مدل بازی دیفرانسیلی برای استراتژی‌های کاهش انتشار و طراحی قرارداد در یک زنجیره تأمین دو کاناله (مقاله بیست و هشتم)

چکیده

کاهش انتشار مشترک به طور گسترده در زنجیره تأمین کم کربن استفاده می‌شود. این امر شامل کاهش انتشار آلاینده‌های تولیدکننده و کمپین تبلیغاتی خرده‌فروش است. در این مقاله، یک بازی دیفرانسیلی که شامل یک تولیدکننده و یک خرده‌فروش است، در یک زنجیره تأمین دو کاناله تحت محیط کم کربن بکار گرفته شده است. در این مقاله استراتژی‌های تعادل بهینه در زنجیره‌های تأمین دو کاناله متمرکز و غیرمتمرکز تحلیل شده است و نتایج زنجیره‌های تأمین تک کاناله و دو کاناله مقایسه شده است. همچنین نشان داده شده است که چگونه قرارداد تبلیغات مشارکتی، مشارکت در تبلیغات و کاهش انتشار بر استراتژی‌های بهینه و هماهنگی زنجیره‌های تأمین دو کاناله تأثیر می‌گذارد. نتایج نشان می‌دهد که مسیر سطح کاهش انتشار یکنواخت است، در حالیکه مسیر تمایل حداکثر یک بار تغییر جهت می‌دهد. قیمت عمده‌فروشی و میزان وفاداری مشتری به کانال خرده‌فروشی تأثیر قابل توجهی بر استراتژی‌های بهینه دارد. در زنجیره تأمین دو کاناله تلاش تولیدکننده و کاهش انتشار بیشتر است و سود خرده‌فروش و تلاش تبلیغاتی کمتر از زنجیره تأمین تک کاناله است. قرارداد مشارکتی تبلیغات و کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای تحت شرایط قطعی کارآمدتر از قرارداد تبلیغاتی مشارکتی است و ترجیح مصرف‌کنندگان به کربن پایین و برند نشان دهنده احتمال بیشتری است که اعضای زنجیره تأمین این قرارداد را اتخاذ کنند. نتایج می‌تواند مبنایی نظری برای اعضای زنجیره تأمین برای تصمیم‌گیری بهینه و انتخاب قرارداد مناسب در یک زنجیره تأمین دو کاناله تحت محیط کم کربن فراهم کند. 

اثر شلاقی و تحلیل پیچیدگی در یک زنجیره تأمین چند کاناله با در نظر گرفتن بازی قیمت با حساسیت تخفیف (مقاله بیست و هفتم)

چکیده

این مقاله یک زنجیره تأمین چند کاناله را ایجاد می‌کند که شامل یک تولیدکننده، یک خرده‌فروش دو کاناله و یک خرده‌فروش آنلاین است. خرده‌فروش دو کاناله دارای یک کانال سنتی و یک کانال آنلاین است. تولیدکننده با خرده‌فروشان همکاری می‌کند و یک کانال مستقیم را به طور همزمان ایجاد می‌کند. حساسیت‌های افقی و حساسیت نسبت به تخفیف در قیمت گذشته برای ایجاد توابع تقاضای حساس به قیمت در نظر گرفته شده است. پیچیدگی و اثر شلاقی هر کانال با توجه به سرعت تعدیل قیمت و حساسیت تخفیف در قیمت گذشته بررسی شده است. نتایج نشان می‌دهد که حساسیت تخفیف متوسط یا پایین سیستم را پایدار نگه می‌دارد و حساسیت تخفیف بالا، سیستم را به حالت چرخه دوگانه یا حالت آشفته می‌آورد. اگر هر دو کانال آنلاین سرعت تنظیم را با استراتژی مشابه افزایش دهند، سیستم از طریق انشعاب Neimark-Sacker دچار هرج و مرج خواهد شد. اثر شلاقی تحت تأثیر سرعت تعدیل قیمت و حساسیت تخفیف قیمت قرار می‌گیرد، به ویژه در حالت دو دوره‌ای یا هرج و مرج، که در آن اثر شلاقی کل زنجیره تأمین به طور قابل توجهی افزایش می یابد. نتایج نشان می‌دهد که کنترل حساسیت تخفیف قیمت برای شرکت‌های زنجیره تأمین مفید است. 

ایجاد انعطاف‌پذیری در زنجیره تأمین دارو از طریق موجودی و منبع‌یابی دوگانه (مقاله بیست و هفتم)

چکیده:

این مقاله از یک مسأله مدیریت ریسک که یک شرکت داروسازی پیشرو با آن مواجه است الهام گرفته شده است. اقدامات کلیدی کاهش ریسک عملیاتی شامل کاهش ریسک موجودی (RMI)، منبع‌یابی دوگانه و ظرفیت چابکی است. رابطه بین این سه معیار با مدل‌سازی شرکت تولیدکننده دارو که در معرض خطر اختلال زنجیره تأمین قرار دارد، مطالعه می‌شود. این شرکت سطوح بهینه RMI را برای منابع فرضی دوگانه و ظرفیت چابکی تعیین می‌کند. کاهش سطوح RMI در حضور منابع دوگانه و ظرفیت چابکی تعیین می‌شود. علاوه بر این، با استفاده از یک مثال، تصمیمات RMI، منبع‌یابی دوگانه و ظرفیت چابکی به طور مشترک تجزیه و تحلیل می‌شود. به نظر می‌رسد که RMI و ظرفیت چابکی تا زمانی که منبع دوگانه در دسترس نباشد می‌توانند جایگزین شوند. همچنین نشان داده می‌شود که برای زمان‌های طولانی اختلال، نرخ بهینه تولید منبع دوگانه ممکن است در زمان اختلال کاهش یابد. در چارچوب مدل‌سازی، یک معیار عملیاتی معرفی می‌شود که انعطاف‌پذیری زنجیره تأمین را تبدیل به یک شاخص کمی می‌کند. اختلالات زنجیره تأمین می‌تواند تاثیر شدیدی بر تجارت داشته باشد و نیاز به مدیریت مناسب دارد.

طراحی قرارداد کاهش کربن برای یک زنجیره تأمین با مسئولیت زیست محیطی تحت اطلاعات نامتقارن (مقاله بیست و ششم)

چکیده

مسئولیت زیست‌ محیطی توجه قابل‌توجهی را به خود جلب کرده است، امّا اینکه چگونه عدم تقارن اطلاعات بر انگیزه‌های شرکت‌ها در انجام مسئولیت‌های زیست‌محیطی و دستیابی به سودآوری تأثیر می‌گذارد، هنوز به طور کامل بررسی نشده است. در این مقاله، یک زنجیره تأمین در نظر گرفته شده است که در آن یک تولیدکننده و یک خرده‌فروش به ترتیب در فناوری کاهش کربن و تلاش‌های بازاریابی سبز برای کاهش کربن سرمایه‌گذاری می‌کنند. مسئله اصلی که در اینجا به آن پرداخته می‌شود این است که وقتی خرده‌فروش به‌طور خصوصی از میزان تلاش‌های بازاریابی سبز و پتانسیل واقعی بازار مطلع است، تولیدکننده چگونه قراردادها را برای سودآوری و انطباق با مسئولیت‌های زیست‌محیطی طراحی می‌کند. مدل‌های قرارداد را برای زنجیره تأمین غیرمتمرکز و برای نمونه معیاری که در آن زنجیره تأمین به صورت عمودی یکپارچه شده است، توسعه داده شده است. نتایج نشان می‌دهد که در حالت تعادل، قرارداد بهینه تحت اطلاعات کامل، سودآوری و انطباق با مسئولیت‌های زیست‌محیطی را تضمین می‌کند. زیرا سود سیستم و مقدار کربن در زنجیره تأمین غیرمتمرکز برابر با زنجیره تأمین یکپارچه است. بر اساس اطلاعات نامتقارن، تولیدکننده فهرستی از قراردادها را برای ترغیب خرده‌فروش به افشای پتانسیل واقعی بازار و مشارکت فعال در کاهش کربن ارائه می‌کند. منوی قراردادها به تولیدکننده اجازه می‌دهد تا سود بیشتری را با کربن کمتر بدست آورد و خرده‌فروش را قادر می‌سازد تا مبلغی را بابت اجاره اطلاعات اضافی دریافت کند که این امر انجام مسئولیت‌های زیست محیطی را تسهیل می‌کند. تولیدکننده ممکن است از سیاست نقطه برش استفاده کند تا خرده‌فروش را از انعقاد قرارداد تحت برخی شرایط باز دارد. نشان داده شده است که این سیاست همیشه برای تولیدکننده سودآور است، در حالی‌که ممکن است سازگار با محیط زیست نباشد. علاوه بر این، تجزیه و تحلیل حساسیت نشان می‌دهد که: (1) زمانی که کارایی سرمایه‌گذاری برای کاهش کربن افزایش می‌یابد، فهرست قراردادها تولیدکننده را سودآورتر می‌کند و تا زمانی که راندمان به اندازه کافی بالا می‌رود، کربن کاهش می‌یابد، و (2) زمانی که پتانسیل بازار یا معاملات بر روی کاهش کربن افزایش می‌یابد، منوی قراردادها سود تولیدکننده را افزایش می‌دهد و در عین حال کربن را کاهش می‌دهد. بنابراین سودآوری و رعایت مسئولیت‌های زیست محیطی را تضمین می‌شود.