چکیده:
این مقاله یک مدل تصادفی چند دورهای و عدد صحیح برای جمع آوری، تولید، ذخیره و توزیع پلاکت، که از مراکز جمعآوری خون به نقاط تقاضا فرستاده میشوند، در نظر گرفته است. در این مدل، سن پلاکت و قوانین اولویت تطبیق ABO-Rh بر اساس نوع بیمار به منظور افزایش کیفیت و ایمنی خدمات در نظر گرفته شده است. ابتدا، یک فرایند زنجیرهای مارکوف برای پیشبینی تعداد اهداکنندگان اعمال میشود؛ پس از آن، تقاضای غیرقطعی با استفاده از برنامهریزی تصادفی دو مرحلهای بررسی میشود. یکی از جنبههای چالش برانگیز، استفاده از برنامهریزی تصادفی در یک محیط پویا است که برای ساخت آن، یک مجموعه مناسب از سناریوهای گسسته در نظر گرفته میشود. بنابراین یک رویکرد بهبود یافته برای کاهش سناریو ارائه میشود که به خوبی پروسههای تصادفی برای پارامترهای غیر قطعی را نشان میدهد (سعی بر آن شده تا نمونههای کاهش یافته نماینده کل نمونهها باشد).
برای مدیریت ریسک، یک رویکرد ساده برای کاهش ارزش انتظاری و واریانس هزینه پیشنهاد شده است. در نهایت، استراتژیهای مدیریتی که از یک مطالعه واقعی میباشد، ارائه شده است.
مقدمه:پلاکت (PLT) به عنوان یک محصول خون بسیار فسادپذیر، به طور گسترده در بیمارستانها استفاده میشود. انتقال پلاکت به صورت وریدی برای آن دسته از بیمارانی که کمبود پلاکت و یا اختلال در عملکرد پلاکت دارند، کاربرد دارد. زنجیره تامین پلاکت شامل فرآیند جمعآوری خون و پلاکت خون از اهداکنندگان، آزمایش، تولید، و در نهایت توزیع پلاکت به نقاط تقاضا میباشد. تمایز گروههای خون، عدم اطمینان در عرضه و تقاضا و مدت طول عمر کوتاه پلاکت (به طور معمول 5 روز)، سه عامل اصلی کاهش تولید پلاکت میباشد. چالش اصلی در زنجیره تامین پلاکت، دسترسی به اهداکنندگان در زمان مناسب برای کاهش میزان تلفات و کمبود ناشی از تقاضای غیرقطعی است. در حالی که متقاضی پلاکت زیاد است، تعداد اهداکنندگان آن بسیار کم است ( 5% از افراد واجد شرایط).
به طور کلی، دو نوع پلاکت وجود دارد: پلاکت های حاصل از خون کامل (پلاکت تصادفی) و پلاکت های آفرزیس (پلاکتهای تک نیز نامیده میشوند) که مستقیما از یک اهداکننده بدست میآید. دوز کامل پلاکتها با استفاده از روش آفرزیس 6-8 برابر بیشتر از میزان تولید شده از پلاکتهای حاصل از خون کامل است. مدت زمان نگهداری، محصولات پلاکتی را تحت تاثیر منفی قرار میدهد و باعث گسترش آلودگی توسط باکتریها میشود که میتواند بر پیامدهای انتقال خون تاثیر بگذارد؛ بنابراین، از پلاکتهای تازهتر نسبت به پلاکتهای قدیمی برای استفاده درمانی مخصوصا در مورد بیمارانی که سیستم ایمنی آنها ضعیف شده است، استفاده میشود.
رویکردهای بهینهسازی میتوانند مراکز خون را برای برطرف کردن پیچیدگی زنجیره تامین پلاکت، از مدیریت اهداکنندگان در مراکز جمعآوری تا خدمات مراقبتی در بیمارستانها، یاری دهند. در این مقاله، یک شبکه زنجیره تامین پلاکت یکپارچه برای چندین مرکز جمع آوری، یک مرکز خون منطقهای و چندین بیمارستان در نظر گرفته شده است که شامل سه نوع بیمار میباشد (شکل 1).
نوآوریها:
تدارک کل خون، تولید و توزیع پلاکتها به صورت یک مدل ریاضی برنامهریزی عدد صحیح است که در آن تصمیمگیریها بصورت عملیاتی و تاکتیکی انجام میشوند.
قوانین اولویت تطبیق ABO-Rh، به عنوان یک عامل است که به شدت بر تصمیمات مدیریت تاثیر میگذارد.
با معرفی دو شاخص جایگزینی (SI) و شاخص پیچیدگی (CI) گروههای خونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و استراتژیهای مدیریتی ارائه شده است.
از مدل زنجیره مارکوف برای پیشبینی تعداد اهداکنندگان در هر دوره استفاده شده است.
مدل به سه نوع بیمار با توجه به نیاز خود به سازگاری ABO-Rh و سن پلاکت طبقه بندی شده است.
آفرزیس و جمعآوری خون کامل در مدل برنامهریزی عدد صحیح در نظر گرفته شده است که دو نوع معمول از روشهای جمع آوری میباشند.
روش جدیدی برای مقابله با عدم قطعیت ذاتی در پارامتر تقاضا با عنوان یک مدل برنامهریزی بهینهسازی تصادفی دو مرحلهای ارائه شده است.
مدل پیشنهادی در یک مطالعه موردی واقعی ارائه شده است.
مروری بر ادبیات:
در سالهای اخیر برنامهریزی جامعی برای مواد فسادپذیر در نظر گرفته شده است. با توجه به مورد تحت بررسی، کالاهای فاسد شدنی را به انواع ثابت و متغیر با توجه به طول عمر خود دستهبندی میکنند. نهیماس (1978) در مورد محصولات خون فاسد شدنی، یک عمر ثابت نظر گرفته است. آموریم و همکاران (2012) با توجه به طول عمر مفید و ثابت، یک مدل برنامهریزی یکپارچه چند هدفه را برای بررسی از لحاظ جنبههای اقتصادی و تازگی ارائه کردند. پیرس و همکاران (2015) با توجه به ماهیت فاسد پذیری محصولات غذایی، به بررسی یک مدل عدد صحیح مختلط برای برنامهریزی تولید چند دورهای و تک سطحی پرداختند که در آن تقاضا وابسته به سن میباشد. لوتکه و همکاران (2005) بدون در نظر گرفتن یک زنجیره تأمین یکپارچه، سه مدل برنامهریزی خطی مختلط عدد صحیح (MILP) برای برنامه ریزی تولید در مورد صنعت ماست ارائه کردند تا تازگی محصول را ارتقا دهند. فرهانی و همکاران (2012) به مطالعه بهبود کیفیت غذاهای فاسدشدنی با کاهش فاصله زمانی بین تولید و تحویل پرداختند. مدل مورد نظر یک رویکرد یکپارچه برنامه ریزی عدد صحیح مختلط (که در آن تصمیم موجودی در نظر گرفته نشده است) برای برنامهریزی تولید و توزیع است.
مقالات مروری زنجیره تامین خون: پیرسکالا (2005) به مطالعه مروری که در آن برخی از جنبههای تاکتیکی و عملیاتی مربوط به جمعآوری، تولید، کنترل میزان موجودی، سیاست ارسال محصولات خونی و تصمیمات تحویل پوشش داده شده است، پرداخته است. بلین (2012) و اوسریو (2015) از جمله محققانی هستند که با مطالعه در زمینه زنجیره تامین خون به شناسایی مسائل اصلی در این زمینه کمک شایانی کردند. اوسریو توجه کمی به روابط بین مراحل مختلف زنجیره تامین خون کرده است و مقالات تک سطحی بسیاری را بررسی کرده است. اگرچه مدیریت پلاکت خون یک مسئله چالشبرانگیز در دنیای واقعی است، بسیاری از مقالات به بررسی مدیریت موجودی خون کامل یا RBC پرداختهاند و تنها چند مقاله روی چالش موجودی پلاکتها تمرکز دارند (هاجیما (2009)، ژو (2011)، دوان (2013)).
برای به حداقل کردن هزینه نگهداری موجودی، هزینه های منقضی شدن و کمبود، چیولک (2015) یک سیستم مدیریت موجودی تناوبی برای بررسی پلاکت که در آن تقاضا در سنین مختلف متفاوت است و یک سیاست بازسازی موجودی و تخصیص به صورت ابتکاری و با روش مدل تصمیم گیری مارکوف (MDP) پیشنهاد کرد. به منظور کمک به مراکز انتقال خون منطقهای برای تولید و جمعآوری پلاکت بصورت روزانه، قندفروش (2010) یک برنامهریزی عدد صحیح غیر محدب برای ایجاد یک سیستم پشتیبانی اولیه تصمیم گیری (DSS) فراهم کرده است. هدف این بود که کل هزینه روزانه که شامل جمع آوری، تولید و هزینههای کمبود است، به حداقل برسد. اگر چه محدودیتهای جمعآوری و تولید مورد توجه قرار گرفتند، اما متغیر موجودی به مدل اضافه نشده است. او نتیجه گرفت که میزان عرضه و تولید باید نسبت به تقاضا باشد. به منظور کمینه کردن کمبود و هدر رفت، هاجیما (2007) یک برنامه ترکیبی مارکوف پویا (MDP) و یک رویکرد شبیهسازی که در آن دو نوع تقاضا مطابق با انواع مختلف بیمار مطرح شده است ارائه کرد. او در مدل پیشنهادی خود، پلاکتهای جوان را که برای پاسخگویی به نیاز بیماران مبتلا به انکولوژیک و هماتولوژیک مورد استفاده قرار می گیرند، در نظر گرفت؛ در حالیکه برای جراحی عمومی، استفاده از پلاکتهای با هر سن (تا حداکثر عمر مفید) مجاز است. گونپینار (2015) با توجه به دو نوع بیمار و نیاز تقاضای سن برای خون قرمز و پلاکتها، یک مدل برنامه ریزی عدد صحیح چند دورهای پویا با هدف به حداقل رساندن هزینه کل، از جمله هزینههای کمبود و هدر رفتن، پیشنهاد کرد. زنجیره تامین تحت بررسی، شامل بیمارستان و مرکز خون است که در آن تصمیمات مربوط به سطوح عملیاتی و تاکتیکی در یک افق برنامه ریزی در نظر گرفته شده است. با وجودی که سازگاری ABO-Rh تأثیر قابل توجهی بر تصمیمگیریهای موجودی دارد، اما در این مدل مورد بررسی قرار داده نشده است.
تعریف مسئله:
مدل با توجه به ویژگیهای مختلف پلاکتها مانند فاسد شدن و قوانین مطابق با اولویتهای ABO-Rh فرمولبندی شده است. انواع مختلف بیماران بر اساس شرایطشان طبقهبندی میشوند و تقاضای آنها توسط انواع مختلف پلاکتها تامین میگردد. در این مطالعه علاوه بر در نظر گرفتن تفاوت پلاکت بر اساس سن برای گروههای مختلف بیماران، قوانین تطابق سازگاری ABO-Rh نیز مورد توجه قرار داده است.
هدف اصلی، بررسی میزان خون دریافت شده از اهداکنندگان، میزان تولید پلاکت و میزان پلاکت مصرفی در بیمارستانها در هر دوره به منظور کاهش میزان کمبود و کاهش هزینه و همچنین افزایش کیفیت خدمات پزشکی میباشد؛
بنابراین، یک زنجیره تامین یکپارچه PLT که شامل تمام مراحل جمعآوری، تولید و توزیع پلاکتها است، میباشد بطوریکه زنجیره تامین از مرکز خون منطقهای به بیمارستانها بر اساس تقاضای روزانه پلاکت تحویل میدهد. قابل توجه است که دو روز زمان برای تست و پردازش کل پلاکت خون مورد نیاز است. در حقیقت، مرکز خون برای پاسخگویی به نیاز روزانه پلاکت، باید دو روز پیش از خونرسانی، به مقدار مناسب کل خون دریافتی (از مراکز جمع آوری) رسیده باشد.
فرضیات مسئله:
از آنجا که دو روز برای پردازش و آزمایش PLTها در مراکز خون مورد نیاز است، PLTهای جوانتر از 3 روز نمیتوانند به بیمارستانها تحویل داده شوند.
دستهبندی سن واحد پلاکتی که از مراکز خون وارد بیمارستانها شده است، در طول زمان تغییر میکند.
زمان تحویل PLTها از مراکز خون به بیمارستانها ناچیز است و بر سن محصولات تأثیری ندارد.
هزینه تقاضا زمانی رخ میدهد که تقاضا در بیمارستانها تامین نشود.
هزینه هدر رفتن زمانی است که پلاکتها بدون استفاده در هر دو مرکز خون و یا بیمارستان، منقضی شوند.
بانکهای پلاکتی بیمارستان ظرفیت محدودی دارند (ظرفیت محدود در نگهداری پلاکت در بیمارستانها).
برآورد عرضه خون:
چالش اصلی که مراکز خون با آن روبرو هستند، دسترسی آسان به اهداکنندگان و تامین به موقع خون در هر زمان مورد نیاز است. گام اول برای داشتن یک زنجیره تامین پلاکت کارآمد، تخمین مقدار خون جمعآوری شده در هر دوره است. برای پیشبینی مقدار اهدای خون، تغییرات در تعداد اهداکنندگان خون باید بر اساس مقدار خونهای اهدایی در قبل برآورد شود. برای پیشبینی تعداد اهداکنندگان در هر دوره زمانی، مدل مارکوف در نظر گرفته شده است، فرض بر این است که مدل به زمان وابسته نیست.
برابری چاپمن کلموگروف:
مدل ریاضی:
مدل ریاضی قطعی برنامه ریزی عدد صحیح مختلط به شرح زیر است:
تابع هدف:
رابطه (2) به کمینه کردن هزینه میپردازد. این هزینه شامل: هزینههای تدارکات و تهیه (شامل هزینههای تامین و حمل و نقل خون کامل از مراکز جمعآوری به مرکز خون)، هزینه تولید، هزینه نگهداری موجودی در مرکز خون و بیمارستانها، هزینه ارسال (زمانی که پلاکتها از مراکز خون به بیمارستانها منتقل میشوند)، هزینههای هدر رفت در مرکز خون و بیمارستانها و در نهایت هزینه کمبود در بیمارستانها است.
محدودیتها:
مدل برنامهریزی تصادفی دو مرحلهای:
در این بخش رویکرد بهینهسازی دو مرحلهای استراتژیک مبتنی بر سناریو برای مقابله با تقاضای غیرقطعی پیشنهاد شده است. متغیرهای مرحله اول مستقل از سناریو هستند و تصمیمگیری برای دوره زمانی فعلی قبل از تحقق عدم قطعیت درنظر گرفته شده است. متغیرهای مرحله اول، تامین خون کامل و پلاکت (در مرکز خون و بیمارستان)، تولید و موجودی (در مرکز خون) هستند و متغیرهای مرحله دوم که وابسته به سناریو هستند، بعد از در نظر گرفتن عدم قطعیت پارامترهای تصادفی مرحله اول مشخص میشوند. تصمیمات مربوط به توزیع واحدهای PLT، کمبود، هدر رفت و موجودی (در بیمارستانها) به عنوان متغیرهای مرحله دوم میباشند. مدل برنامهریزی تصادفی دو مرحلهای به شرح زیر میباشد:
در تابع هدف (28)، هزینه کل مدل تصادفی دو مرحلهای مبتنی بر سناریو، کمینه شده است. محدودیت (29) تضمین میکند که مجموع واحدهای تحویل داده شده از مرکز خون با سنین مختلف در هر دوره و تحت هر سناریو کمتر از تقاضای کل بیمارستانها است. محدودیت (30) تضمین میکند که موجودی پلاکتها تحت هر سناریو در بیمارستان، کمتر از ظرفیت بانک پلاکت است. محدودیت (31) و (32) معادلات تعادل برای موجودی پلاکت در مرکز خون در پایان هر دوره و تحت هر سناریو برای هر گروه سنی است. محدودیت (33) تا (35) نشان دهنده تعداد واحدهای پلاکت f است که برای برآورده شدن تقاضای گروه خونی g در دوره t برای هر سناریو در نظر گرفته شده است. محدودیت (36) تا (38) معادلات تعادل موجودی در بیمارستان است که سطح موجودی پلاکتهای پایان دوره را برای هر دوره بر اساس گروههای سنی و تحت هر سناریو به روز میکند. محدودیت (39) تضمین خط مشی FIFO تحت هر سناریو است به این معنا که موجودی (هر سنی) در مرکز خون نمیتواند به بیمارستانها اختصاص یابد در حالی که واحدهای مسنتر در دسترس هستند. محدودیت (40) و (41) این اطمینان را حاصل میکنند که تقاضا به ترتیب اولویت در هر سناریو برآورده شود. محدودیت (42) نشان دهنده تعداد واحد های منسوخ شده در بیمارستانها در هر سناریو است. محدودیت (43) نشان میدهد که هیچ موجودی در ابتدای دوره در بیمارستانها برای هر سناریو در نظر گرفته نشده است. محدودیت (44) دامنه متغیرهای تصمیم را تعریف میکند.
روش حل:
ماهیت چند دورهای مدل و اندازه بزرگ شبکه زنجیره تامین، مدل دو مرحلهای را دشوار میکند، به ویژه اگر تعداد زیادی از سناریوها وجود داشته باشند. سناریوهای تولید شده باید قادر به شبیهسازی رفتار یک پدیده باشند علاوه بر این، حل سناریوهای متعدد نیازمند زمان زیادی میباشد و حتی ممکن است منجر به یک مسئله غیر قابل حل شود؛ بنابراین، تعداد مناسبی از سناریوهای نمونه باید انتخاب شوند. برای مقابله با مسئله در ابعاد بزرگ ناشی از تعداد زیاد حالات، روش متداول این است که یک توزیع فرایند تصادفی گسسته تعریف نماییم؛ در این راستا، شبیه سازی مونت کارلو معمولا برای تولید سناریوها بر اساس توزیع یک فرآیند تصادفی مورد استفاده قرار میگیرد، بنابراین، از روش مونت کارلو برای تولید تعداد محدودی از سناریوها استفاده شده است. در نتیجه در این مقاله، یک رویکرد ساده به کار رفته است که به تصمیمگیران اجازه میدهد تا با عدم اطمینان بر اساس سطح اطمینان مطلوب خود، مقابله کنند.
تعیین اندازه نمونه:
با توجه به سطح مطلوب دقت، تعداد سناریوها با محاسبه فاصله اطمینان از هزینه کل مورد انتظار تعیین میشود. برآورد واریانس نمونه مونت کارلو که مستقل از توزیع احتمالی پارامترهای نامشخص است، بصورت زیر تعیین میشود:
حداقل تعداد سناریوهای مورد نیاز از طریق زیر بدست میآید:
کاهش سناریو:
یک روش موثر که برای کاهش سناریو N به n استفاده میشود، از روش کاهش همزمان تاخیر (SBR) میباشد. این الگوریتم تا آنجا ادامه مییابد که تعداد معینی از سناریوها از میان تمام سناریوهای تولید شده انتخاب شود.
قدم اول: فاصله بین هر دو سناریو را محاسبه و وزنگذاری میکنیم.
قدم دوم: گزینهای انتخاب میشود که فاصله وزنی تا سناریوهای باقیمانده را به حداقل برساند.
قدم سوم:اگر تعداد سناریوهای حفظ شده کمتر از n باشد، به مرحله 2 بازگردید.
قدم چهارم: به احتمال هر سناریوی باقیمانده، مجموع احتمالات تمام سناریوهای کاهش یافته که به جواب آن نزدیک بودند را اضافه کنید.
مطالعه موردی:
ابتدا مدل بصورت قطعی حل میشود و تحلیل مدیریتی حاصل از آزمایش عددی ارائه میگردد. پس از آن، تقاضا به دنبال توزیع پواسون با درنظر گرفتن میانگین روزانه و مدل تصادفی دو مرحلهای ارائه میشود. در این مطالعه، طول عمر پلاکتها
پنج روز در نظر گرفته شده است. بنابراین، با توجه به اینکه دو روز برای تست و پردازش مورد نیاز است، هفت روز به عنوان زمان افق برنامهریزی تعریف شده است. به گفته سازمان انتقال خون ایران
در هر 1000 نفر جمعیت، 23 نفر خون اهدا میکنند. در حال حاضر، 60 درصد از اهداکنندگان خون در ایران به طور منظم، 28 درصد دارای تجربه قبلی اهدای خون و 12 درصد اهداکنندگان برای اولین بار هستند. میزان مصرفPLT برای بیماران مختلف، متفاوت است.
دو روش برای برآورد میزان مصرف PLT در بیمارستانها در نظر گرفته شده است، نوع خدماتی که بیمارستانها برای بیماران ارائه میدهند و فراوانی گروههای خونی در میان مردم. تقریبا 10٪ قاضا برای پلاکت تازه و 60٪ برای جوان و 30٪ برای پلاکتهای قدیمی است. بیمارستانها معمولا پلاکتها را بیشتر از مقدار مورد انتظار که مصرف میشود از مراکز خون درخواست میکنند، بنابراین تقریبا 50 درصد از واحدهای پلاکتی که توسط پزشکان درخواست شده است، بدون استفاده، به بانک پلاکت بیمارستان بازگردانده میشوند.
تهران، به عنوان پرجمعیتترین شهر ایران، دارای 18 مرکز جمعآوری، یک مرکز خون منطقهای و 5 مرکز عمده درمانی عمومی است، که عمدتا خدمات بهداشتی را برای بیماران شیمی درمانی، پیوند اعضا و خدمات جراحی قلب انجام میدهند. برای این بررسی، اطلاعات مورد نیاز از یک مرکز خون اصلی واقع در تهران جمع آوری شده است. مکان جغرافیایی بیمارستانها، مراکز جمعآوری و مرکز خون در شکل (4) مقاله نمایان است. میانگین تقاضای روزانه بیمارستانها (به صورت تصادفی است ) در جدول (8) مقاله میباشد.
نتیجه:
مدل پیشنهادی ابتدا به طور قطعی حل شده و نتایج عددی مورد بحث قرار گرفته است. پس از تحویل پلاکتها به بیمارستان، واحدهای پلاکتی در بانک خون بیمارستان با توجه به سن و گروه خون آنها و به انواع مختلف بیمار دستهبندی و ذخیره میشوند. جدول (9) مقاله خلاصهای از نتایج به دست آمده برای متغیرهای اصلی را نشان میدهد که نشاندهنده تعداد کل PLTهایی است که در هر دوره با گروه سنی r به بیمارستانها رسیده است. همانطور که مشاهده شد، 100٪ از کل مطالبات بیمارستانها با PLT سه روزه تحویل داده شد. با توجه به این که هیچ موجودی در آغاز افق برنامهریزی وجود ندارد، تقاضای برآورده نشده کل (کمبود) 9.7٪ است که 80٪ آن مربوط به گروه دریافت کننده پلاکت پیر بوده است. (به این دلیل است که با توجه به موجودی، در سه دوره اول پلاکت با طول عمر 4 روزه و 5 روزه وجود ندارد). برای مقابله با تقریبا 90٪ از کل 4451 پلاکت مورد نیاز در تمام بیمارستانها، 1286 پلاکت حاصل از خون کامل، 250 پلاکت حاصل از آفرزیس در مرکز خون و 243 واحد پلاکت حاصل از آفرزیس در بیمارستانها باید آماده شود که انتظار میرود بیشترین و کمترین نسبت آن مربوط به + و AB- Oاست.
از آنجا که پلاکتهایی که از اهداکنندگان تصادفی مشتق شدهاند، برای آزمایش و پردازش نیاز به دو روز آزمایش دارند، مرکز خدمات خون باید دو روز قبلتر به جمع آوری خون کامل و یا پلاکتهای آفرزیس بپردازد. اهدا کنندگانی که خون خود را برای یک فرد خاص اهدا نکردهاند، آزمایشات کراسمچ قبل از اهدای خون انجام نمیشود و اهدا کنندگان تصادفی نامیده میشوند. در بیمارستانها، پلاکتهای آفرزیس از اهداکنندگانی انتخاب شده است که از قبل واجد شرایط هستند، در نتیجه آزمایشات مربوط به نمونه خون آنها برای تشخیص آلودگی احتمالی قبل از روش آفرزیس انجام میشود؛ بنابراین، پلاکتهای آفرزیس بیمارستانی، به محض اینکه تولید میشوند، میتوانند مصرف شوند، و نیازی به دو روز آزمایش و پردازش وجود ندارد. تقریبا 74٪ از کل تقاضا برای یک گروه مشخص خون با گروه خون مشابه تامین میشود و 5٪، 7٪، 3٪، 4٪، 1٪، 5٪ و 1٪ از کل تقاضا، مطابق قوانین سازگاری به ترتیب اولویت 2 -8 میباشند. همانطور که در شکل (2) مشخص است، مصرف پلاکت برای هر گروه خون به ترتیب از صعودی به نزولی +، A +، B +، O-، A-، B-، AB + و AB- است.
مقدار کمبود هر گروه خونی در شکل (6) نشان داده شده است. برای بررسی اینکه کدام گروه خونی بیشترین خطر کمبود را دارد، یک شاخص به نام شاخص پیچیدگی (CI) به صورت زیر تعریف میشود:
CI برای هر گروه خونی برابر با (تقاضای تامین نشده تقسیم بر کل تقاضا) ضربدر کسر درصد فراوانی گروه خونی مورد نظر است.
هیچ گروه خون در ربع سوم طبقهبندی نشده است.
گروههای خونی که در ربع چهارم قرار دارند، با خطر بالای عرضه و نرخ جایگزینی بالا، به عنوان گروههای خون استراتژیک شناخته شدهاند. AB- قابل استفاده از تمامی گروههای خونی میباشد. واضح است که با افزایش جمعآوری این گروه خون، سطح کمبود به طور چشمگیری کاهش مییابد.
برای محاسبه برآورد نمونهگیری و سپس برای تعیین تعداد مورد نیاز سناریوها (n) برای یک فاصله اطمینان دلخواه، مدل برنامهریزی تصادفی با تعداد کمی از سناریوها حل میشود. هر سناریو دارای یک احتمال است و مجموع احتمالات برای همه سناریوها برابر با 1 میباشد. مقدار هزینه کل و همچنین اجزای تابع هدف برای این ده سناریو شامل هزینه تهیه، هزینه تولید پلاکت از خون کامل ، هزینه تولید پلاکت آفرزیس شده، هزینه موجودی، هزینه کمبود و هزینه هدر رفت است که در جدول 10 مقاله نشان داده شده است.
نتیجه گیری و مطالعات آتی:
این مقاله با تمرکز بر تصمیمات تاکتیکال و عملیاتی، یک مدل برنامهریزی یکپارچه عدد صحیح مختلط و چند دورهای که در آن تقاضا غیرقطعی است را توسط مدل دو مرحلهای تصادفی توسعه داده است. ابتدا مدل زنجیرهای مارکف را برای پیشبینی تعداد اهداکنندگان در هر دوره زمانی با استفاده از شرایط جاری و ماتریس گذر احتمالی، و پس از آن با برنامهریزی ریاضی به طور قطعی حل کرده است. برای مقابله با عدم قطعیت، یک مدل تصادفی دو مرحلهای نیز توسعه یافت. یک رویکرد بهبود یافته برای تولید و کاهش سناریو ارائه شد تا مدل تصادفی در یک زمان معقول قابل حل باشد.
به منظور مدیریت ریسک، مدل به مدیریت واریانس پرداخت و همچنین برای کمک به تصمیمگیرنده، مدل تحت سطح اطمینان مختلف بررسی شد.
تحقیقات آینده میتواند با در نظر گرفتن دیگر اجزای خون تهیه شود. مورد دیگر برای تحقیق بیشتر نیز تعیین ایمنی مطلوب (سطح موجودی ذخیره شده) برای هر گروه خونی و از هر گروه سنی در مراکز خون و بیمارستانها است.