ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 |
چکیده:
این مقاله یک مسئله طراحی زنجیره تامین در مواقع بروز فرصتهای جدید بازار و تحت عدم قطعیت تقاضا در نظر گرفته است. هدف، بهینهسازی یکپارچه و کاهش هزینههای لجستیک و تولید در زنجیره تامین است. این مسئله در صنعتهای متفاوت ازجمله تولید اجسام نیمه رسانا، زنجیره تامین چند مرحلهای صنعت خوردو و لوازم مصرفی اتفاق میافتد. در همین راستا مدل بهینهسازی استوار مبتنی بر سناریو برای مواجهه با عدم قطعیت تقاضا ارائه شده است. در مدل ارائه شده تابع هدف به دنبال کمینه کردن هزینه زنجیره تامین می باشد که از ۳ قسمت تشکیل شده است که عبارتند از: هزینههای انتظاری، وزن داده شده به واریانس جوابهای تحت تقاضای غیر قطعی و جریمه عدم ارضای تقاضا (در انتهای افق برنامهریزی).
مقدمه
مدلسازی و حل مسائل یکپارچه تولید- توزیع در زنجیره تامین در شرایط فازی، اغلب کار پیچیدهای بوده و تاکنون مطالعات کمی در این زمینه انجام گرفته است. در اکثر تحقیقات گذشته، تمام پارامترهای مسئله مانند عرضه و تقاضا بصورت قطعی درنظر گرفته شدهاند، این در حالی است که بیشتر تصمیمگیریها در واقعیت در محیطی رخ میدهد که نبود قطعیت در توابع هدف، محدودیتها و پارامترها امری اجتنابناپذیر میباشد. همچنین، در سال های اخیر تصمیمگیری درباره طراحی زنجیره تامین بهینه با در نظر گرفتن اثرات نامطلوب زیست محیطی و کنترل آنها در سراسر زنجیره مورد توجه بسیاری از محققان قرار گرفته است. از اینرو در این مقاله برنامهریزی چندهدفه فازی برای یک شبکه زنجیره تامین سه سطحی که شامل تولیدکنندگان، مراکز توزیع و نقاط تقاضاست با هدف کمینهسازی هزینههای کل شبکه، اثرات زیست محیطی و زمان توزیع و همچنین بیشینهسازی سطح سرویسدهی مراکز تولید و توزیع ارائه میگردد. در این مسئله پارامترهای هزینه، ظرفیت مراکز و تقاضا فازی میباشد. در ابتدا مدل فازی زدایی شده و به یک مدل قطعی تبدیل میشود. سپس مدل چندهدفه قطعی با سه روش معیار جامع(LPمتریک)، محدودیت اپسیلون و برنامهریزی آرمانی حل میشود. در پایان مثال عددی برای ارزیابی مدل، مقایسه روشهای حل مذکور و تعیین جواب بهینه که شامل مکانیابی مراکز تولید و توزیع، تعیین تعداد بهینه مراکز ذکر شده و مقدار بهینه جریان کالا بین مراکز مختلف است با استفاده از نرمافزار LINGOحل و ارائه میشود. تحلیل نتایج حاصل با استفاده از روشmax-min بیانگر این است که از بین روشهای حل ارائه شده در این تحقیق، روش محدودیت اپسیلون نسبت به روشهای دیگر دارای عملکرد بهتری میباشد.
مقدمه
زنجیره تامین محصولات فسادپذیر دارای ویژگیهای خاصی از قبیل عمر کوتاه، شرایط نگهداری خاص، تجهیزات و تسهیلات ویژه جهت تولید، نگهداری و توزیع میباشد. انتخاب مناسب تامینکنندگان و انبارش و نگهداری محصولات، جزء مهمی در این نوع زنجیره میباشد که در سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. زیرا محصولات فسادپذیر مدت زمان ماندگاری بالایی ندارند و باید با کیفیت بالا و بهموقع در دسترس مصرفکنندگان قرار گیرند. در این مقاله زنجیره تامین میوه(سیب) مورد ارزیابی قرار گرفته است. مسئله بصورت مدل خرید و مدل فروش بصورت جداگانه و مدل یکپارچه خرید و فروش ارائه شده است. در مدل خرید، هدف انتخاب عرضهکنندگان مناسب و میزان بهینه خرید از هر یک با هدف کمینه کردن هزینههای خرید میباشد. تخصیص کالاهای خریداری شده به سردخانههای موجود با هدف کمینه کردن هزینهها در مدل فروش تعیین میگردد. در نهایت مدل یکپارچه خرید و انبارش محصولات با هدف کمینه کردن هزینههای کل سیستم ارائه میشود. برای ارزیابی مدلهای معرفی شده و مقایسه عملکرد آنها، مطالعه موردی بیان میشود که با توجه به نتایج، در مدل خرید بصورت جداگانه، محصولاتی که سطح کیفیت بالایی دارند و میتوانند در مدت زمان طولانیتری نگهداری شوند، بیشتر از محصولات با سطح کیفیت و زمان نگهداری متوسط و کم خریداری میشوند. در مدل انبارش و نگهداری بصورت جداگانه، مشاهده میشود که میزان هزینههای مدل پیشنهادی کمتر از مدل واقعی است، زیرا در مدل واقعی تخصیص مناسب محصولات بر اساس سطح کیفیتشان به تسهیلات انبارش صورت نگرفته است. در مدل یکپارچه نیز میزان تخصیص محصولات به سردخانهها و مقدار کالای خریداری شده تعیین میشود. در نهایت استفاده از مدل یکپارچه بدلیل کاهش چشمگیری در هزینههای کل، منافع اقتصادی بسیار بالایی را نسبت به مدلهای مجزا خواهد داشت.
ادامه مطلب ...