مقدمه:
در مدیریت زنجیره تامین، مدیریت موجودی کالاهای فسادپذیر از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. کالاهای فسادپذیر، کالاهایی میباشند که در معرض خرابی، فساد یا تبخیر و خشک شدن هستند که در این صورت کارایی کالا کاهش مییابد. در واقعیت، بسیاری از کالاها مانند شیر، سبزیجات و میوهها در هنگام نگهداری نیز فاسد میشوند که این موضوع اهمیت مدیریت موجودی و هماهنگی بین اعضای زنجیره را دو چندان میکند. به طور مثال در کشور چین، در برخی از فصول سال زیانهای بسیاری به کشاورزان و توزیعکنندگان وارد میشود. در سال 2014 گزارش شد که در یکی از استانها، بسیاری از کلمهای برداشت شده توسط کشاورزان دور ریخته شده است به این دلیل که در قیمتهای پایین، توزیعکننده ممکن است برای کالاهای خریداری شده سودی بدست نیاورد. در این صورت سوالات مهمی برای تصمیمگیرنده مطرح میشود:
آیا تبلیغات در جلب مشتری تاثیرگذار است؟
سیستم از هماهنگی خرده فروش و تولید کننده چه مقدار سود بدست میآورد؟
آیا مکانیزم قرارداد میتواند زنجیره تامین در نظر گرفته شده را هماهنگ کند؟
چطور زنجیره تامین، تحت مکانیزم قرارداد سود برد-برد بدست میآورد؟
نوآوری:
بسیاری از تحقیقات پیشین در مورد کالاهای فسادپذیر به منظور کاهش هزینهها و افزایش سود برای یک خردهفروش که دارای تقاضای قطعی میباشد، صورت گرفته است. در این مقاله، هماهنگی یک زنجیره تامین که شامل کالای فسادپذیر و تقاضا غیر قطعی است، بررسی شده است. همچنین افق برنامهریزی برخلاف بسیاری از تحقیقات، محدود در نظر گرفته شده است. نوآوریها به شرح زیر میباشد:
در این مقاله نشان داده شده است که سود زنجیره تامین در حالت متمرکز نسبت به غیرمتمرکز حداقل افزایش مییابد.
ثابت شده است زمانی که هر دو عضو، قرارداد تسهیم درآمد را میپذیرند یک بازهی بهینه برای پارامتر که ضریبی از سود خردهفروش میباشد، حاصل میشود. با وجود اینکه، این قرارداد نمیتواند هماهنگی را به خوبی انجام دهد.
قرارداد تسهیم درآمد تجدید نظر شده، اعمال گردیده و نشان داده شده است که با پذیرش قرارداد توسط هر دو عضو یک بازهی بهینه برای پارامتر که ضریبی از سود خردهفروش میباشد، بدست میآید و این قرارداد به خوبی هماهنگی بین اعضا را برقرار میکند.
تعریف مسئله:
در این مقاله یک زنجیره تامین دو سطحی شامل یک تولیدکننده و یک خرده فروش با یک کالای فسادپذیر در نظر گرفته شده است. محصول نهایی توسط تولیدکننده با یک نرخ تولید مشخص، تولید می شود و زمان امکان نگهداری کالا ثابت در نظر گرفته شده است. زنجیره با کمبود مواجه نمیباشد و تقاضا وابسته به عواملی مانند زمان، تبلیغات و قیمت فروش میباشد. هدف، هماهنگی اعضای زنجیره با یک افق برنامهریزی محدود است.
مفروضات مسئله:
یک کالای فسادپذیر توسط تولیدکننده تولید و توسط خرده فروش خریداری میشود.
برای کالای فسادپذیر کالای جایگزین یا امکان تعمیر کالا وجود ندارد.
کمبود در نظر گرفته نشده و زمان تحویل کالا صفر است.
سطح موجودی در ابتدا و انتهای دوره برای تولیدکننده و خرده فروش صفر است.
سیاست "lot-for-lot" جهت تحویل محصول از تولیدکننده به خرده فروش به کار رفته است.
تقاضای بازار وابسته به عواملی مانند زمان، تبلیغات و قیمت فروش میباشد.
برای تضمین، شدنی بودن مدل توسعه داده شده فرض میشود که تابع تقاضا که تحت تاثیر عواملی نیز میباشد، بزرگتر از صفر است و مجموع نرخ خرابی و تاثیر زمان مخالف صفر است.
مدلسازی زنجیره تامین:
زنجیره تامین مورد نظر در سه ساختار غیرمتمرکز، متمرکز و هماهنگ مورد بررسی قرار گرفته است. در هر یک از ساختارها توابع سود جهت بهینهسازی متغیرهای مسئله توسعه داده شده است.
سیستم موجودی خردهفروش به گونهای است که در ابتدای دوره به اندازه واحد کالا از تولیدکننده به خردهفروش ارسال میگردد و موجودی ماکزیمم میشود. به مرور زمان موجودی کاهش مییابد و در انتهای دوره به علت تقاضا و فاسد شدن کالاها، سطح موجودی صفر میشود. شکل شماره یک، سطح موجودی خردهفروش را نشان میدهد.
تولیدکننده جهت تولید سفارشات در هر دوره به زمانی معادل نیاز دارد. در ابتدای دوره میزان موجودی کالا صفر است و به مرور زمان با تولید، میزان موجودی افزایش مییابد. شکل شماره 2 سطح موجودی تولیدکننده را نشان میدهد.
ساختار غیرمتمرکز:
در این ساختار بازی استکلبرگ به کارگرفته شده است که تولیدکننده رهبر است. در ابتدا تولیدکننده تعداد چرخه تولید و قیمت عمدهفروشی را تعیین مینماید و سپس خردهفروش میزان تبلیغات و قیمت فروش بهینه خود را تعیین مینماید. سود خردهفروش در بازهی زمانی شامل درآمد حاصل از فروش، هزینههای سفارش، نگهداری موجودی، فسادپذیری و تبلیغات میباشد. تابع سود خردهفروش به صورت زیر محاسبه میشود:
تابع سود خردهفروش در حالت غیرمتمرکز نسبت به a و p با فرض n ثابت تحت یک شرط مقعر است. همچنین مقادیر بهینه متغیرها با صفر قراردادن مشتق اول تابع سود نسبت به متغیر مورد نظر بدست میآید.
سود تولیدکننده در بازه زمانی شامل درآمد حاصل از فروش، هزینههای تولید، نگهداری موجودی و فسادپذیری میباشد. تابع سود تولیدکننده به صورت زیر محاسبه میشود:
تابع سود تولیدکننده در حالت غیرمتمرکز نسبت به w با فرض n ثابت تحت یک شرط مقعر است. همچنین مقادیر بهینه متغیرها با صفر قراردادن مشتق اول تابع سود نسبت به متغیر مورد نظر بدست میآید.
ساختار متمرکز:
در این ساختار، تولیدکننده و خردهفروش جهت افزایش سود کل زنجیره تامین با یکدیگر همکاری میکنند و بدین منظور تبلیغات، قیمت فروش و تعداد چرخه تولید بهینه را تعیین مینمایند. تابع سود زنجیره تامین به صورت زیر میباشد:
تابع سود زنجیره تامین در حالت متمرکز نسبت به a و p با فرض n ثابت تحت یک شرط مقعر است. همچنین مقادیر بهینه متغیرها با صفر قراردادن مشتق اول تابع سود نسبت به متغیر مورد نظر بدست میآید.
مقایسه سود زنجیره تامین در حالت متمرکز و غیرمتمرکز نشان میدهد که سود زنجیره در حالت متمرکز حداقل افزایش مییابد. در حالت متمرکز میزان سفارش و تبلیغات افزایش مییابند و قیمت فروش کاهش مییابد. در این حالت خردهفروش به چند دلیل تمایلی به همکاری با تولیدکننده ندارد که عبارتند از: 1) با افزایش میزان سفارش، هزینههای نگهداری و سفارش افزایش مییابد که خود باعث کاهش سود خردهفروش میشود. 2) با افزایش تبلیغات، هزینههای تبلیغات نیز افزایش مییابد و سود کاهش مییابد. 3)کاهش قیمت و افزایش تبلیغات تقاضا را بیشتر میکند اما سود خردهفروش را افزایش نمیدهد. در نتیجه، خردهفروش تصمیمات متمرکز را نمیپذیرد. بنابراین یک قرارداد برای هماهنگی اعضای زنجیره پیشنهاد میشود. ابتدا قرارداد تسهیم درآمد به منظور هماهنگی به کار گرفته میشود و سپس تسهیم در درآمد تجدیدنظر شده، توسعه داده میشود.
ساختار هماهنگ با استفاده از قرارداد تسهیم درآمد (RS):
در قرارداد تسهیم درآمد، تولیدکننده قیمت عمدهفروشی پایینتری را برای خردهفروش تعیین میکند و با فروش کالاها ضرر میکند، در این صورت با سهیم شدن در سود خردهفروش درآمد بدست میآورد. در این قرارداد قیمت عمده فروشی بهینه و ضریب درآمد خردهفروش به طور مشترک توسط تولیدکننده و خردهفروش تعیین میشوند. تابع سود خردهفروش تحت این قرارداد به صورت زیر میباشد:
زمانی قرارداد توسط هر دو عضو مورد قبول واقع میشود که یک بازه بهینه برای ضریب درآمد خردهفروش وجود داشته باشد که در این مقاله بازه بهینه محاسبه شده است. با به کارگیری این قرارداد سود هر دو عضو نسبت به حالت غیرمتمرکز افزایش مییابد. در نتیجه، این قرارداد نقش مهمی در هماهنگی بین اعضا را دارد.
ساختار هماهنگ با استفاده از قرارداد تسهیم درآمد تجدید نظر شده (RRS):
همانطور که گفته شد قرارداد تسهیم درآمد میتواند زنجیره تامین را هماهنگ کند. اما ممکن است خردهفروش به دلیل اینکه تمام هزینههای تبلیغات را به تنهایی متحمل میشود این قرارداد را نپذیرد و این موضوع ریسک شکست هماهنگی را افزایش میدهد. در نتیجه، قرارداد تسهیم درآمد تجدیدنظر شده، توسعه داده میشود. در این قرارداد نیز تولیدکننده قیمت عمدهفروشی پایینتری را تعیین میکند و تولیدکننده ضریبی از سود خردهفروش را بدست میآورد، علاوه بر این همان ضریب سود خردهفروش برای هزینههای تبلیغات نیز در نظر گرفته میشود و بخشی از هزینههای تبلیغات به تولیدکننده وارد میشود. قیمت عمده فروشی بهینه و ضریب درآمد خردهفروش به طور مشترک توسط تولیدکننده و خردهفروش تعیین میشوند. تابع سود خردهفروش تحت این قرارداد به صورت زیر میباشد:
با پذیرش قرارداد توسط هر دو عضو بازهی بهینه برای ضریبی از سود خردهفروش محاسبه شده است. هنگامی که زنجیره تامین غیرمتمرکز به وسیله دو قرارداد بالا هماهنگ میشود، سود زنجیره تامین با به کارگیری قرارداد دوم بیشتر از قرارداد اول افزایش مییابد.
مثال عددی و آنالیز حساسیت:
به منظور بررسی مدل پیشنهادی مثال عددی مورد بررسی قرار گرفته است. جدول زیر نتایج حاصل را نشان میدهد:
همانطور که مشاهده میشود، سود در حالت متمرکز نسبت به غیرمتمرکز افزایش یافته است و همچنین در حالت متمرکز تبلیغات افزایش و قیمت کاهش داشته است. در حالت متمرکز سود خردهفروش کاهش مییابد و این تصمیمات را نمیپذیرد. با به کارگرفتن قرارداد RS، اگر بیشتر از 0.25 باشد سود خردهفروش نسبت به حالت غیرمتمرکز افزایش مییابد و اگر بیشتراز 0.5 باشد سود تولیدکننده نسبت به غیرمتمرکز کاهش مییابد در نتیجه بازه دقیق برای محاسبه شده که برابر با میباشد. با به کارگیری قرارداد RRS نیز سود اعضا افزایش مییابد. اعضا، قرارداد RRS را به RS ترجیح میدهند زیرا سود خردهفروش نسبت به قرارداد RS افزایش مییابد. همچنین با به کارگیری این قرارداد جهت هماهنگی اعضای زنجیره، متغیرهای مسئله در حالت متمرکز و غیرکتمرکز با یکدیگر برابر میشوند و اختلاف سود در دو حالت متمرکز و غیرمتمرکز ندارند. در نتیجه، این قرارداد به خوبی میتواند هماهنگی بین اعضا را ایجاد کند.
آنالیز حساسیت برای جوابهای بهینه با تغیر پارامترهایی که روی تقاضا تاثیرگذارند انجام شده است.
با توجه به جداول بالا نشان داده شده است که:
کاهش b موجب افزایش سود خردهفروش، تولیدکننده و زنجیره تامین میشود اما کاهش در سایر پارامترها موجب کاهش در سود میشود زیرا کاهش b موجب افزایش تقاضا ولی کاهش سایر متغیرها موجب کاهش تقاضا میشود.
در هر دو قرارداد با کاهش و ، قیمت فروش بهینه نیز کاهش یافته است و با کاهش و افزایش یافته است. تبلیغات نیز نسبت به و حساس است ولی حساسیت آن نسبت به و کمتر است. تبلیغات با افزایش یا کاهش افزایش مییابد. همچنین تبلیغات در حالت متمرکز همیشه بیشتر از قرارداد RS میباشد در حالیکه در قرارداد RRS برابر میباشند، که خود دلیلی برای تمایل اعضا به پذیرش قرارداد RRS میباشد.
قیمت عمدهفروشی بهینه نسبت به تغییر پارامترهای و نسبت به سایر متغیرها حساستر میباشد و همچنین قیمت عمدهفروشی تحت قرارداد RS همیشه بزرگتر از قرارداد RRS است.
در دو قرارداد تعداد دفعات بازپرسازی نسبت به و به نسبت پارامترهای دیگر حساستر است و افزایش در این دو پارامتر تعداد دفعات بازپرسازی را افزایش میدهد.
با تغییر هر یک از پارامترها سود خردهفروش تحت قرارداد RRS همیشه بزرگتر از RS است، در نتیجه خردهفروش تمایل بیشتری به پذیرش قرارداد RRS دارد.
نتایج:
سود زنجیره در حالت متمرکز در مقایسه با حالت غیرمتمرکز حداقل افزایش مییابد.
با در نظر گرفتن تبلیغات در زنجیره تامین با یک کالای فسادپذیر، قرارداد تسهیم سود نمیتواند به خوبی هماهنگی را انجام دهد، اما قراداد تسهیم سود تجدیدنظر شده، به خوبی هماهنگی بین اعضا را انجام میدهد که نشان میدهد با افزایش تقاضا بر اثر تبلیغات، خردهفروش تمایلی به پذیرش قرارداد تسهیم سود ندارد.
قرارداد RRS بیشتر مورد پذیرش هر دو عضو قرار میگیرد زیرا سود خردهفروش افزایش مییابد و هماهنگی زنجیره تحت رهبری تولیدکننده انجام میشود.
این سیستم هماهنگی، یک روش انگیزشی میباشد که به تصمیمگیرنده کمک میکند که سیاستهای کنترلی مناسبی را توسعه دهد.