، ٪۵۰) که نشان دهنده عدم نقض محدودیتها، میباشد بر اساس فرموله کردن رباست لین ۳ سطح از عدم قطعیت (۰.۵و ۰.۲، ۰) و سطح قابلیت اطمینان ۶۲.۵٪فرض میشود(البته کمتر از این مقدار باعث میشود که مدل نشدنی بشود.) با در نظر گرفتن تابع هدف اول به عنوان مهمترین تابع هدف، تتا معادل ۰.۶ و گاما معادل ۰.۴ در نظر گرفته میشود. جدول ۲ نتایج فرمول برتسیماس رو نشان میدهد. که بتا نشان دهنده عدم قطعیت و گاما قابلیت اطمینان را برای ۸ سناریو نشان میدهد. به عنوان مثال اگر گامابرابر ۱ و بتا برابر ۵۰٪ در سناریو اول هزینههای کل برابر ۳۳.۹۰۳ میشود.
جدول۲-نتایج فرمول برتسیماس
جدول ۲ و ۳ شکاف بین فرمول برتسیماس و لین را نشان میدهد که زمان حل و میزان هزینهها در هر دو مدل برتسیماس و لین به ازای ترکیبهای مختلف عدم قطعیت و قابلیت اطمینان مقایسه شدهاند. علاوه بر این در فرمول برتسیماس، میزان افزایش زمان حل با افزایش اندازه سناریوها، کمتر از فرمول لین میباشد. همچنین از سایر جداول موجود در مقاله میتوان دریافت که فرمول سویستر بیشترین سطح محافظه کاری را دارد و دارای انعطاف پذیری کمتری میباشد. در فرمول لین میزان استواری با تغییر سطح عدم قطعیت و یا سطح قابلیت اطمینان و یا ترکیب هر دو سطح عدم قطعیت و قابلیت اطمینان ، مدل لین را محافظانه کار تر و متمایل تر برای بدست آوردن جواب شدنی میکند.
جدول۳-نتایج فرمول لین
نتایج نشان میدهد که در ۸۵٪ موارد رباست برتسیماس درجه رضایت بیشتری برای تابع هدف اول ارائه میکند و به میزان ۶۰٪ درجه رضایت برای تابع هدف دوم دارد. برای مشخص کردن درجه نزدیکی به جواب ایده آل برای هر یک از رویکردهای رباست تابع فاصلهای زیر تعریف میشود.
که p پارامتر فاصله از جواب بهینه است و مقدار ۱ نشان دهنده بلندترین و مقدار ۲ کوتاهترین فاصله در مقیاس هندسی میباشند. همچنین مقدار بی نهایت حداقل فاصله را نشان میدهد. لذا بهترین روش برای ایجاد یک راه حل بهینه به حداقل رساندن تابع فوق با استفاده از مقادیر مختلف pاست.
نتیجه گیری:
در این بخش تلاش میشود به سوالاتی که در بخش ابتدایی بیان شده بود، پاسخ داده شود. برای پاسخ به سوال اول، باید به اهمیت نقش تحقیق در عملیات در طراحی شبکه زنجیره تامین پایدار پرداخته شود. بررسی مرور ادبیات در این زمینه به تحقیقات آتی کمک خواهد کرد. برای پاسخ به سوال دوم استفاده از تکنیکهای بهینهسازی رباست پیشنهاد میشود. برای پاسخگویی به سوالات سوم و چهارم از روشهای تحقیق کیفی استفاده شد، همچنین در این مقاله به این موضوع پی برده شد که پایداری در اقتصاد در حال توسعه هنوز مفهومی تازه دارد، با این حال بسیاری از شرکتها پایداری را به عنوان یکی از اهداف سازمان در نظر گرفتهاند. برخلاف مقالات قبلی که تنها یک محصول با یک دوره زمانی در نظر میگیرد. در این مقاله یک زنجیره تامین چند محصولی و چند دورهای در نظر گرفته شده است و با استفاده از یک مدل چند هدفه، مساله تعادل بین هزینهها و زمان تحویل و جمعآوری محصولات در نظر گرفته شده است. سه رویکرد رباست سویستر، لین و برتسیماس مورد استفاده قرار گرفت. نتایج عددی نشان میدهد که رباست سویستر بسیار محافظه کارانه است و توانایی تنظیم درجه استواری را ندارد. در بین دو رباست برتسیماس و لین، رباست برتسیماس توانایی بیشتری در تنظیم سطح محافظه کاری دارد و خطی بودن را حفظ میکند. رباست برتسیماس زمان حل را حتی با افزایش اندازه سناریوها نسبت به رباست لین افزایش نمیدهد. از روشهای جایگزینی مانند تحقیق ارجگزار برای اشاره به مسائل اجتماعی و زیست محیطی استفاده شده است. (تحقیق ارجگزار روشی است که استعدادهای افراد را در سازمانها شناسایی کرده و سعی در به فعلیت در آوردن استعدادها دارد و شامل ۴ مرحله میباشد. ۱-کشف کردن فرایندهایی که در سازمان به خوبی کار میکنند. ۲-تجسم فرایندهایی که در آینده در سازمان به خوبی کار میکنند. ۳-برنامهریزی برای اجرای فرایندها ۴-اجرای فرایندها.)
پیشنهادات و تحقیقات آتی:
از جمله محدودیت هایی که در این مقاله وجود دارد عدم در نظر گرفتن مسائل اجتماعی و زیست محیطی به دلیل عدم دسترسی به اطلاعات دقیق میباشد. به عنوان مثال میتوان به مسائل زیر توجه بیشتری داشت:
۱-به تابع هدف مدل میتوان انتشار گاز کزبن و سایر فاکتورهای اجتماعی را اضافه کرد.
۲-یک مطالعه مقایسهای بین راه حل ترکیبی پیشنهاد شده (رویکرد تعاملی فازی آرمانی ) و سایر رویکردها به منظور حل مدلهای چند هدفه تحت عدم قطعیت استفاده کرد و انواع مختلف ریسک و عدم قطعیت را میتوان در نظر گرفت.