وبلاگ هم‌‌افزایی دانشجویان  دکتر حسینی مطلق- motlagh@iust.ac.ir

وبلاگ هم‌‌افزایی دانشجویان دکتر حسینی مطلق- motlagh@iust.ac.ir

دانشکده مهندسی صنایع- دانشگاه علم و صنعت ایران
وبلاگ هم‌‌افزایی دانشجویان  دکتر حسینی مطلق- motlagh@iust.ac.ir

وبلاگ هم‌‌افزایی دانشجویان دکتر حسینی مطلق- motlagh@iust.ac.ir

دانشکده مهندسی صنایع- دانشگاه علم و صنعت ایران

مکانیسم هماهنگی برای زنجیره تامین با افزایش ظرفیت و مدت زمان تحویل وابسته به سفارش-بررسی مقاله دوم

چکیده:

این مقاله، شامل یک خرده‌فروش و یک تولیدکننده است به طوری که خرده‌­فروش با طول عمر کوتاه محصولات و تقاضای تصادفی  مواجه است. تولیدکننده نیز تولیدات خود را با دریافت سفارش از خرده‌فروش آغاز می­‌کند. با توجه به مسئله رایج روزنامه­‌فروش، فرض می­‌شود که مدت زمان تحویل سفارش ثابت نیست، اما هدف ­خرده­‌فروش و تولیدکننده کاهش این زمان است. زمان‌ تحویل کوتاه‌تر به خرده‌فروش این امکان را می‌دهد تا سفارشات خود را نزدیک به آغاز فصل فروش شروع کند، تا بتواند در مورد ترجیحات مشتری اطلاعات جامع­‌تری به دست آورد و عدم اطمینان تقاضا را کاهش دهد. فرض بر این است که مدت زمان تحویل، به مقدار سفارش، ظرفیت تولید تأمین‌کننده و تأخیر در حمل و نقل ثابت بستگی دارد. در این مقاله مدلی برای تعیین مقدار سفارش بهینه و میزان ظرفیت تولید در ساختار متمرکز و غیرمتمرکز ارائه شده است. در ساختار غیرمتمرکز، اگر توانایی خرده­‌فروش در جمع­‌آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات تقاضا به تولیدکننده نشان داده شود، عدم‌­تقارن ناشی از اطلاعات بین دو بخش می‌تواند باعث بدتر شدن اثرات حاشیه­‌سازی دوگانه شود و راندمان زنجیره تأمین را از کاهش دهد. در یک زنجیره تأمین هماهنگ، هر دو طرف انگیزه دارند در مقدار سفارش و میزان سرمایه­‌گذاری‌ تولید برای کاهش زمان تحویل، توازن ایجاد کنند. برای هماهنگی زنجیره تأمین غیرمتمرکز، قرارداد بازخرید پیشنهاد شده است، که به سودآوری زنجیره تأمین کمک می‌کند.

کلمات کلیدی: مدیریت زنجیره تامین، مدل روزنامه‌فروش، سفارش وابسته به زمان تحویل، افزایش ظرفیت و مکانیسم هماهنگی

 

 مقدمه:

 مدت زمان تحویل سفارش، یکی از عوامل مهم در رقابت­‌های جهانی به شمار می­‌رود. به عنوان مثال، مدت زمان تحویل سفارش در صنعت پوشاک به دلیل فصل­‌های کوتاه فروش که اغلب خرده‌­فروش فقط یک بار نزدیک به فصل فروش، سفارش می‌دهد، نقش مهمی ایفا می‌­کند. در چنین شرایطی، با طولانی شدن زمان تحویل سفارش، خرده‌فروش مجبور است پیش از آغاز فصل فروش، جایی که هنوز اطلاعات دقیقی در مورد تقاضای مشتری آینده در دسترس نیست، سفارش دهد، و این موضوع ریسک سفارش بیشتر یا کمتر از تقاضا را به خرده­‌فروش تحمیل می‌­کند. به عنوان مثال، خرده­‌فروش بین المللی H&M، که اغلب موجودی اضافی، شرکت را مجبور به کاهش قیمت‌­های گسترده برای کالاهای فروخته نشده می­‌کند. طولانی شدن زمان تحویل سفارش و ارزیابی نادرست تمایلات مشتری از دلایل اصلی این توسعه می‌باشد.

برای رسیدن به این اهداف سه ساختار مورد بررسی قرار گرفته است. در ساختار متمرکز، مزایای تأخیر در سفارش برجسته می­‌شود. یک سطح سرمایه‌گذاری بهینه، هم برای ظرفیت تولید و هم برای توانایی پردازش اطلاعات، وجود دارد که میزان کاهش زمان تحویل را به حداکثر می­‌رساند. در ساختار غیرمتمرکز، دو بازیگر زنجیره تأمین بسته به سطح اشتراک اطلاعات و همچنین سطح سرمایه­‌گذاری در ظرفیت تولید و توانایی پیش‌بینی تقاضا، ممکن است دارای موقعیت­های متضاد باشند. این تضاد منافع می­‌تواند به شرایطی منجر شود که، خرده­‌فروش تصمیم بگیرد اطلاعات تقاضا را برای تولیدکننده فاش نکند، که به نوبه خود، نمی­‌تواند در ظرفیت تولید اضافی سرمایه­‌گذاری کند، که باعث طولانی شدن زمان تحویل و کاهش سودآوری زنجیره تأمین می‌­شود. در ساختار هماهنگ، قرارداد باز خرید پیشنهاد شده است، که هر دو بازیکن در یک موقعیت برنده قرار می­‌گیرند و مقدار سفارش و همچنین سرمایه­‌گذاری­ با هم هماهنگ می­‌شود.

مرور ادبیات:

 مطالعات پیشین، توجه­ ویژه‌­ای به مدل روزنامه­‌فروش داشته‌­اند، که فرصت‌­های سفارش چندگانه (فرصت­‌های سفارش­‌دهی محدود) را با زمان تحویل سفارش مورد بررسی قرار داده، و باعث تغییر در قیمت عمده‌فروشی می‌­شود. جریان دیگری از تحقیقات مرتبط با این مقاله، مدل­‌های کنترل موجودی دوره‌­ای یا مستمر را در نظر گرفته می‌شود، و فرض شده است که می­‌توان زمان تحویل سفارش و مدت زمان حمل و نقل را کاهش داد. در این مقاله، وابستگی­‌های متقابل موجود بین تصمیمات خرده­‌فروش و تصمیم سازنده مورد بررسی قرار می­‌گیرد و قرارداد بازخرید پیشنهاد می­‌شود که سیستم را با هم هماهنگ کرده، و سود زنجیره تأمین مورد انتظار خود را بیشینه می‌کند.

نوآوری:

  •  زمان تحویل سفارش، یک تابع پیوسته از مقدار سفارش خرده‌­فروش می‌باشد. بنابراین، تصمیم‌گیری در مورد مقدار سفارش، مستقیماً بر زمان تحویل سفارش و شانس جمع‌­آوری اطلاعات اضافی تقاضا، نزدیک به آغاز فصل فروش، تأثیر می‌گذارد.
  • خرده‌فروش ممکن است توانایی خود را برای ارزیابی تقاضای مشتری آینده، (به عنوان مثال با آغاز برخی از هزینه‌های نوع بازاریابی یا با سرمایه‌گذاری در امکانات پردازش داده)، بهبود بخشد.
  • تولیدکننده ظرفیت تولید را کنترل می‌کند، در حالی که خرده‌فروش تصمیم می‌گیرد که چه مقدار به تولیدکننده سفارش دهد.

به طور کلی حالتی مورد بررسی قرار داده می‌شود که، انگیزه‌ی دو طرف برای کوتاه کردن زمان تحویل و کاهش عدم اطمینان تقاضا، تحلیل شود. علاوه بر این، قرارداد باز خرید، برای حداکثر کردن سود کل مورد انتظار زنجیره تأمین پیشنهاد شده است.

مدل ارائه شده:

تابع مدت زمان تحویل، به صورت خطی و وابسته به مقدار سفارش است، که به صورت زیر است:

واریانس برآورد شده از تقاضای مصرف‌کننده، به صورت زیر است:

که k> 0 یک پارامتر قابل اندازه­‌گیری است که توانایی خرده‌­فروش را برای جمع­‌آوری و تجزیه و تحلیل اطلاعات اضافی در مورد واریانس تقاضا در طول زمان اندازه‌­گیری می­‌کند. با افزایش فاصله زمانی تا فصل فروش، واریانس برآورد شده از تقاضای مصرف­‌کننده، از ارزش واقعی σ2 توسط عامل kL (Q) به دنبال یک رابطه خطی منحرف می‌شود.

در مدل متمرکز، سود واقعی پیش‌­بینی شده به عنوان تابعی از مقدار سفارش Q می­تواند به شرح زیر باشد:

جمله اول از تابع فوق، میزان سود حاصل از تقاضای واقعی، جمله دوم میزان فروش از دست رفته (در صورت سفارش کمتر از نیاز بازار) و به همین ترتیب جملات بعدی، هزینه­‌ی سفارش بیش از نیاز بازار، هزینه افزایش ظرفیت و هزینه جمع­‌آوری و تجزیه­ وتحلیل اطلاعات را نشان می‌­دهد.

در مدل غیر متمرکز، خرده‌فروش قیمت عمده‌فروشی WDU  را به تولیدکننده پرداخت می­کند. سود تخمینی پیش­‌بینی شده برای خرده‌فروش در این حالت به صورت زیر است:

تولیدکننده رهبر استکلبرگ می‌باشد. بنابراین با تعیین قیمت عمده‌فروشی، واکنش خرده‌فروش و ظرفیت تولید را پیش‌بینی می‌کند.

عملکرد سود مورد انتظار خرده‌­فروش در ساختار هماهنگ شبیه به ساختار غیرمتمرکز است به جز اینکه هزینه اسقاط هر واحد کالا، V، با V + BDC، جایگزین شده است:

B قیمت بازخرید برای هر واحد ارائه شده است. در ساختار هماهنگ، قرارداد بازخرید پیشنهاد شده است که برای هر دو بازیکن نتیجه‌­ای سودآور دارد، که در آن مقدار سفارش و همچنین سرمایه‌گذاری ها با هم هماهنگ هستند. در این حالت خرده­‌فروش هزینه عمده­‌فروشی (W) را به ازای هر واحد سفارش پرداخت می­‌کند، اما می­‌تواند مقدار اضافی سفارش، در پایان فصل فروش با بازپرداخت جزئی B ، بازگرداند. هزینه بازپرداخت به عنوان یک هزینه حاشیه‌ای به ازای هر واحد کالای اضافی تخفیف‌دار مدل شده است تا از بازگشت آن به فروشنده و پرداخت هزینه های اضافی تدارکات معکوس جلوگیری شود.

بینش‌های مدیریتی و نتیجه‌گیری:

در ساختار متمرکز، مزایای تاخیر در سفارش (نزدیک به آغاز فصل فروش) نشان داده است.

  • از نظر زنجیره تأمین، زمان تحویل کوتاه­تر همیشه سود زنجیره تأمین مورد انتظار را بهبود می‌بخشد.
  • میزان کاهش زمان تحویل به پارامترهای هزینه و عملکرد بازیگران زنجیره تأمین بستگی دارد.
  • سطح بهینه سرمایه‌گذاری در ظرفیت تولید و توانایی پردازش اطلاعات تقاضا، سود تأخیر در سفارش را به حداکثر می‌رساند. توانایی جمع‌آوری و پردازش اطلاعات تقاضا و تلاش­‌های انجام شده در کاهش زمان تحویل باعث کاهش عدم قطعیت تقاضا می‌شود، که تاکنون در ادبیات مورد مطالعه قرار نگرفته است.

این مقاله، یک زنجیره تأمین غیر متمرکز با زمان تحویل وابسته به مقدارسفارش و سرمایه­گذاری را مدل کرده است.

  • کاهش در مقدار سفارش و یا افزایش ظرفیت، زمان تحویل را کاهش می‌­دهند.
  • سرمایه‌­گذاری در تقاضا، که توانایی بیشتری برای جمع‌­آوری اطلاعات در مورد تقاضای آینده را ایجاد می­‌کند، باعث کاهش عدم قطعیت تقاضا می­‌شود.

در ساختار غیرمتمرکز، علاقه اعضای زنجیره تامین برای به تعویق انداختن سفارش، به میزان اشتراک اطلاعات و میزان سرمایه­‌گذاری در ظرفیت تولید و توانایی پردازش اطلاعات تقاضا بستگی دارد. اگر توانایی پردازش اطلاعات خرده‌فروش زیاد باشد، هیچ انگیزه‌ای برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات بهبود یافته تقاضا با تولیدکننده برای جلوگیری از افزایش قیمت تولیدکننده (قیمت عمده­‌فروشی) ندارد. از طرف دیگر، سازنده، هیچ انگیزه­‌ای برای کوتاه کردن زمان تحویل ندارد و در نتیجه کمترین ظرفیت تولید ممکن را انتخاب می­‌کند. بنابراین ساختار هماهنگ پیشنهاد شده است:

  • برای هماهنگی زنجیره تأمین و جلوگیری از دست دادن سود زنجیره تأمین، ناشی از تضاد منافع تولیدکننده و خرده‌فروش، قرارداد بازخرید پیشنهاد شد، که در صورت مازاد سفارش خرده‌فروش می‌تواند، محصول را به تولیدکننده برگرداند. این قرارداد همچنین منجر به سرمایه­‌گذاری بهینه در ظرفیت تولید و قابلیت پردازش اطلاعات تقاضا می‌­شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد