موضوع: طراحی شبکه زنجیرهتامین حلقه بسته سبز و پایدار چندهدفه فازی
این مقاله به طراحی مسائل زنجیرهتامین حلقه بسته شامل تامینکنندگان، تولیدکنندگان، مراکز توزیع، مشتریان، مراکز انبار، مراکز بازگشت و مراکز بازیافت میپردازد. این مسئله مستلزم سه نوع انتخاب در مورد بازیافت محصول، بازیافت اجزا و بازیافت مواد اولیه است. مدلسازی این زنجیره با توجه به ملاحظات زیستمحیطی، سود کل را بهینهسازی میکند و بهمنظور حداکثر کردن پاسخگویی به تقاضای مشتریان، تعداد روزهای کاری از دست رفته بهعلت حوادث کاری را کاهش میدهد. از الگوریتم ژنتیک با سناریوهای مختلف برای حل مدل استفاده شده است. حل این مدل، تصمیمگیری در مورد بازگشایی و یا بستن هر یک از اجزای زنجیره و جریان مطلوب محصولات در میان آنها را فراهم میکند.
مقدمه
در سالهای اخیر بهدلیل مقررات دولتی و همچنین افزایش توجه به اثرات زیستمحیطی و حفظ منابع طبیعی، لجستیک معکوس و زنجیرههایتامین حلقهبسته، توسط محققان و تصمیمگیران مورد بررسی و توجه قرار گرفته است. یک زنجیرهتامین کلاسیک یا روبهجلو شامل یک شبکه از تامینکنندگان، تولیدکنندگان و توزیعکنندگان برای ارائه یک محصول و یا خدمت خاص تشکیل میشود. لجستیک معکوس شامل تمام مسائل مربوط به جمعآوری محصولات استفادهشده، کنترل و جمعآوری آنها و همچنین بازیافت و بازفرآوری و دفع آنها است. اگر هر دو زنجیره تامین روبهجلو و معکوس بطور همزمان درنظر گرفته شوند، شبکه حاصل به عنوان زنجیره تامین حلقهبسته تعریف میشود. برای طراحی چنین زنجیرهای لازم است که سازمان برای طراحی شبکههای روبهجلو و معکوس برنامهریزی کند. همچنین افزایش توجه به مسائل محیط زیست و اجتماعی باعث بوجود آمدن مفاهیم زنجیرهتامین سبز و پایدار میشود.
در صنایع مختلف، معیار انتخاب عرضهکنندگان ، قیمت و کیفیت است. درواقع شرکتی از رقبا پیشی میگیرد که هزینههای عملیاتی زنجیره تامین خود را کاهش داده و کیفیت خدمات خود را با درنظر گرفتن مسائل اقتصادی و اجتماعی بهبود ببخشد. سازمانها برای افزایش مزیت رقابتی خود به طراحی یک سیستم زنجیرهتامین حلقهبسته نیاز دارند. درنتیجه، یک زنجیره تامین حلقهبسته مستلزم طراحی، کنترل و اجرای یک سیستم برای به حداکثر رساندن ارزش ایجاد شده در طول عمر محصول، از طریق ارزش تولیدشده از محصولات مختلف مرجوعی در طول زمان است.
زنجیرهتامین سبز، زنجیرهتامینی است که در طی آن ملاحظات زیستمحیطی مورد توجه قرار گرفتهاند. به عنوان مثال، مواد اولیه جدید اگر فرآیند تولیدشان، مصرف انرژی کمتری داشته باشد، قیمت بالاتری دارند. مواد بازیافتی با قیمت پایینتری خریداری میشوند ولی فرآیند تولیدی آنها مصرف انرژی بالاتری را نیاز دارد. پیادهسازی مداوم مدیریت زنجیرهتامین عاملی کلیدی است که سازمانها را تحت فشار قرار میدهد تا اثرات منفی زیستمحیطی خود را کاهش دهند و باعث افزایش مزایای اقتصادی و اجتماعی شوند. همچنین کاهش اثرات زیستمحیطی مخرب باید بهعنوان یک هدف در زنجیرهتامین درنظر گرفته شود. شاخص انتشار گاز دیاکسیدکربن بطور گستردهای برای شناسایی اثرات زیستمحیطی استفاده میشود و همچنین میتواند بصورت کمی در مدلسازی زنجیرههای تامین نیز مورد استفاده قرار گیرد. میزان مصرف انرژی، زبالههای جامد، مصرف آب، آلایندههای آب چندین شاخص دیگر هستند که در مطالعات زیستمحیطی مورد توجه قرار میگیرند.
مسئولیت اجتماعی شرکتها نیز ابعاد مختلفی دارد. این ابعاد توسط سازمان استاندارد بینالمللی در ISO26000 به شش گروه اصلی حقوق بشر، مسائل مرتبط با نیروی کار، محیط زیست، شرایط مناسب کار، توجه به مشتری و توسعه اجتماعی تقسیم میشوند. بطور کلی نیز سه نوع متغیر تصمیمگیری از جمله استراتژیکی (موقعیت، ظرفیت)، تاکتیکی (تخصیص، برنامهریزی) و عملیاتی (اندازه سفارش، موجودی) وجود دارد. طراحی شبکه لجستیک بهعنوان تصمیم استراتژیک در سازمانها تاثیر قابل توجهی بر اثربخشی زنجیرههای تامین دارد. در مسائل زنجیرهتامین حلقهبسته، بطور همزمان دو تصمیم شامل مکانیابی تسهیلات و جریان مواد بین آنها درنظر گرفته میشود.
پرداختن به مسئله طراحی و برنامهریزی زنجیرهتامین حلقه بسته، به عنوان یک مسئله NP-Hard نیاز به یک رویکرد کارآمد و راهحل قابلقبول در یک زمان منطقی بهویژه در مسائل با ابعاد واقعبینانه دارد. در نتیجه در مقالات زیادی استفاده از رویکردهای دقیق و غیردقیق مورد بررسی قرار گرفته است. در مسائل با مقیاس بزرگ و پیچیده، استفاده از روشهای دقیق بسیار وقتگیر و غیرممکن است. به همین منظور برای حل این نوع مسائل، از روشهای نوآورانه برای دستیابی به یک راهحل قابلقبول در زمان نسبتا کوتاه استفاده میشود.
اجزا زنجیرهتامین حلقهبسته در این پژوهش شامل مشتریان، کارخانهها، مراکز توزیع، انبارها و مراکز بازیافت میباشند. این زنجیره دارای سه سطح روبهجلو و سه سطح معکوس است که با رویکرد فازی چندهدفه مدلسازی شده است. مدل مورد بررسی در این پژوهش، یک مدل چندمحصولی،چندسطحی و چند دورهای است که شامل تقریبا تمام فعالیتها از تامینکنندگان به مشتریان و مراکز بازیافت است.
رویکرد جدید مدل توسعه یافته در این مقاله بصورت همزمان اجزا و جریان مواد را درنظر گرفته است. محصولات شامل اجزاء متعددی هستند که میتوانند از یکدیگر مجزا شوند و بعنوان یک ماده اولیه بازیافت شوند. بهعنوان مثال، دوچرخه از اجزا مختلف شامل قاب، زین، مجموعه جلوبندی، چرخها، پدالها و زنجیر ساخته شده است. یک بازار بزرگ برای فروش این اجزا وجود دارد. از سوی دیگر اجزایی که کیفیت قابل قبول برای فروش در بازارهای دست دوم را ندارند، میتوانند به عنوان فلزات و لاستیکها بازیافت شوند تا بهعنوان ماده اولیه مورد استفاده قرار گیرند. موارد مشابهی را میتوان در صنایع خودروسازی، الکترونیکی و تجهیزات کامپیوتری مشاهده کرد.
مرور بر ادبیات
طراحی شبکه زنجیرهتامین حلقه بسته
مسائل مربوط به طراحی زنجیرهتامین حلقهبسته در سالهای اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. بطور کلی، بسیاری از تحقیقات موجود دارای هدف منحصر به فردی هستند که این اهداف میتواند شامل حداقلسازی هزینههای راهاندازی، عملیات و حملونقل باشد.
پیشوایی و همکاران (2010) یک مدل برنامهریزی خطی استوار برای حداقلسازی هزینههای حملونقل و هزینههای ثابت راهاندازی در یک شبکه لجستیک معکوس چند سطحی با استفاده از الگوریتمهای شبیهسازی ارائه دادند. پس از مطالعات بیشتر، پیشوایی و همکاران (2011) یک مدل برنامهریزی خطی استوار به منظور بهینهسازی توابع هدف، حداقلسازی هزینه و حداکثرسازی سطح پاسخگویی، ارائه دادند که در این مدل برای دستیابی به نتایج استوار از الگوریتم ممتیک چندهدفه استفاده شد. رمضانی و همکاران (2013) یک مدل چندهدفه برای مسائل شبکه لجستیک یکپارچه در شرایط عدم قطعیت بهمنظور حداکثرسازی سود، سطح پاسخگویی مشتری و کیفیت ارائه دادند. حسنزاده و ژانگ (2013) یک شبکه زنجیرهتامین با چندین تولیدکننده، انبار، بازار تقاضا و محصول درنظر گرفتند. آنها از برنامهریزی عددصحیح خطی برای کاهش کل هزینهها استفاده کردند. در این مقاله، اثر عدم قطعیت بر روی تقاضا و مرجوعات در شبکه با استفاده از برنامهریزی احتمالی درنظر گرفته میشوند. Ozkir and Basligil (2013) از منطق فازی برای مدلسازی فعالیتها در یک زنجیرهتامین حلقه بسته چندهدفه استفاده کردند. آنها مدل را بهمنظور بررسی اثرات کیفیت و کمیت محصولات مرجوعی بر رضایت مشتریان و سودآوری زنجیرهتامین مورد استفاده قرار دادند. اهداف این مدل به حداکثر رساندن سطح خدمات، سطح رضایت خریدار و فروشنده در زنجیره و کاهش کل هزینهها میباشد. رمضانی و همکاران (2014) یک زنجیرهتامین حلقهبسته با تصمیمگیری غیرمتمرکز شامل تامینکنندگان مواداولیه، تولیدکنندگان و خردهفروشان که بطور مستقیم محصولات بازیافتی را از بازارها جمع میکنند، در نظرگرفتند و اهداف مشترک الگوریتمهای پیشنهادی شامل اثرات رقابت، سرمایهگذاری در مراکز توزیع و همچنین سود و بازده را مورد بررسی قرار دادند. مدل تجدیدنظر شده، یک مدل چند هدفه برای طراحی یک شبکه لجستیک یکپارچه در عدم قطعیت با هدف حداکثرسازی سود و سطح پاسخگویی مشتریان و کیفیت است. Alshamsi و همکاران (2015) یک برنامهریزی خطی عددصحیح مختلط در لجستیک معکوس و استفاده در یک مورد مطالعاتی را ارائه دادند.
زنجیرهتامین سبز و پایدار
توجه به مفاهیم زنجیرهتامین سبز و پایدار در سالهای اخیر در حال افزایش است و بسیاری از محققان مسائل مربوط به مسئولیتهای زیستمحیطی و اجتماعی را در مطالعات خود درنظر میگیرند. Paksoy و همکاران (2010) یک مدل خطی چندهدفه را به منظور حداقلسازی هزینهها و انتشار گاز دیاکسیدکربن در زنجیرهتامین ارائه کرند. Millet (2011) شاخصهای دستیابی به یک زنجیرهتامین پایدار که بطور همزمان مسائل اقتصادی، اجتماعی و محیطی را درنظر میگیرد مورد مطالعه قرار داد. Kannan و همکاران (2012) انتشار کربن را بهعنوان متغیر تصمیم در مدل پیشنهادی خود درنظر گرفتند. آنها یک شبکه لجستیک معکوس در صنعت پلاستیک را بصورت یک مسئله برنامهریزی عددصحیح خطی مدلسازی کردند. پیشوایی و همکاران (2012) حداقلسازی هزینهها و حداکثرسازی اثرات اجتماعی در مدل دو هدفه پیشنهادی خود برای یک زنجیرهتامین روبهجلو درنظر گرفتند. به منظور حل مدل، آنها یک رویکرد ترکیبی جدید مبتنی بر بهینهسازی رباست و برنامهریزی تصادفی پیشنهاد دادند. Abdallah و همکاران (2012) یک برنامهریزی عددصحیح مختلط در یک شبکه زنجیرهتامین با تمرکز بر کاهش انتشار دیاکسیدکربن ارائه دادند. همچنین از سه سناریو برای کاهش انتشار کربن در مطالعه خود استفاده کردند. امین و ژانگ (2013) یک شبکه زنجیرهتامین حلقهبسته شامل مراکز تولید، انبارها، بازارهای تقاضا و چندمحصولی تحت عدم قطعیت ارائه دادند. برای انجام این کار، آنها یک مدل برنامهریزی عددصحیح خطی با هدف حداقلسازی هزینههای کل پیشنهاد کردند. علاوهبر این، یک تابع هدف زیستمحیطی به منظور بررسی مسائل زیست محیطی به مسئله افزوده شده است. Su (2014) یک مطالعه بر روی روابط بین مواد جدید و بازیافتی با توجه به هزینههای تولیدی متغیر، بهرهوری ماشین و مصرف انرژی انجام داد. در این تحقیق، از یک مدل برنامهریزی فازی چند هدفه خطی برای تجزیه و تحلیل روابط بین فاکتورهای درگیر در هزینهها و انتشار دیاکسیدکربن، استفاده کرد. Ahi and Searcy (2015) یک گزارش، برای تعیین و بررسی فاکتورهای مورد استفاده در مقالات زنجیرهتامین سبز و پایدار ارائه دادند. Diabat و همکاران (2015) یک مسئله موقعیت مکانی را در یک زنجیرهتامین که میزان انتشار گازها را تحلیل میکند ارائه دادند و با استفاده از الگوریتم ژنتیک، مدل را بهینه کردند.
عدم قطعیت در زنجیرهتامین
در تجزیه و تحلیل پارامترهای کیفی و کمی، عدم قطعیتهای بازار، میتواند مورد توجه محققان قرار گیرد. پیشنهادهای متعددی برای بررسی عدمقطعیت وجود دارد. یکی از این روشها منطق فازی است. در مواردی که اطلاعات موجود مبهم باشند، تئوری مجموعه فازی و برنامهریزی ریاضی فازی میتوانند برای مقابله با عدمقطعیتها مورد استفاده قرار گیرند. عدمقطعیت در زنجیره تامین در دهه اخیر مورد بررسی قرار گرفته است. Chen و همکاران (2007) ، Petrovic و همکاران (2008) ، Efendigil و همکاران (2009) عدمقطعیت تقاضا را در تحقیقات خود، مورد مطالعه قرار دادند. El-Sayed و همکاران (2010) ، پیشوایی و همکاران (2010) در تحقیقات خود، از رویکرد برنامهریزی تصادفی برای مقابله با پارامترهای عدم قطعیت استفاده کردند. Qin and Ji (2010) از رویکرد فازی در مدل مسئله طراحی زنجیرهتامین پیشنهادی خود استفاده کردند. پیشوایی و همکاران (2012) از مدلسازی ریاضی فازی در مدل خود استفاده کرد. Ozkir and Basligil (2013) برنامهریزی ریاضی فازی را برای مدل کردن مسئله حداکثرسازی رضایت طرفین و مشتریان در زنجیرهتامین، مورد استفاده قرار دادند.
حل مسئله زنجیرهتامین حلقهبسته
مسائل زنجیرهتامین حلقهبسته، به روشهای مختلف امکانپذیر است. اکثر راهحلهای پیشنهادی راهحلهای قوی هستند که با استفاده از نرمافزارهای مدلسازی ریاضی مثل LINGO و GAMS حل میشوند. مسائلی که با این نرمافزارها مدلسازی شدهاند بطور کلی در مقیاس کوچک هستند. EL-Sayed و همکاران (2010) از CPLEX برای حل مدلهای پیشنهادی در مقیاس کوچک استفاده کردند. وانگ و همکاران (2010) برای حل یک مدل تک محصولی، تک دورهای از GAMS استفاده کردند. رمضانی و همکاران (2013) یک رویکرد حل استوار برای حل یک مدل چندمحصولی، تک دورهای بهکاربردند. Ozkir and Basligil (2013) از GAMS برای حل مدل فازی چندهدفه شامل مدل چند محصولی، چند دورهای استفاده کردند. Santibanezو همکاران (2013) از الگوریتمهای فراابتکاری برای حل لجستیک معکوس توسعهیافته استفاده کردند. Kannan و همکاران (2010) از الگوریتم ژنتیک برای حل مسائل در مقیاس کوچک استفاده کردند. سالها بعد از CPLEX برای ارائه یک روش استوار برای مسائل با مقیاس کوچک و از الگوریتم ژنتیک و ابتکاری برای مسائل با مقیاس بزرگتر استفاده شد. همچنین در سال 2014 یک الگوریتم ترکیبی ژنتیک- ازدحام ذرات برای حل مدلهای بزرگتر که دقت بیشتری داشت ارائه شد. در سالهای 2015 و 2016، شبکه زنجیره تامین اصلاحشده که یک مدل غیرخطی را به خطی تبدیل میکند، توسعه دادند. علاوه بر این، الگوریتم ژنتیک و سایر الگوریتمهای فراابتکاری در شبکههای زنجیرهتامین حلقهبسته و لجستیک معکوس در مقالات اخیر اغلب استفاده شده است. خلاصهای از مقالات سالهای اخیر و نقش مقاله فعلی در جدول 1 ارائه شده است.
جدول 1- مروری بر ادبیات موضوع در مقالات اخیر
بر اساس بررسی که بر مقالات پیشین انجام شده و در جدول 1 مشاهده میشود، مدلسازی و حل یک مسئله زنجیرهتامین حلقهبسته چند مجصولی، چند دورهای در مقیاس بزرگ که مسائل زیست محیطی و اجتماعی را نیز درنظر بگیرد، میتواند یک موضوع جالب باشد بهویژه اگر محصولات شامل اجزاء متفاوت و مواد اولیه متفاوت باشند. مقاله حاضر، با الهام گرفتن از مقاله Ozkir and Basligil (2013)، بدنبال ارائه راهحل برای مدل پیشنهادی با درنظر گرفتن مسائل زیست محیطی و اجتماعی است. شرح این مقاله را میتوان بصورت زیر خلاصه کرد:
این مقاله توسعه یافته سبز و پایدار مقاله Ozkir and Basligil (2013) است که دو تابع هدف به آن اضافه شده است. بر اساس رویکرد سبز در این مقاله ، تابع حداقل کردن انتشار گاز CO2 درنظر گرفته شده است. علاوه بر این، بهمنظور درنظر گرفتن پایداری و الزامات ISO 26000:2010 ، حداقلسازی تعداد روزهای تعطیلشده بهدلیل حوادث شغلی، درنظر گرفته شده است. برای درنظر گرفتن دو تابع هدف ذکر شده، محدودیتهای مرتبط به مدل اصلی اضافه میشود. از سوی دیگر بررسی مدل بصورت چند بعدی یعنی چند محصولی، چند اجزایی میتواند مدل را عملیتر کند.
مدل توسعه یافته با استفاده از الگوریتم ژنتیک و نرم افزار LINGO حل شده است. الگوریتم ژنتیک برای بدست آوردن راهحل سریع و قابل اعتماد بهروز میشود. در ابتدای الگوریتم اصلی یک اکتشافی توسعه یافته که میتواند راهحل های مطلوب را سریعتر تولید کند. درواقع، مرحله اولیه الگوریتم ژنتیک با یک الگوریتم اکتشافی پیشرفته آغاز میشود.
ساختار الگوریتم ژنتیک این مطالعه خیلی شبیه ساختار کلاسیک هست ولی همانطور که گفته شد در تولید جمعیت اولیه بر اساس تولید اکتشافی به تسریع تولید و تکرار جمعیت کمک میکند.
در نتیجه، در این مقاله تلاش میشود که توجه به عوامل سبز و پایداری در مسئله برنامهریزی زنجیره تامین حلقهبسته در مدلسازی و الگوریتم حل افزایش یابد.
تعریف مسئله
مدل زنجیرهتامین روبهجلو شامل سه سطح عرضه موادخام، تولید محصول جدید و توزیع محصول میباشد. همچنین شامل سه سطح در زنجیره معکوس، شامل جمعآوری، بازیافت و توزیع مجدد است. این سطوح در شکل 1 نشان داده شده است.
شکل 1- زنجیره تامین حلقهبسته و جریان بین مراکز
در سطح اول این زنجیره، مواد اولیه لازم برای تولید در کارخانهها توسط مراکز جمعآوری با استفاده از اجزاء بازیافتی تهیه میشوند. درصورتیکه اجزاء توسط مراکز برگشتی عرضه نشوند، کارخانهها میتوانند اقلام مورد نیاز خود را از تامینکنندگان خارجی تامین نمایند. در این مرحله لازم است که اجزاء بازتولیدشده با حداقل استانداردهای کیفیت و عملکرد طراحی محصول، مطابقت داشته باشند. محصول به مراکز بازیافت برای تعمیر فرستاده میشود. سطح دوم زنجیره معکوس، شامل تعمیر و بازیافت محصول و ارسال آن به توزیعکنندگان پس از کنترل کیفیت و بستهبندی است. در سطح نهایی زنجیره معکوس، محصولات بازیافتی به مشتریان با قیمت پایینتر از محصولات جدید تحویل داده میشود تا تقاضای محصولات بازیافتی خود را برآورده سازند. اگر محصول کنترل شده، در شرایط مناسب برای بازیافت نباشد، باید کامل تخریب شود و سپس به کارخانهها ارسال گردد. درنهایت، اگر اجزای اصلی غیرقابل بازیافت برای استفاده در کارخانهها باشند، آنها به موادخام تجزیه میشوند و سپس این موادخام به تامینکنندگان خارجی فروخته میشود. در این مقاله یک زنجیرهعرضه حلقه بسته برای تولید و عرضه و جمعآوری و بازیافت محصولات با اجزاء مختلف طراحی شده و هر یک از این اجزا شامل چندین ماده خام در مقادیر مختلف میباشند. هدف اول این مدل افزایش سود کلی زنجیره است. نگرانیهای مسائل اجتماعی از جمله روزهای کاری از دست رفته به علت خطرات شغلی و حوادث، به عنوان تابع هدف دوم درنظر گرفته شده است. تابع هدف سوم مدل به حداکثر رساندن تقاضای مشتریان برای محصولات جدید و بازیافت شده را دنبال میکند.
عدم قطعیتها در مدل
عدمقطعیت تقاضا
برای بررسی تغییرات در سفارشات مشتری، لازم است الگوی تقاضا را درک کرد. درواقع مهمترین اصل در زنجیرهتامین، تمرکز بر تقاضای مشتری میباشد تا بتوان به درستی آنها را برآورده کرد. اگرچه پیشبینی تقاضای مشتری بطور دقیق انجام نمیشود اما در یک دوره خاص برای هر محصول اطلاعاتی درباره تقاضای مشتریان وجود دارد. اما چون با پیشبینی، برآورد تقاضای کامل مشتریان امکانپذیر نیست. از منطق فازی برای به حداکثر رساندن برآورد تقاضای مشتریان استفاده میشود. معادلات 1 تا 3، تابع عضویت تقاضای محصولات جدید و معادلات 4 تا 6، تابع عضویت تقاضای محصولات بازیافتی را بر اساس منطق فازی نشان میدهد.
عدمقطعیت اثرات اجتماعی
مسئولیت اجتماعی سازمانها شامل چند شاخص در مورد مسائل اجتماعی و محیط زیست میباشد. در این مقاله یکی از مهمترین مسائل اجتماعی مربوط به حوادث شغلی است که درنظر گرفته شده است. این عامل مربوط به بازگشایی یا بستن هر یک از موجودیتهای یک سیستم است. در این مقاله از مدلسازی فازی برای به حداقل رساندن تعداد روزهای از دست رفته کاری استفاده شده است. با توجه به شکل 2 و درنظر گرفتن LDIDEAL به عنوان تعداد ایدهآٖل روزهای از دست رفته و LDMAX بعنوان حداکثر تعداد مجاز روزهای از دست رفته، این دو شاخص بصورت معادلات 7 تا 9 تعریف میشوند. در این مدل، خطرات شغلی ناشی از احداث مراکز جمعآوری و مراکز توزیع درنظر گرفته شده قابل اغماض است.
شکل2: میزان عضویت روزهای از دست رفته کاری ناشی از حوادث شغلی برای هر نیروی کار
زنجیرهتامین حلقهبسته سه هدفه
مدل پیشنهادی در این مقاله سه هدف دارد: افزایش سود زنجیرهای، کاهش تعداد روزهای کاری که ناشی از حوادث شغلی و به حداکثر رساندن تقاضای مشتریان است. مدل دارای چند مرحله، چند محصول و چندمنظوره برای تصمیمگیری در مورد تعداد مورد نیاز مراکز و مکانهای آنها و جریان محصولات بین آنها مدلسازی شده است.
فرضیات مسئله بصورت زیر بیان شدهاند:
حداقل یک نوع مرکز در زنجیرهتامین حلقه بسته وجود دارد.
نقاط جمعآوری و برگرداندن ظرفیت بیش از یک دوره ندارند.
مراکز برگرداندن برای تخفیف محدودیتی ندارند.
قیمت محصولات برگشتی بدون توجه به کیفیت است.
محصولات بازیافتی با قیمت پایینتر از محصولات جدید فروخته میشوند.
هزینه حملونقل برای محصولات جدید و بازیافتی در هر دوره برابر است.
انتشار گاز CO2 برای کنترل و جمعآوری، تخلیه، تعمیر و دفع زبالهها را میتوان در مقایسه با انتشار گاز ناشی از حملونقل نادیده گرفت.
تعداد روزهای کاری از دست رفته به علت حوادث شغلی در مراکز جمعآوری و توزیع را میتوان درنظر نگرفت.
عرضه محصولات بازیافت شده برای مراکز توزیع را میتوان تنها از طریق مراکز بازیافت انجام داد.
تابع هدف 1:
حداکثرسازی سود کل زنجیره
سود= درآمد حاصل از فروش محصولات بازیافتی و جدید و مواد اولیه حاصل از تجزیه محصولات TREV - هزینه راهاندازی اولیه مراکز TSC - هزینه ثابت احداث مراکز در هر دوره TFS - هزینه جداسازی و جمعآوری، تخلیه، تجزیه، بازیافت و دفع زبالهها و تولید هر محصول TPC - هزینه خرید هر جزء از محصول از تامینکننده TPUC - هزینه حمل و نقل محصولات بین مراکز TTC - هزینه نگهداری محصولات THC - هزینه جریمه عدم رسیدگی به تقاضای مشتریان TPEC
تابع هدف 2:
حداقلسازی تعداد روزهای کاری از دست رفته ناشی از حوادث شغلی ( با به حداکثر رساندن عضویت فازی، تعداد روزهای از دست رفته کاهش مییابد.)
تابع هدف 3:
حداکثرسازی تقاضای مشتریان راضی
از آنجایی که درجه عضویت یکی از معیارهای پاسخگویی به تقاضای مشتریان است و باعث رضایت بخشی آنها میشود با افزایش درجه عضویت میتوان به حداکثرسازی تقاضای مشتریان راضی دست یافت.
محدودیتها:
محدودیتهای این مدل در 6 گروه طبقه بندی شدهاند: آمادهسازی، ظرفیت، بالانس کردن(تعادل جریان)، محیط زیست، پایداری، باینری و محدودیتهای غیرمنفی. معادلات 21 تا 25 ماکسیمم حد مجاز دوره هر فعالیت را در هر مرکز کنترل میکند.
معادلات 26 تا 30 تضمین میکند که حداقل یک مرکز در هر دوره بازگشایی شده باشد.
معادلات 31 تا 35 تضمین میکند که اگر یک مرکز فعالیت خود را شروع کند در دوره بعدی هم به فعالیت خود ادامه میدهد و باقی میماند. درواقع اگر مرکزی شروع به فعالیت کند تا پایان افق زمانی اجازه بسته شدن ندارد.
معادلات 36 تا 40 مربوط به محدودیتهای ظرفیت هر مرکز میباشند. جریانات ورودی به یک مرکز نباید از ظرفیت مجاز آن مرکز بیشتر باشد. فقط زمانیکه مرکز هنوز ظرفیت داشته باشد میتواند به مشتری دیگری تخصیص داده شود.
معادلات 41 تا 48 محدودیتهای تعادل جریان را در مراکز تضمین و بالانس میکند. میزان کالاهای ورودی به هر مرکز و کالاهای خروجی باید در تعادل باشند.
معادلات 49 تا 54 نشاندهنده محدودیتهای فازی مربوط به تقاضای مشتریان رضایتبخش است. درصد کالاهایی که برای مشتریان ارسال نشده است نباید به میزانی باشد که سطح رضایت مشتریان را از یک حد مجاز پایینتر بیاورد.
معادله 55 محدودیت انتشار گاز دیاکسیدکربن را درنظر گرفته است.
معادلات 56 تا 58 محدودیتهای فازی مربوط به روزهای از دست رفته کاری را به علت حوادث شغلی بیان میکند. تعداد مراکز احداثی در هر دوره باید بگونهای باشد که زمانیکه حوادث شغلی پیش میآید میزانی از روزهای مجاز از دست رفته، استفاده شود که از یک حد مجاز کمتر نباشد.
معادلات 59 تا 61 محدودیت متغیرهای دودویی و نامنفی را نشان میدهند.
روش حل
روش حلهای متعددی از جمله دقیق و فراابتکاری وجود دارند که بسته به نوع مسئله انتخاب میشوند. در برخی از مسائل بهدلیل پیچیدگی آنها، استفاده از روشهای حل دقیق امکانپذیر نمیباشد. این مسائل که نمیتوان با روشهای معمول به حل آنها پرداخت به عنوان مسائل NP معرفی میشوند که برای مسائل غیر دقیق هستند. به این معنی که روش حل و اعتبار حل فقط حدس زده میشود. این مسائل شامل مسائل NP-Hard و NP-Complete میباشند. در مسائل NP-Complete جوابها میتوانند محدود به جوابهای دودویی، بله یا خیر باشند اما در مسائل NP-Hard اینگونه نیست. برای حل این مسائل روشهای فراابتکاری مثل الگوریتم ژنتیک ارائه میشوند که میتوانند جواب حل را در حد قابل قبولی با اعتبارسنجی و بهبود نتایج بدست آورند. از آنجایی که مسئله زنجیرهتامین حلقه بسته یک مسئله NP-Hard است و تعداد متغیرها و محدودیتها زیاد میباشد، برای حل از روش فراابتکاری استفاده میشود.
رویکرد حل مسئله
قبل از ارائه الگوریتم از روشهای تصمیمگیری چندهدفه برای تبدیل توابع هدف مسئله به یک تابع هدف استفاده میشود. رویکرد E-Constraint با استفاده از اطلاعات اساسی تصمیمگیرندگان برای تبدیل برخی از اهداف مسئله به محدودیتها برای حل مدل استفاده میکند. در این رویکرد مهمترین تابع هدف را بهعنوان تابع هدف اصلی مسئله نگه میدارد و بقیه اهداف مینیممسازی و یا ماکسیممسازی را در محدودیتها درنظر میگیرد. در این مقاله، برای تبدیل مسئله به یک تابع هدف بر اساس رویکرد E-Constraint، تابع هدف حداکثرسازی سود کل زنجیره را به عنوان تابع هدف اصلی انتخاب کرده و دو تابع هدف دیگر، حداقلسازی روزهای کاری از دست رفته و حداکثرسازی تقاضای مشتریان راضی به محدودیتهای مسئله اضافه میشود.
الگوریتم ژنتیک پیشنهادی
الگوریتم ژنتیک یک نوع از الگوریتمهای تکاملی است که از زیستشناسی الهام گرفته است و ایده اصلی این الگوریتم انتقال ویژگیهای ارثی توسط ژنها است. فرض کنید که خصوصیات کلی هر نسل از طریق کروموزومها به نسل بعدی منتقل میشود، هر ژن در این کروموزومها یک مشخصه دارد. برای طراحی این الگوریتم، روشهای حل مسئله یا کروموزومها باید بر اساس علم ژنتیک باشند تا بتوان آنها را برای جهش آماده کرد. پارامترهای الگوریتم ژنتیک از جمله جمعیتها و نسلها، عملگرهای جهش، استراتژی انتخاب و معیارهای توقف باید شرح داده شوند. هدف از این الگوریتم رسیدن به بهترین کروموزوم با استفاده از تقسیم کاهشی کروموزومهای انتخابشده در هر نسل است. بنابراین برای ارزیابی کروموزومها، یک تابع برای شناسایی میزان تناسب این کروموزومها در هر تکرار تعریف میشود. پس از نسل اول و ارزیابی تناسب آنها، با توجه به پارامترهای الگوریتم و استراتژی انتخاب، بعضی از اعضا برای تولید نسل جدید انتخاب میشوند و عملگرهای متقاطع و جهش بر روی آنها اعمال میشوند. نسل جدید ارزیابی میشود و بهترین در میان آنها برای تولید نسل بعدی انتخاب میشوند. این الگوریتم تا رسیدن به معیار توقف تکرار میگردد.
تنظیم پارامترهای الگوریتم
یکی از مراحل مهم در طراحی الگوریتمهای فراابتکاری، تنظیم پارامترهایی است که میتوانند بر روی الگوریتم تاثیر بگذارند. الگوریتم ژنتیک شامل چندین پارامتر تاثیرگذار از جمله اندازه جمعیت، پارامتر تقاطع و پارامتر جهش است که برای تنظیم از روش تاگوچی استفاده شده است و برای پارامتر تکرار، دو سطح درنظر گرفته شده است. با استفاده از روش تاگوچی بهترین پارامترها و بهترین ترکیب از پارامترها و عملگرها انتخاب میشوند. وقتی این پارامترها تغییر میکنند، منجر به نتایج متفاوت میشوند. در این مقاله ابتدا نمونههای کوچک با 200 تکرار مورد بررسی قرار گرفتند و پس از بررسی دقت الگوریتم و مقایسه نتایج با نرمافزار LINGO برای نمونههایی با مقیاس بزرگتر با 400 تکرار مورد استفاده قرار گرفتند. در هربار اجرای آزمایش مقدار تابع هدف بدست آمده باید مطابق روش تاگوچی به نسبت سیگنال به نویز که در حکم متغیر پاسخ است تبدیل شود تا بر طبق آن تحلیل و تصمیمگیری صورت گیرد. تنظیم پارامترها در نرم افزار MINITAB صورت گرفت و توان دادههای مورد نیاز با استفاده از معادله 62،انحراف درصد نسبی SNR ، نرمال شد. پس از اتمام روش تاگوچی گرافهای مربوط به SNR بصورت شکلهای زیر ترسیم میشوند. با توجه به نمودار SNR حاصل از آزمایشات در شکل 3، پارامتر اندازه جمعیت (npop) در سطح2، پارامتر متقاطع (pc) در سطح 3 و پارامتر جهش (pm) در سطح 3، حداکثر مقدار سیگنال به نویز اتفاق افتاده است. همچنین در گراف میانگین شکل 4، حداقل میانگین در سطوح بالاترین سطح رخ داده است. با توجه به نتایج آزمایش، پارامترهای الگوریتم را میتوان تنظیم کرد.
شکل 3- گراف نسبت سیگنا به نویز پارامترها و تغییرات نسبت در سطوح مختلف
شکل 4- گراف میانگینها و بررسی تغییرات پارامترها در سه سطح
ایجاد کروموزوم اولیه
کروموزوم دارای یک ساختار ماترسی است و نشاندهنده بازگشایی یا بسته بودن یک نهاد در زنجیره است. ردیفها و ستونهای ماتریس نشاندهنده تعداد نهادها و دورهها هستند که بازگشایی یا عدم بازگشایی نهادها در هر دوره با صفر یا یک مشخص میشود. برای ایجاد کروموزومهای اولیه، این ماتریس بصورت تصادفی پر شده است.
کروموزوم جریان محصول
8 کروموزوم با 4 بعد ساختاری برای نشان دادن کد جریان محصولات بین مراکز مختلف تشکیل شدهاند. در این ساختار، هر یک از کدها مقدار کالاهای حملشده بین موجودیتهای دیگر را نشان میدهند. مثلا کد (3،5،2،8) نشاندهنده سه محصول جدید است که از مرکز توزیع شماره 5 برای مشتری شماره 2 در دوره 8 ارسال شده است.
ارزیابی کروموزوم مناسب
برای ارزیابی مناسب کروموزوم، ابتدا اعداد تصادفی حاصل باید به مقادیر قابل استفاده در الگوریتم تبدیل شوند. برای این منظور، اعداد تصادفی به جریان محصولات و اینکه تقاضای هر مشتری در هر دوره برای هر محصول جدید یا بازیافتی چگونه برآورده میشود، تبدیل میشوند. پس از تهیه این اطلاعات، ارزیابی مناسب آنها را میتوان با استفاده از تابع هزینه انجام داد.
استراتژی انتخاب، عملگر جهش و متقاطع
انتخاب در الگوریتم ژنتیک بدین معنی است که تصمیم بگیرد که چگونه والدین در هر نسل برای تولید نسل بعدی انتخاب شوند. هدف درواقع انتخاب بهترین جمعیت برای تولید نسل بهتر از نسل قبل است. در الگوریتم پیشنهادی از چرخهای رولت برای عملگر متقاطع و انتخاب تصادفی جهش استفاده شده است. در مکانیزم چرخ رولت هر یک از کروموزوم ها بسته به میزان مناسب بودنشان، براساس تابع برازش، احتمال انتخاب شدن را دارند. به عبارت دیگر هرچقدر یک کروموزوم بهتر باشد احتمال انتخاب شدن آن برای تولید نسل بعدی بیشتر است و برعکس هرچقدر کروموزوم بدتر باشد، احتمال انتخاب شدن آن برای تولید نسل بعدی کمتر میشود. بردار تقاطع با ترکیب ژنهای والدین انجام میشود. بطوریکه هر فرزند بخشی از ویژگیهای والدین خود را به ارث میبرد. در جهش کروموزومهای جریان محصول، 10٪ از حداقل تقاضا و حداکثر مقدار متغیر با استفاده از تابع نرمال اضافه و یا کاسته میشود. برای جهش در بازگشایی کروموزوم یک موجودیت، پس از انتخاب برخی از ژنها با استفاده از نرخ مشخص شده، اگر ارزش اسمی ژن یک باشد آنرا به صفر تغییر میدهد و اگر مقدار آن صفر باشد به یک تبدیل میکند. معیار توقف الگوریتم، رسیدن به یک تعداد تکرار خاص، تعیین شده است.
نتایج محاسبات
22 مسئله با ابعاد مختلف که ویژگیهای آنها در جدول 8 آورده شدهاست مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حل اجرای الگوریتم مسائل در ابعاد مختلف در جدول 9 نشان داده شدهاست. در جدول 9 مقدار تابع هدف هر مسئله با استفاده از LINGO و همچنین با استفاده از الگوریتم ژنتیک محاسبه شد و زمان سپری شده حل در هر دو روش نوشته شد. با توجه به جدول 9، در ارزیابی 11 نمونه اول، جواب دقیق توسط LINGO بدست آمد. جواب دقیق از LINGO و نتایج بدست آمده از الگوریتم ژنتیک در شکل 5 مقایسه شده است. نتایج نشان میدهد که راهحلهای الگوریتم پیشنهادی تا حد زیادی نزدیک به راهحل دقیق مسئله است. بنابراین این الگوریتم قادر به ارائه راهحلهایی است که بسیار نزدیک به راهحل دقیق هستند. در ارزیابی نمونه 11 با استفاده از نرمافزار، زمان لازم برای ارائه یک راهحل نسبت به حل با الگوریتم ژنتیک بطور قابل توجهی افزایش یافته است. در ارزیابی نمونه 11 معیار توقف در الگوریتم ژنتیک از 200تکرار به 400 تکرار تغییر یافت. در همین حال، زمان مورد نیاز الگوریتم برای ارائه راهحل نسبت به نرمافزار LINGO مناسبتر و منطقیتر بود. نتایج این مقایسه در شکل 6 نشان داده شده است در نمونه های 12 تا 16 هیچ راهحل دقیق توسط نرمافزار LINGO تا زمان 28000ثانیه ارائه نشده است. با این حال، الگوریتم ژنتیک پیشنهادی در کمتر از 1 ساعت راهحل قابل قبولی را ارائه میدهد. با توجه به تحقیقات انجام شده الگوریتم ژنتیک پیشنهادی برای رسیدگی به مدل توصیف شده در ابعاد بزرگ موثر است و نتایج قابل قبولی ارائه میدهد. همچنین زمان مورد نیاز برای حل مدل قابل قبول است.
شکل 5 - مقایسه زمان سپری شده در هر دو روش
شکل 6 - نمودار مقایسه تغییرات تابع هدف بدست آمده با نرمافزار LINGO و الگوریتم ژنتیک
نتیجهگیری
در این مقاله، زنجیرهتامین حلقهبسته به عنوان یک مسئله مهم مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس شکافهای تحقیق موجود در ادبیات، یک زنجیرهتامین حلقهبسته با سطوح مختلف، چند محصول و چند دورهای با تعیین تمام اجزاء محصولات و موادخام مورد بررسی قرار گرفت. مدلسازی با تاکید بر سودآوری کل زنجیره و بدست آوردن رضایت مشتریان از طریق پاسخگویی سریع به تقاضا و همچنین توجه به مسائل زیست محیطی و اجتماعی انجام شد. برای بررسی موارد مختلف در این زمینه، یک الگوریتم ژنتیک پیشنهاد شد. برای اثبات صحت و درستی الگوریتم، مدل پیشنهادی در نرمافزار LINGO کدگذاری و نتایج آن در ابعاد کوچک با نتایج حل توسط الگوریتم مقایسه شد. با توجه به نتایج، الگوریتم پیشنهادی مناسب و قادر به ارائه جواب برای مسائل در مقیاس بزرگ میباشد.
برای پیشنهادات آینده استفاده از این الگوریتم در دنیای واقعی توصیه میشود. همچنین توجه بیشتر به ملاحظات زیست محیطی و پایدار از مسائل مهم در این حوزه بهحساب میآیند. این ملاحظات میتواند نگرانیهای امروزی جوامع شامل عدم آب آشامیدنی و گرم شدن زمین باشد. استفاده از الگوریتم ژنتیک چندهدفه و مقایسه آن با دیگر الگوریتمهای فراابتکاری میتواند زمینههای برجسته برای تحقیقات آتی باشد.