مقدمه:
بیشتر شرکتها به منظور دستیابی به سود بیشتر در زنجیره تأمین به اهمیت همکاری بیشتر اعضای زنجیره و بهبود مکانیزمهای هماهنگی، پی بردهاند. از این رو در تئوری، برخی از تحقیقات به بررسی مکانیزمهای بهبود همکاری و هماهنگی بین اعضای زنجیره پرداختهاند که در ادبیات برای این منظور دو روش وجود دارد: (1) رقابت در زنجیره تامین و (2) استفاده از قراردادهای مختلف در زنجیره تامین. در ادبیات، تحقیقات بسیاری موضوع رقابت در زنجیره تامین را از دو جنبه "رقابت بین اعضای بالادستی" از جمله تولیدکنندگان و یا تامینکنندگان و "رقابت بین اعضای پاییندست" مانند خردهفروشان بررسی کردهاند.
هماهنگی زنجیره تامین و کارآمدی پارتو دو ویژگی مهم در زنجیرههای تامین میباشد. در زنجیره تامین هماهنگ، قرارداد توافق شده بین اعضا افزایش سود زنجیره تامین را تضمین میکند. یک قرارداد را کارا گویند اگر با به کارگیری آن سود تمام اعضا بهبود یابد. اعضای زنجیره تامین جهت هماهنگی، قراردادهای مختلفی را به کار گرفتهاند؛ برخی از آنها عبارتند از: قرارداد بازگشت، تاخیر در پرداخت، تسهیم درآمد، تخفیف.
تعریف مسئله:
یک زنجیره تامین دو سطحی شامل دو تولیدکننده انحصاری و یک خردهفروش در نظر گرفته شده است. تقاضا به صورت احتمالی و وابسته به قیمت خردهفروشی میباشد. خردهفروش دو کالای رقابتی را با نرخ جایگزینی متفاوت به فروش میرساند. هر تولیدکننده تنها یک محصول تولید میکند و خردهفروش محدود به خرید یک نوع کالا نمیباشد و میتواند از هر دو تولیدکننده کالا خریداری کند. با توجه به احتمالی بودن تقاضا، خردهفروش ممکن است با کمبود یا مازاد کالاها مواجه شود.
تابع تقاضا:
فرض میشود که ساختار هزینه تولیدکننده و ساختار تقاضای کالا متقارن است. تابع تقاضا برای هر کالا به صورت زیر میباشد:
در رابطه فوق، جمله اول تقاضای اولیه، جمله دوم تاثیر قیمت کالا بر تقاضا و جمله سوم حساسیت تقاضا به قیمت کالای رقیب را نشان میدهد. با توجه به احتمالی بودن تقاضا، تابع تقاضا به صورت زیر میباشد:
که در رابطه فوق، ϵi متغیر تصادفی در بازه [Ai,Bi] میباشد.
مسئله خردهفروش:
میزان سفارش خردهفروش برای هر کالا به صورت زیر میباشد:
که zi سطح اطمینان برای کالا را نشان میدهد. در این مسئله از مدل روزنامهفروش استفاده شده و تابع سود خردهفروش به صورت زیر محاسبه میشود:
سود کل مورد انتظار خردهفروش به صورت رابطه زیر میباشد:
با محاسبه مشتق مرتبه اول بر حسب قیمت خردهفروش و برابر صفر قراردادن آن، مقادیر بهینه قیمت به صورت زیر حاصل میشود:
با جایگذاری مقادیر بهینه قیمت در تابع هدف، تابع هدف به صورت رابطه 2 بازنویسی میشود:
تابع هدف نسبت به zi ها مقعر است و یک جفت (z1,z2)، وجود دارد که مقدار تابع سود خردهفروش را حداکثر میکند.
مسئله تولیدکنندگان:
در ابتدای فصل فروش، هر تولیدکننده قیمت عمدهفروشی محصول خود را تعیین میکند. تابع سود هر تولیدکننده به صورت زیر میباشد:
ساختار غیرمتمرکز:
در مدل غیرمتمرکز، هر یک از اعضا به دنبال بیشینهسازی سود خود میباشند، رفتارهای تولیدکنندگان و خردهفروش در بازار با استفاده از مدل استکلبرگ قابل توصیف میباشد؛ در صورتی که رفتارهای دو تولیدکننده رقیب با استفاده از بازی نش قابل نمایش میباشد.
بازی استکلبرگ خردهفروش:
تحت بازی استکلبرگ خردهفروش، خردهفروش به عنوان رهبر زنجیره و تولیدکننده ها پیرو میباشند. هدف خردهفروش بیشینهسازی سود خود میباشد که مقادیر قیمت عمدهفروشی تولیدکننده در تابع سود خردهفروش مفروض درنظر گرفته میشود. مقادیر قیمت عمدهفروشی تولیدکنندهها به صورت زیر میباشند:
با جایگذاری رابطههای فوق در تابع سود خردهفروش، تابع سود به صورت زیر تعریف میشود:
ساختار متمرکز:
تابع سود در سیستم متمرکز به صورت زیر میباشد:
با محاسبه مشتق مرتبه اول بر حسب قیمت خردهفروشی و برابر صفر قراردادن آن، مقادیر بهینه قیمت خردهفروشی به صورت زیر حاصل میشوند:
به صورت مشابه، مقادیر بهینه را در تابع سود قرار داده میشود:
تابع هدف در سیستم یکپارچه نسبت به zi ها مقعر است و یک جفت (z1,z2)، وجود دارد که مقدار تابع سود زنجیره تامین را حداکثر میکند.
ساختار هماهنگ زنجیره تامین با استفاده از قرارداد تسهیم درآمد:
تحت این قرارداد، خردهفروش علاوه بر پرداخت قیمت عمدهفروشی به ازای خرید هر واحد کالا به هر تولیدکننده، درصدی از درآمد خود را نیز به هر تولیدکننده پرداخت میکند. همچنین فرض شده است که هر تولیدکننده در ابتدای فصل خرید، قیمت عمدهفروشی را کاهش میدهد. در ادامه دو بازی استکلبرگ تولیدکننده و استکلبرگ خردهفروش بررسی میشود:
1) بازی استکلبرگ تولیدکننده:
دو تولیدکننده رقیب، هر کدام یک کالارا تولید کرده و هر دو محصول خود را از طریق یک خردهفروش در بازار به فروش میرسانند. تحت این بازی، تولیدکنندهها رهبر میباشند. در شرایطی که یکی از تولیدکنندهها قرارداد تسهیم درآمد و تولید کننده دیگر قرارداد قیمت عمدهفروشی را به خردهفروش پیشنهاد دهند، خردهفروش تمایل دارد از تولیدکنندهای کالا خریداری کند که کل درآمد حاصل از فروش محصولات نصیب خودش گردد. برای جلوگیری از این شرایط، تولیدکنندهای که قرارداد تسهیم سود را استفاده میکند باید تایید کند که شرط زیر برقرار باشد:
اگر دو تولیدکننده رهبر باشند، با توجه به قراردادهای تسهیم درآمد و قیمت عمدهفروشی دو حالت خواهیم داشت:
الف) هر دو تولیدکننده قرارداد تسهیم درآمد را به خردهفروش پیشنهاد میدهند
در این حالت، توابع سود خردهفروش و هر تولیدکننده به صورت زیر میباشند:
مقادیر بهینه قیمت کالاها به صورت زیر محاسبه میشوند:
ب) یکی از تولیدکنندهها قرارداد تسهیم درآمد و دیگری قراداد قیمت عمدهفروشی را پیشنهاد میکند:
فرض میشود تولیدکننده 1، قرارداد قیمت عمدهفروشی و تولیدکننده 2، قرارداد تسهیم درآمد را پیشنهاد میدهند. توابع سود تولیدکننده 1 و 2 به ترتیب به صورت زیر میباشد:
و شرط زیر نیز برقرار میباشد:
در صورت برقرار نبودن این شرط، خردهفروش قرارداد تسهیم درآمد را نمیپذیرد و از تولیدکننده 1 خریداری خواهد کرد. تولیدکننده 2 تمایل دارد نرخ تسهیم را به صورت زیر تعیین کند:
بنابراین، تابع سود خردهفروش به صورت رابطه زیر تعریف میشود:
با محاسبه مشتق مرتبه اول برحسب متغیرها و برابر صفر قراردادن، مقادیر بهینه حاصل میشوند.
2) بازی استکلبرگ خردهفروش:
زمانی که خردهفروش رهبر بازی استکلبرگ است، قیمتها را جهت افزایش سود خود با در نظر گرفتن عکسالعمل تولیدکنندهها تعیین میکند. توابع سود خردهفروش و تولیدکننده به صورت زیر میباشند:
آنالیز حساسیت:
با توجه به شکل فوق، با افزایش ضریب حساسیت قیمت بر تقاضا، سود کل زنجیره تحت هر دو قرارداد کاهش مییابد. با افزایش تقاضا، قیمت افزایش مییابد و با افزایش ضریب تاثیر قیمت، تقاضا کاهش مییابد.
به منظور بررسی تاثیر پارامترهای اصلی بر جوابهای بهینه و همچنین مقایسه سود در مدلهای غیرمتمرکز و سیستم یکپارچه مثال عددی مورد بررسی قرار گرفته است که نتایج زیر حاصل شده است:
1) زمانی که تولیدکنندهها رهبر هستند، پیشنهاد قرارداد قیمت عمدهفروشی سودآور است با وجود اینکه قرارداد تسهیم درآمد عملکرد را بهبود میبخشد.
2) زمانی که خردهفروش رهبر است، پیشنهاد قرارداد تسهیم درآمد سودآور است.
3) با افزایش ضریب تاثیر قیمت بر تقاضا، کارایی زنجیره تامین کاهش مییابد.
4) با افزایش ضریب حساسیت قیمت کالای رقیب، کارایی زنجیره تامین افزایش مییابد. در نتیجه، افزایش رقابت بین تولیدکنندهها کارایی زنجیره را افزایش خواهد داد.