چکیده:
مقاله بررسی شده یک مدل مکانیابی و تخصیص برای خدمات و مراقبتهای بهداشتی میباشد. هدف مدل کمینه کردن هزینه با در نظرگرفتن سرویسدهی مناسب در زمان مورد نیاز است که برای حل آن از الگوریتم شبیه
سازی تبریدی استفاده شده است. مدل شامل 100 مرکز بهداشتی کاندید شده و 15 مرکزدرمان است که حدودا 1000 بار حل شده است. به منظور بررسی آزمون در دنیای واقعی ، یک آزمایش گسترده مدیریتی با استفاده از اطلاعات بدست آمده از مراکز بهداشتی انجام شده است. در این آزمایش سه مسئله مهم تاثیر گذار هستند: (1) درجه تمرکز خدمت، (2) نقش جذب و نگهداری بیمار به عنوان یک تابع فاصله تا مرکز درمان ، (3) تراکم جغرافیایی تعداد بیماران (تعداد بیماران در هر منطقه در نظر گرفته شده). بین مورد سوم و هزینه تبادل وجود دارد.
مقدمه:
مسئله مکانیابی شاخهای از تحقیق در عملیات است که به منظور یافتن بهترین مکان برای تاسیس تسهیلات در نظر گرفته شده است. این مکان بر اساس معیارهایی همچون هزینه احداث، نزدیکی به نقاط تقاضا و درجه پوششدهی انتخاب میشود. در مسائل مکانیابی و تخصیص علاوه بر تعیین نقاط بهینه، یک یا چند تسهیل به آن نقطه اختصاص داده میشود، حال اگر در حوزه بهداشت باشد، علاوه بر معیارهای معمول باید شاخصهایی همچون نرخ مرگ و میر، میزان بستری شدن بیماران و نرخ استفاده از تسهیلات را نیز در نظر گرفت.
مراکز خدمات بهداشتی و بیمارستانها از مهمترین مراکز تسهیلاتی هستند که با سلامت جامعه مرتبط هستند، در نتیجه دسترسی سریع و ارزان به این مراکز بسیار حائز اهمیت است. این مقاله برای ارتقا یا بهبود سطح سرویسدهی به جانبازان آمریکایی (سربازان بازنشسته)(VA) و سیستم بهداشت و سلامت این کشور است به عبارتی این پژوهش در خصوص تعیین مکانهای بهینه برای تاسیس مراکز درمانی برای بیماران VA میباشد؛ در نتیجه تحقیق مورد نظر به گونهای یک مسئله چند هدفه است که هدف اول آن کنترل کردن هزینه و هدف دوم آن تعیین سطح و میزان مراقبت میباشد.
در این تحقیق از نرمافزار لینگو برای حل در ابعاد کوچک استفاده شده است. مدل در نظر گرفته شده برای مسائل مکانیابی-تخصیص با در نظر گرفتن دو شرط زیر است:
مروری بر ادبیات:
لاو و همکاران (1988) و کورنجولز و همکاران (1990) دو مقاله جامع مروری در زمینه مکانیابی و متدهای استفاده شده برای حل آن ارائه کردند.
مکانیابی برای تاسیس بیمارستان در مکانهای روستایی توسط مهرز (1996)، در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی در مسائل سلامت توسط هارپر و همکاران (2005)، مکانیابی مراکز خون توسط پرایس (1996)، مکانیابی و مدیریت خدمترسانی در سیستمهای سلامت توسط خارت (1993)، در نظر گرفتن بیماران و زخمیها در بیمارستان و آمبولانسها توسط برانس (2010) انجام شده است. داسکین و دین (2004) نیز تحقیقات گستردهای در زمینه مکانیابی مراکز سلامت انجام داده اند.
در نظر گرفتن مسئله به صورت مکانهای باظرفیت نامحدود با شرایط MIP توسط ارلنکاتر (1978) انجام شد. استفاده از روش اصلاح سازی لاگرانژ توسط سیم (2002)، شبیه سازی توسط موپانی (2008) و روشهای دوگان توسط کرانیک (1993) انجام شده است.
مدل بهینه سازی:
یکی از وظایف مهم مدل پیش رو، برقراری توازن بین سیاست تمرکز ظرفیت با تعداد کمی از واحدهای درمان که عموما در مناطق شهری بزرگ هستند، با سیاست غیر متمرکز در ظرفیت با تعداد نسبتا زیاد مراکز درمان اما پراکنده از لحاظ جغرافیایی میباشد. ممکن است بعضی از آنها در مناطق با جمعیت کمتر و یا روستایی قرار داشته باشند. دو معیار مهم جهت بهینهسازی سیستم در نظر گرفته شده است، هزینهای که برای خدمترسانی به بیماران VA (هزینهای که مرکز درمانی میپردازد) لازم است و هزینهای که به عنوان خدمترسانی از بیماران (هزینهای که مرکز درمانی بخاطر خدمتی که کرده است از بیمار دریافت میکند) دریافت میشود. هزینه خدمات بر اساس هزینه ثابت و متغیر درمان و هزینه بیماران از دست رفته ( هزینهای که با از دست دادن بیمار و درمان نکردن آن بر سیستم متحمل میشود) محاسبه میگردد. بیماران و خانوادههای آنها هزینههای سفر تا مراکز درمانی و اقامت در هتل (برای اعضای خانواده که همراه با بیمار آمدهاند) را میپردازند.
فرضیات اولیه مدل به شرح زیر میباشد:
مدل به صورت قطعی میباشد درجه تغییرپذیری مشاهده شده در دادههای تجربی، به اندازه کافی بزرگ نیست تا با پیچیدگی مدلهای تصادفی تطابق داشتهباشد.
ساختار خطی و یا غیر خطی مدل کافی است تا پیچیدگیهای اصلی را در خود بگنجاند و تبادل بین عوامل محیط زیستی ایجاد شود.
اهداف مسئله:
ساختار مدل به این شرح است که تابع هدف مسئله به منظور کمینه کردن جمع هزینههای سربار ثابت و هزینه کارمندان، هزینه متغیر برای درمان هر بیمار، جابجایی، سکونت، و هزینه بیماران از دست رفته است.
محدودیتهای مسئله این اطمینان را میدهند که هر ناحیه تنها توسط یک مرکز پزشکی با یک نرخ بقا (مدت زمان نگهداری بیماران) پوششدهی شود. متغیرهای تصمیم این اطمینان را میدهند که نرخ بقا، پیوستگی را بین ناحیه و مرکز بهداشت بر اساس مسافت ایجاد میکند.
پارامترها و متغیرهای تصمیم مسئله بصورت زیر میباشند:
پارامترها:
محدودیتها:
محدودیت (1) نرخ بقا و ناحیه را برای هر مرکز بهداشت تعیین میکند، اگر و فقط اگر آن مرکز بهداشت باز باشد. این محدودیت با انجام جمع بر روی متغیرهای مربوط که وابسته به متغیرهای باینری هستند، مبنی بر اینکه آن مرکز باز یا بسته باشد، انجام میدهد. محدودیت (2) این اطمینان را میدهد که تقاضا در هر ناحیه تنها توسط یک مرکز بهداشت با یک نرخ بقا برطرف میشود. محدودیت (3) حدود ظرفیت تاسیس برای هر مرکز بهداشت را تعیین میکند بطوریکه تعداد کل بیماران نباید از ظرفیت بیمارستانها بیشتر شود. محدودیت (4) به این معنی است که تمامی بیماران از حداقل سرویس برای VA برخوردار هستند. محدودیت پنجم به کمینه تعداد کارکنانی که برای سیستم لازم است، اشاره دارد.
روش حل:
مدل ارائه شده شامل تعداد زیادی متغیرهای باینری و همچنین محدودیت میباشد به گونهای که اگر مدل را در واقعیت مورد بررسی قرار دهیم شامل 43000 ناحیه و 155 مکان مورد نظر ممکن، برای درمان است. بزرگی مدل از یک طرف و در نظر گرفتن مکانها با ظرفیت نامحدود و یا محدود از طرف دیگر، مسئله را به NP-hard تبدیل کرده است.
پروسه شبیه سازی تبرید :
برای هر مرکز بهداشت هزینه ثابت را بدست میآوریم:
پروسه اجرا و تخصیص:
تخصیص:
بررسی و پیامدها:
دو معیار مهم که باید مورد بررسی قرار گیرند، هزینه و نرخ سرویسدهی است. نرخ سرویسدهی بر اساس نسبت دریافت خدمت از بیمارستان محاسبه میشود.
ابتدا به بررسی نتایج بر اساس هزینه و سرویسدهی به مشتری با تعداد تراکم کم بیماران میپردازیم. شکل (2) رابطه مورد انتظار بین هزینه یا سرویسدهی به مشتری را با درجه تمرکز مراکز درمان نشان میدهد.
در شکل 2 قسمت C و D نرخ فرسایش را در نظر گرفتهاند بطوریکه قسمت C نشان میدهد که بیماران به سمت مرکز درمانی که هزینه های کمتری داشته باشد، سر ریز میشوند و قسمت D این را نشان میدهد که با افزایش تعداد بیماران میانگین نرخ سرویسدهی کاهش پیدا میکند.
شکل (3) قسمت A به نمایش هزینه کل با در نظر گرفتن شرایط نگهداری و تمرکزگرایی میپردازد. قسمت B نیز نرخ سرویسدهی را با در نظر گرفتن شرایط نگهداری و تمرکزگرایی بررسی میکند.
شکل (4) به نمایش فعل و انفعالاتی که بین هزینه و یا نرخ سرویسدهی، تمرکز گرایی، و نگهداری برای جمعیت زیاد است، اشاره میکند. قسمت (B) میانگین نرخ سرویسدهی و قسمت (A) میانگین هزینه را برای درجه تمرکزهای گوناگون نشان میدهد.
در شکل (4) شماره D میانگین سرویسدهی درنسبت 65 % نمودار نزولی شده و دوباره به سمت بالا رفته است. بنظر میرسد به دلایل اقتصادی برای بیماران به صرفه نیست تا هزینه جابجایی و درمان را پرداخت کنند.
نتیجه گیری و پیشنهادات آتی:
مدل شامل دو معیار اصلی در مکانیابی مراکز درمان است، (1) کمینه کردن هزینه که شامل هزینههای درمان، جابجایی، کارمندان، و هزینههای ثابت است. (2) تعیین حداقل سرویسدهی مورد نیاز که شامل سرویسدهی به بیماران VA نیز میشود.
مدل توسط شبیه سازی تبریدی با در نظر گرفتن 100 مرکز کاندید شده بهداشت و 15 مرکز درمان باز شده در مدت زمان کمتر از 20 دقیقه حل شد. نتایج بدست آمده دارای سه فاکتور اساسی بودند: (1) درجه تمرکز (سیاستهای پایه مدیریتی)، (2) نرخ جذب به عنوان یک تابع فاصله بین مراکز درمان و محل سکونت بیماران، (3) توزیع تراکم جمعیتی بیماران در هر ناحیه. بهینه جواب بدست آمده به تبادل بین این سه فاکتور میپردازد. خارج از سیستم بهداشت، مدل مورد نظر برای مسائلی مانند خیریهها که سود اهمیت ندارد قابل استفاده است.
گسترش مدل که میتواند برای کارهای آتی در نظر گرفته شود شامل: (1) مدل به دستههای مختلف بر اساس تفاوت بیماران تقسیم شوند که برخی مراکز تمام بیماران، بعضی برخی بیماران را پاسخگو هستند. (2) مدل بصورت چند هدفه باشد. هزینههای فردی، و بهینه کردن استفاده از واحدهای درمان و ظرفیت، از معیارهای دیگر است که میتوان در نظر گرفت. (3) در مدل بررسی شده ظرفیت مراکز درمان به صورت پارامتر در نظر گرفته شدهاند که میتوان به بررسی تغییر ظرفیت این مراکز در هر دوره با در نظر گرفتن آن به صورت متغیر، مسئله را حل کرد. (4) نرخ بقا میتواند ترکیبی مشخص از مرکز بهداشت و ناحیهها بر اساس دادهها و یا تخمین آن باشد.