مقدمه:
در سال 2002، انتشار گاز کربن دی اکسید 40 بیلیون تن تخمین زده شده است و انتظار می رود در سال 2030 به 58 بیلیون تن برسد. سیستم مبادله میزان انتشار اتحادیه اروپا (EU-ETS)، در سال 2005 توسط کمیسیون های اروپایی به منظور کاهش میزان انتشار گاز گلخانهای شروع به کار کرد. این اتحادیه شامل 11000 ایستگاه تولید برق و کارخانههای صنعتی در 30 کشور میباشد. انتظار میرود این سیستم، میزان انتشار کربن را از سال 2005 تا 2020، 21% کاهش دهد. این سیستم قانون cap-and-trade را به کار گرفته است، بر اساس این قانون میزان انتشار گاز کربن برای شرکتها محدود میشود و برای انتشار کربن اضافی هزینه پرداخت میشود و اگر انتشار کربن کمتر از حد مجاز باشد میزان منتشر نشده در بازار تجارت کربن فروخته میشود. این سیستم با نتایج مفیدی همراه بوده است. سیستمی مشابه به آن در لسآنجلس و کالیفرنیا که از شهرهای آلوده آمریکا میباشند، به منظور کاهش آلایندهها پیادهسازی شده است.
مدل ریاضی:
در این بخش، یک مدل ریاضی برای یک زنجیره تامین دو سطحی شامل یک تولیدکننده و یک خردهفروش توسعه داده شده است. فرض شده که انتشار گاز گلخانهای تابعی از نرخ تولید تولیدکننده میباشد. هدف از توسعه مدل، یافتن مقدار بهینه نرخ تولید جهت مینیمم کردن هزینه کل زنجیره تامین با در نظر گرفتن محدودیت انتشار کربن میباشد.
زمانی که تولیدکننده و خردهفروش با همکاری یکدیگر تصمیمگیری کنند، هماهنگی زنجیره تامین ایجاد شده است. هزینه نگهداری زنجیره تامین شامل مجموع هزینههای راهاندازی، نگهداری تولیدکننده و هزینههای سفارش دهی و نگهداری خردهفروش میباشد و به صورت زیر محاسبه میشود:
رابطه بین نرخ تولید و میزان انتشار گاز کربن از رابطه زیر بدست میآید:
هزینه مالیات انتشار کربن نیز به هزینههای زنجیره تامین اضافه میشود. همچنین هزینه انتشار کربن بیشتر از حد مجاز نیز به تابع هزینههای زنجیره تامین اضافه میشود. تابع هزینه کل زنجیره تامین به صورت زیر محاسبه میشود:
تابع هزینه شامل هزینههای زنجیره تامین، مالیات انتشار کربن و هزینه انتشار بیشتر از حد مجاز میباشد. اگر فقط هزینههای زنجیره تامین در نظر گرفته شود، میزان بهینه نرخ تولید به صورت زیر در هزینههای نگهداری، راهاندازی و سفارش دهی، تعادل ایجاد میکند.
اگر فقط هزینه مالیات انتشار کربن در نظر گرفته شود، میزان بهینه نرخ تولید که هزینه انتشار کربن را حداقل میکند، به صورت زیر میباشد:
هر اختلاف از نرخ تولید فوق، هزینه انتشار کربن را افزایش میدهد. مجازات برای انتشار کربن بیشتر نیز به نرخ تولید بهینه بستگی دارد. اگر میزان انتشار کربن بیشتر از حد مجاز باشد در مدل ریاضی فوق، Y مقدار یک میگیرد و در غیر این صورت برابر با صفر میباشد.
لم 1: نرخ تولید بهینه از طریق دو شرط زیر بدست میآید:
P0 نرخ تولیدی میباشد که به ازای آن انتشار گاز کربن کاهش مییابد.
هزینه موجودی زنجیره تامین در هر بار سفارش به تعداد دفعات بازپرسازی (λ) تولیدکننده بستگی دارد. به منظور سرعت بخشیدن به یافتن نرخ تولید بهینه، برای λ یک حد بالا و یک حد پایین تعیین میشود. با برابر صفر قراردادن مشتق تابع هزینه زنجیره تامین بر حسب λ ، عبارت زیر به دست میآید:
مقدار مینیمم و ماکزیمم λ به صورت زیر تعیین میشود:
مثال عددی:
در این بخش، جهت ارزیابی مدل ریاضی ارائه شده، مثالهای عددی در نظر گرفته شده است.
در شکل فوق، جریمهای برای انتشار در نظر گرفته نشده است. با توجه به شکل، مقدار بهینه نرخ تولید 1741 میباشد که به ازای آن، مجموع هزینههای زنجیره تامین کمترین مقدار را دارد. زمانی که نرخ تولید بهینه 1100 میباشد زنجیره تامین کمترین هزینه موجودی را دارد و وقتی نرخ بهینه برابر با 2000 میباشد، میزان انتشار بیشتر از حد مجاز در کمترین مقدار خود قرار دارد. در نتیجه، نرخ تولیدی که میزان انتشار را مینیمم میکند لزوما هزینههای کل زنجیره را مینیمم نمیکند. به منظور یافتن نرخ تولید بهینه برای زنجیره تامین باید به هر دو هزینههای موجودی و انتشار توجه کرد.
در مثال بعدی، برای انتشار کربن جریمه در نظر گرفته شده است اما برای انتشار مالیات در نظر گرفته نشده است.
هزینه انتشار کربن مازاد در شکل (a) ، برابر با 4000 است و در شکل (b) برابر با 6000 در سال در نظر گرفته شده است. با مقایسه دو شکل فوق، هزینه کل زنجیره در شکل مورد اول کمتر از مورد دوم میباشد. مورد دوم نشان میدهد که هزینهی زیاد انتشار گاز کربن مازاد، تولیدکننده را به تولید با نرخی در این بازه [1741.80,2258.2] تشویق میکند. زمانی که یک حد مجاز برای انتشار کربن و هزینهای برای انتشار مازاد در نظر گرفته میشود، نرخ تولید به میزانی انتخاب میشود که انتشار کربن، کمتر از حد مجاز باشد که هزینههای انتشار مازاد به تولیدکننده تحمیل نشود.
در مثال بعد هم هزینه انتشار کربن مازاد و هم مالیات انتشار کربن در نظر گرفته شده است و نتایج آن در شکل زیر نشان داده شده است.
با توجه به شکل فوق، اگر تولیدکننده با نرخ تولید 1200 تولید کند، هزینههای موجودی کمترین مقدار را دارند. از طرف دیگر، هزینه های انتشار کربن مازاد و مالیات نیز به تولیدکننده تحمیل میشود، اگر تولیدکننده با نرخ تولید 1741 تولید کند، گاز کمتری منتشر میکند و هزینه کمتری جهت انتشار مازاد پرداخت میکند. نرخ تولید بهینه جهت کاهش هزینهها 1741 میباشد. زمانی که برای انتشار مازاد جریمه در نظر گرفته میشود و همچنین مالیات برای انتشار تعیین میشود، تولیدکننده باید به طور همزمان به هزینههای موجودی و انتشار کربن توجه داشته باشد.
در مثال بعد فرض شده است که تولیدکننده با محدودیت ظرفیت مواجه است و وی تنها درصدی از تقاضای مشتری را میتواند پاسخ دهد. ماکزیمم نرخ تولید 1700 فرض شده است.
با توجه به شکل فوق، اگر محدودیت ظرفیت نداشته باشیم در نرخ تولید 1741 هزینههای زنجیره تامین در کمترین مقدار خود است. با وجود محدودیت، نرخ تولید 1741 نمیتواند انتخاب شود. در نتیجه، اگر نرخ تولید به 1200 کاهش یابد برای تولیدکننده سودآور است زیرا هزینه کل زنجیره تامین در این نرخ تولید کمتر از سایر نرخ تولیدها است.
مثال بعدی با در نظر گرفتن جریمههای متفاوت در بازههای متفاوت مورد بررسی قرار میگیرد. شکلهای زیر، به ترتیب با جریمه انتشار صفر و 18 ترسیم شده است.
با توجه به شکلهای فوق، سه انتخاب وجود دارد. 1) نرخ تولید 1200 با هزینه انتشار مازاد دو برابر 2) نرخ تولید 1341 با هزینه انتشار کربن 3) نرخ تولید 1741 بدون هزینه انتشار. در این مثال، با در نظر گرفتن جریمه صفر، جواب بهینه حاصل نمیشود. با در نظر گرفتن جریمه و صرفهجویی در هزینهها، جواب بهینه حاصل میشود. جواب بهینه در نرخ تولید 1741 حاصل میشود.
در مثال بعدی، اهمیت هماهنگی بین تولیدکننده و خردهفروش مورد بررسی قرار میگیرد. در جدول زیر نتایج حاصل نشان داده شده است.
با توجه به جدول فوق، در مثال 3.1 هزینههای زنجیره تامین با در نظر گرفتن هماهنگی، تقریبا 6% کاهش مییابد و هزینه انتشار کربن را تقریبا 1% افزایش میدهد. در مثال 3.2 هزینههای زنجیره تامین با در نظر گرفتن هماهنگی، تقریبا 8% کاهش مییابد و هزینه انتشار کربن تغییری نمیکند. در مثال 3.3 هزینههای زنجیره تامین با در نظر گرفتن هماهنگی، تقریبا 6% کاهش مییابد و هزینه انتشار کربن تغییری نمیکند. در مثال a3.4 هزینههای زنجیره تامین با در نظر گرفتن هماهنگی، تقریبا 7% کاهش مییابد و هزینه انتشار کربن تغییری نمیکند. در مثال b3.4 هزینههای زنجیره تامین با در نظر گرفتن هماهنگی، تقریبا 7% کاهش مییابد و هزینه انتشار کربن تغییری نمیکند. در مثال 3.5 هزینههای زنجیره تامین با در نظر گرفتن هماهنگی، تقریبا 6% کاهش مییابد و هزینه انتشار کربن تغییری نمیکند.
نتایج:
1) در سیاستی که تنها جریمه برای انتشار کربن اضافی را در نظر میگیرد، جواب بهینه حاصل مقدار گاز آلاینده بیشتری تولید میکند.
2) سیاستی که مالیات انتشار کربن و جریمه انتشار بیش از حد را در نظر میگیرد، کارآمد است و جواب بهینه میزان گاز آلاینده کمتری منتشر میکند.
3) در مدل هماهنگی هزینههای زنجیره تامین کاهش مییابد در حالی که هزینههای موجودی کاهش مییابند ولی هزینههای انتشار کربن و جریمه انتشار بیشتر از حد مجاز تغییری نمیکند.