مقدمه:
در زنجیره تامین پایدار، کاهش انتشار گازهای گلخانهای از اهمیت بالایی برخوردار است. اکثر کشورها به منظور کاهش انتشار کربن، مکانیزمهایی را طراحی و قوانینی تصویب کردهاند. دولت طبق قانون cap-and-trade حد معینی جهت انتشار کربن کارخانهها، تعیین میکند. اگر شرکت بیشتر از حد تعیین شده کربن تولید کند باید حقوق این انتشار را از بازار تجارت انتشار کربن خریداری کند و اگر کمتر از حد تعیین شده کربن منتشر کند میتواند میزان کربنی را که تولید نکرده در همان بازار به فروش برساند. این قانون بسیار به کار برده شده است و یکی از موثرترین مکانیزمهای کاهش انتشار کربن میباشد. مدیریت زنجیره تامین پایدار توسط سه عامل خارجی مورد تشویق قرار گرفته است که عبارتند از: قوانین تحمیل شده توسط دولت، تقاضا در بازار مصرف و درخواست ذینفعان دیگر. قانون cap-and-trade که توسط دولت تحمیل میشود، انگیزهای جهت کاهش انتشار کربن در زنجیره تامین ایجاد می کند. انگیزه دیگر جهت کاهش انتشار کربن نرخ مصرف در بازار است. بسیاری از مصرفکنندگان از تاثیر مصرف خود بر محیط آگاهی دارند، درنتیجه کارخانهها را با میزان تقاضای خود تحت فشار قرار میدهند که تاثیرات منفی خود بر محیط را کاهش دهند. برخی از کارخانهها جهت کاهش انتشار کربن سیاستهایی را توسعه دادهاند و برخی دیگر نیز در تکنولوژی، سرمایهگذاری کردهاند. رابطه بین سرمایهگذاری جهت پایداری و سود بسیار پیچیده است. از طرفی سرمایهگذاری، هزینهها را افزایش میدهد و از طرف دیگر با افزایش پایداری و سبز شدن کالاها، تقاضای بازار افزایش مییابد و سود بیشتر حاصل میشود. در نتیجه، میان سرمایهگذاری جهت پایداری و کل سود تعادل وجود دارد.
نوآوری:
در این مقاله، نوآوریها به شرح زیر میباشند:
یک زنجیره تامین دوسطحی تحت قانون cap-and-trade توسعه داده شده است. تقاضای زنجیره تامین تحت تاثیر قیمت فروش و سطح پایداری میباشد.
سود زنجیره تامین در حالت متمرکز نسبت به حالت غیرمتمرکز حداقل 1/3 افزایش یافته است.
رابطه بین قیمت تجاری هر واحد انتشار کربن و سایر متغیرها نشان داده شده است.
تحت قرارداد تعرفه دوبخشی سودی برابر با ساختار متمرکز حاصل میشود ولی در قرارداد تسهیم درآمد سود حاصل کمتر است.
تعریف مسئله:
یک زنجیره تامین دوسطحی شامل یک تامینکننده و یک تولیدکننده در نظر گرفته شده است که بیشترین میزان کربن را منتشر میکند. تامینکننده مواد اولیه را برای تولیدکننده تهیه میکند و تولیدکننده محصول را تولید و به خریدار میفروشد. تولیدکننده به منظور افزایش پایداری در تکنولوژی سرمایهگذاری میکند، زیرا تقاضای بازار با افزایش سطح پایداری افزایش مییابد. همچنین قیمت فروش نیز بر تقاضا تاثیر میگذارد. در ساختار غیرمتمرکز، تامینکننده در مورد قیمت عمدهفروشی و تولیدکننده در مورد قیمت فروش و سرمایهگذاری در پایداری تصمیمگیری میکنند. سطح پایداری نمیتواند تا بینهایت افزایش یابد و باید توسط خود شرکت تعیین گردد. سطح پایداری تعیین شده توسط تولیدکننده برابر s با میباشد. تقاضا تحت تاثیر قیمت فروش و سطح پایداری میباشد.
مفروضات مسئله:
سرمایهگذاری جهت پایداری برای تولیدکننده یک تابع درجه دو میباشد.
مدل ریاضی:
در این بخش، مدل ساختارهای غیرمتمرکز، متمرکز و هماهنگ توسعه داده میشود.
ساختار غیرمتمرکز:
در این ساختار هر عضو به تنهایی جهت افزایش سود خود تصمیمگیری میکند. بازی استکلبرگ در نظر گرفته شده است که تامینکننده رهبر است. ابتدا تامینکننده در مورد قیمت عمدهفروشی تصمیمگیری میکند و سپس تولیدکننده در مورد قیمت فروش و سطح پایداری تصمیمگیری میکند. تابع سود تولیدکننده با قیمت عمدهفروشی w به صورت زیر میباشد:
در تابع فوق، جمله اول درآمد کل حاصل از فروش و جمله دوم هزینه کل سفارش مواد اولیه از تامینکننده میباشد. جمله سوم هزینه خرید حقوق کربن اضافی منتشر شده و جمله آخر هزینه سرمایهگذاری جهت پایداری میباشد.
در تنظیمات make-to-order مقدار فروش تامینکننده به اندازه سفارش تولیدکننده میباشد. تابع سود تامینکننده به صورت زیر میباشد:
با برابر صفر قراردادن مشتق اول تابع سود تولیدکننده نسبت به متغیرها، مقادیر بهینه سطح پایداری و قیمت فروش بدست میآید. همچنین با برابر صفر قراردادن مشتق اول تابع سود تامینکننده، مقدار بهینه قیمت عمدهفروشی بدست میآید.
کل سود زنجیره تامین در ساختار غیرمتمرکز به صورت زیر میباشد:
ساختار متمرکز:
در این ساختار، تولیدکننده و تامینکننده با همکاری یکدیگر در مورد قیمت فروش و سطح پایداری جهت افزایش سود کل زنجیره تامین تصمیمگیری میکنند. تابع سود کل زنجیره به صورت زیر میباشد:
در معادله فوق، جمله اول درآمد حاصل از فروش، جمله دوم هزینههای سفارش، جمله سوم هزینه خرید حقوق انتشار کربن اضافی و جمله آخر هزینه سرمایهگذاری جهت پایداری میباشد. مقادیر بهینه سطح پایداری و قیمت فروش وجود دارد که تابع سود را ماکزیمم میکند.
تابع سود بهینه زنجیره تامین در ساختار متمرکز در بازه زیر قرارمیگیرد:
در نتیجه، کمترین سود زنجیره تامین در ساختار غیرمتمرکز است و بیشترین سود در حالت متمرکز و یا هماهنگ میباشد. اختلاف بین کمترین و بیشترین سود 1/3میباشد. تقاضا در ساختار متمرکز دو برابر تقاضا در ساختار غیرمتمرکز میباشد، تامینکننده انتظار دارد که تامینکننده میزان سفارش را افزایش دهد که سود وی بیشتر شود. از طرفی دیگر تولیدکننده به دو دلیل میزان سفارش را افزایش نمیدهد: 1) با افزایش سفارش ممکن است قیمت فروش کاهش یابد و سود وی نیز کاهش یابد. 2) با افزایش سفارش، هزینه سفارش و هزینه خرید حقوق انتشار کربن اضافی نیز افزایش مییابد. در نتیجه، تامینکننده برای تشویق تولیدکننده به سفارش بیشتر باید مکانیزمهای قرارداد را به کار گیرد.
ساختار هماهنگ:
در این بخش دو قرارداد به منظور هماهنگی اعضای زنجیره به کار گرفته شده است.
قرارداد تسهیم سود:
در این قرارداد، به منظور ترغیب تولیدکننده به پذیرش برنامه هماهنگی،تامینکننده قیمت عمده فروشی را کاهش میدهد . در مقابل در بخشی از سود تولیدکننده شریک میشود. شرکت در هماهنگی زمانی مورد پذیرش اعضا میباشد که سود آنها تحت قرارداد نسبت به حالت غیرمتمرکز افزایش یابد. توابع سود تامینکننده و تولیدکننده تحت این قرارداد به صورت زیر میباشد:
تحت قرارداد تسهیم سود، اعضای زنجیره هماهنگ میشوند و با برابر صفر قراردادن مشتق اول توابع فوق متغیرهای تصمیم بدست میآیند. سطح پایداری و میزان تقاضا در ساختار هماهنگ کمتر از ساختار متمرکز میباشد و میزان سفارش تولیدکننده در ساختار هماهنگ کمتر از ساختار متمرکز است. تحت قرارداد تسهیم سود یک بازه تعیین میشود که به صورت زیر میباشد:
تحت این قرارداد، اعضا سود برد-برد بدست میآورند اما سود کل زنجیره تامین در ساختار متمرکز بیشتر از ساختار هماهنگ است. در نتیجه یک قرارداد دیگر به کار گرفته میشود.
قرارداد تعرفه دوبخشی:
در این قرارداد، تامینکننده قیمت عمده فروشی را کاهش میدهد و یک هزینه ثابت F برای تولیدکننده در نظر میگیرد. توابع سود تولیدکننده و تامینکننده به صورت زیر میباشند:
تحت این قرارداد، اگر متغیرهای قیمت فروش و سطح پایداری برابر با حالت متمرکز باشد و قیمت عمدهفروشی برابر با قیمت تجاری انتشار کربن باشد، اعضای زنجیره هماهنگ میشوند. این قرارداد در صورتی که F در بازه زیر قرار گیرد به خوبی اعضا را هماهنگ میکند.
سود کل زنجیره تامین تحت این قرارداد با سود کل در ساختار متمرکز برابر است. در نتیجه بهترین هماهنگی صورت گرفته است و اعضا تمایل دارند قرارداد تعرفه دوبخشی را بپذیرند.
مثال عددی:
به منظور بررسی مدل پیشنهادی یک مثال عددی مورد بررسی قرار گرفته است. جداول زیر نتایج حاصل را نشان میدهد.
با توجه به جداول بالا، سود کل در ساختار متمرکز بیشتر از ساختار غیرمتمرکز است. در ساختار متمرکز نسبت به ساختار غیرمتمرکز سطح پایداری و تقاضا افزایش و قیمت فروش کاهش یافته است. تولیدکننده ممکن است در ساختار متمرکز شرکت نکند. در ساختار متمرکز میزان انتشار کربن کاهش و سود کل زنجیره افزایش مییابد.
با به کارگیری قراردادها نتایج زیر حاصل میشود:
تحت قرارداد تسهیم سود، با افزایش ضریب تسهیم سود، سود تولیدکننده افزایش و سود تامینکننده کاهش مییابد.
تحت قرارداد تعرفه دوبخشی، با افزایش F، سود تولیدکننده کاهش و سود تامینکننده افزایش مییابد.
تحت قرارداد تسهیم سود، با افزایش ضریب تسهیم سود، قیمت عمدهفروشی و سطح پایداری افزایش مییابد، در حالی که کربن منتشر شده کاهش مییابد. کربن منتشر شده در این قرارداد بیشتر از ساختار متمرکز و غیرمتمرکز و همچنین قرارداد تعرفه دوبخشی میباشد. در نتیجه، تحت این قرارداد سود کل نسبت به ساختار متمرکز کاهش و میزان انتشار کربن افزایش مییابد. در حالی که در قرارداد تعرفه دوبخشی، قیمت فروش، سطح پایداری و انتشار کربن با ساختار متمرکز یکسان است. در نتیجه سود کل زنجیره و میزان انتشار کربن تحت این قرارداد با ساختار متمرکز یکسان است.
تحت هر دو قرارداد، اعضا سود برد-برد بدست میآورند. سود کل زنجیره تامین تحت قرارداد تسهیم سود کمتر از قرارداد تعرفه دوبخشی میباشد. در نتیجه، به کارگیری قرارداد تعرفه دوبخشی هماهنگی بهتری بین اعضا ایجاد میکند.
در زنجیره تامین تولیدکننده کربن منتشر میکند، تاثیر حد مجاز انتشار کربن را بر سود تولیدکننده در ساختارها بررسی میکنیم.
با توجه به شکل فوق، سود تولیدکننده در ساختار غیرمتمرکز و تحت دو قرارداد با افزایش حد مجاز انتشار کربن افزایش مییابد. کاهش حد مجاز انتشار کربن موجب کاهش سود تولیدکننده میشود. سود تولیدکننده در ساختار هماهنگ بیشتر از حالت غیرمتمرکز میباشد و همچنین سود حاصل از قرارداد تعرفه دوبخشی بیشتر از قرارداد تسهیم سود میباشد که نشان میدهد قرارداد تعرفه دوبخشی مطلوبیت بیشتری دارد.
نتایج:
ایجاد هماهنگی بین تولیدکننده و تامینکننده منجربه افزایش حداکثر 1/3 سود میشود. قیمت فروش در ساختار متمرکز نسبت به ساختار غیرمتمرکز کمتر است در حالی که سطح پایداری در ساختار متمرکز دو برابر ساختار غیرمتمرکز میباشد.
هر دو قرارداد به کاربرده شده، زنجیره تامین را هماهنگ میکنند. در حالی که سطح پایداری و سود کل در قرارداد تعرفه دوبخشی بیشتر از قرارداد تسهیم سود میباشد.
نتایج حاصل از مثال عددی نشان میدهد که قیمت فروش و سود تولیدکننده تحت هر دو قرارداد نسبت به تغییرات ضریب قیمت فروش بسیار حساس میباشد. تولیدکننده باید با دقت ضریب تاثیر قیمت را تعیین کند. با مقایسه دو قرارداد، تحت قرارداد تسهیم سود مقدار کربن بیشتری منتشر میشود و سود کمتری حاصل میشود. در نتیجه، این قرارداد گزینه مناسبی برای هماهنگی نمیباشد.