مقدمه
از جمله مباحث قابلتوجه در تولید- توزیع یکپارچه برای محصولات فسادپذیر، مدیریت موجودی در کل شبکه میباشد. اهمیت این موضوع و توجه محققان به آن، بهدلیل این است که سهم بزرگی از هزینههای کل زنجیره، توسط هزینههای نگهداری موجودی به مدل اعمال میگردد. بنابراین، ارائه مدلی با کمترین میزان موجودی و متعاقب آن حداقل کردن هزینههای موجودی و نبود کمبود، جزء مسائل مهمی است که سازمانها و صنایع خواستار دستیابی به آن میباشند. از طرفی کالاهای فسادپذیر بدلیل دارا بودن عمر محدود و شرایط ناپایدار و متغیر نگهداری در ضمن فرایند حملونقل، در معرض کاهش کیفیت و حتی فساد کامل قرار دارند. در این تحقیق، باتوجه به حساسیت بالای نگهداری و توزیع این اقلام، سیاستهای مختلف مدیریت موجودی و همچنین مسیریابی توزیع محصولات تحت تقاضای قطعی ارائه شده است. زنجیره تامین مورد بررسی دو سطحی میباشد که در سطح اول یک تولیدکننده و سطح دوم چندین خردهفروش وجود دارد. این زنجیره تامین تحت چندین رویکرد مدیریت موجودی بررسی و مقایسه میشود. مدل ارائه شده یک مدل ریاضی برنامهریزی خطی عدد صحیح مختلط با هدف بیشینهسازی سود کل سیستم میباشد. همچنین کالاها با استفاده از ناوگان محدودی از وسائل نقلیه با ظرفیت محدود، بین خردهفروشان توزیع میگردد. ظرفیت نگهداری خردهفروشان محدود بوده و کمبود مجاز نمیباشد. در نهایت بهمنظور حل مسئله، یک الگوریتم شاخه و کران توسعه داده شده و با تولید مثالهای در ابعاد مختلف، کارایی الگوریتم بررسی میشود.
اهمیت کالاهای فسادپذیر و دستهبندی انواع آن
در سالهای اخیر بهدلیل پیشرفت در فناوری، بازارهای رقابتی شدید و مشتریان سختگیر توجه به مدیریت موجودی کالاهای فاسدشدنی بیش از پیش شده است. از اینرو ابتدا دستهبندی از این کالاها ارائه میگردد. محصولات فسادپذیر در دو دسته کلی طبقهبندی میشوند. دسته اول شامل محصولاتی میباشد که در بازه زمانی مشخص طول عمر خود، بدون هیچ تغییری در کارکردشان عمل میکنند، ولی بهمحض اتمام عمر، سریع فاسد شده و از چرخه مصرف خارج میشوند. به عبارت دیگر با فرارسیدن زمان انقضاء این محصولات بهیکباره غیر قابل مصرف میشوند. محصولاتی مانند تقویم و سالنامه جزء این دسته میباشند، باوجود هیچ تغییری در ظاهر این نوع محصولات، با پایان طول عمر کاربردی خود، یکمرتبه دچار فساد و عدم کاربرد میشوند و بهکلی غیرقابل مصرف خواهند شد. محصولات دیگری مانند شیر، ماست و دارو نیز در این دستهبندی قرار میگیرند، زیرا با اتمام دوره عمر خود بهیکباره غیرقابل استفاده میشوند. فرق محصولاتی مثل تقویم و شیر در این است که (با وجود ویژگی مشترک این محصولات که بهیکباره از چرخه مصرف خارج میشوند) محصولی مانند تقویم بیشتر منسوخ میشود تا فاسد، ولی محصولاتی مانند شیر فاسد میشوند.
دسته دوم محصولات فسادپذیر، شامل کالاهایی میباشند که فاسدشدنشان به مرور زمان رخ میدهد، یعنی به مرور و قبل از رسیدن به زمان انقضاء فاکتورهای خود را از دست میدهند تا اینکه در زمان انقضاء به کلی فاسد میشوند. کالاهایی مانند میوه و سبزیجات در این طبقهبندی جای میگیرند. در این تحقیق، هر دو نوع فسادپذیری برای کالاها درنظر گرفته شده است.
تاثیر فاکتور سن محصولات در هزینههای نگهداری موجودی
هزینه نگهداری موجودی برای محصولات فسادپذیر در دو حالت کلی زیر محاسبه میشود:
1- لحاظ کردن سن کالاها در هزینه نگهداری موجودی: محصولات با طول عمر مختلف هزینه نگهداری متفاوتی نسبت به هم دارند. بنابراین در محاسبه هزینه موجودی، پارامتر سن کالا را میتوان لحاظ نمود.
2- صرفنظر از سن محصول: هزینه نگهداری محصولات با طول عمر بسیار کوتاه، مستقل از سن آنها میباشد. زیرا در این نوع کالاها، بدلیل فسادپذیری سریع و فاصله کوتاه زمانی بین کمترین سن و بیشترین سن محصول، از اضافه نمودن پارامتر سن در محاسبه هزینه نگهداری موجودی صرفنظر میشود.
سیاستهای مدیریت موجودی
در یک دستهبندی سیاستهای ارسال موجودی از انبار به مراکز تقاضا شامل سه حالت زیر میباشد:
1- اولین خروج از محصول تازهتر یا fresh first: در این سیاست که FF نیز نامیده میشود، ارسال کالا بدون درنظر گرفتن زمان ورود آن به انبار و فقط با توجه به سن کنونیاش میباشد که بر طبق آن کالای ارسالی، کالایی است که سن کمتری دارد. برای مثال اگر روز گذشته کالای ارسالی از توزیعکننده به خردهفروش یک واحد کالای تازه تولید شده و در امروز یک واحد کالای 3روزه باشد، بر طبق سیاستFF، امروز خردهفروش ابتدا کالای 1روزه را ارسال مینماید. مزیت این روش تضمین عمر مفید طولانیتر محصولات ارسالی به مشتریان است ولی از طرفی افزایش نرخ فساد برای خردهفروش از معایب این روش میباشد.
2- اولین خروج از محصول با سن بیشتر یا old first: این سیاست کهOF نیز نامیده میشود بیانگر این امر است که ابتدا کالای با سن بیشتر باید ارسال گردد. بهعنوان نمونه برای مثال ذکر شده در مورد قبلی، ابتدا باید کالای 3روزه ارسال گردد. از مزایای این روش کاهش نرخ فسادپذیری محصولات میباشد.
3- اولویت ارسال براساس بهینگی یا optimized priority: در این سیاست مدیریت موجودی کهOP نامیده میشود، ارسال کالا در هر دورهای بر اساس حداکثر کردن سود است، یعنی در یک دوره ممکن است از سیاستOF و در دوره دیگر ازFF استفاده شود.
مقایسه سیاستهای مختلف مدیریت موجودی برای انواع مختلف محصولات فسادپذیر
حالت اول شامل محصولات فسادپذیر مورد بررسی جزء دسته اول ذکر شده در بخش دستهبندی انواع کالاهای فسادپذیر میباشد که به عنوان نمونه میتوان شیر را درنظر گرفت. اگر قیمت یک پاکت شیر2دلار باشد و خردهفروش بین یک پاکت شیری که فقط یک روز از عمر آن باقیمانده و دیگری که 1روز از تولید آن گذشته است، امروز شیری که یک روز از عمر آن باقیمانده و فردا شیری که 1روز از تولید آن گذشته را به نقاط تقاضا ارسال نماید(اجرای سیاست OF)، در مجموع درآمدی معادل4دلار خواهد داشت. ولی اگر امروز محصول تازهتر را ارسال نماید(اجرای سیاست FF)، چون محصول قدیمیتر فردا منقضی میشود، پس درآمد آن معادل2دلار است.
حالت دوم شامل محصولات فسادپذیر مورد بررسی جزء دسته دوم ذکر شده در بخش دستهبندی انواع کالاهای فسادپذیر میباشد که به عنوان نمونه میتوان دستههای گل را درنظر گرفت. فرض شده است که این کالا دارای عمر دو روزه است که قیمت کالای 1روزه 10 دلار و قیمت کالای دو روزه 4 دلار میباشد. اگر خرده فروش بین محصول یک روزه و دو روزه، امروز محصول یک روزه را ارسال نماید(اجرای سیاست OF)، درآمدی معادل 10 دلار خواهد داشت، زیرا روز بعد، محصول دو روزه بدلیل منقضی شدن ارسال نمیشود. ولی اگر امروز محصول دو روزه و فردا محصولی که امروز یک روزه هست را ارسال کند(اجرای سیاست OF) درآمدی معادل 8 دلار خواهد داشت.
حالت سوم شامل محصولاتی است که بهترین دوره مصرفشان بین زمان تولید و انقضا میباشد. برای مثال میتوان به موز اشاره نمود. موز تازه محصولی سبز رنگ است، بهترین دوره مصرف آن وقتی است که کالا زرد رنگ میشود و وقتی رنگ محصول قهوهای میشود زمان فاسد شدن آن است. اگر قیمت موز سبز1.5دلار،قیمت موز زرد3دلار و قیمت موز قهوهای 0.5 دلار باشد، با توجه به سیاست های مختلف در دو روز متوالی مسئله را بررسی میکنیم. طبق سیاستFF میزان درآمد در دوره معادل 3 دلار، برطبقOF درآمدی معادل 1 دلار و برطبق OP درآمد معادل 4دلار خواهد بود. در مدل اصلی این تحقیق از این سیاست مدیریت موجودی استفاده میشود.
تعریف مسئله
زنجیره تامین مورد بررسی برای یک نوع محصول فسادپذیر میباشد. این محصول توسط یک تولیدکننده که به عنوان توزیعکننده نیز در نظر گرفته شده است، تولید و به خردهفروشان ارسال میگردد. ارسال کالا از سوی خردهفروشان به نقاط تقاضا، ابتدا براساس سیاست OP انجام میشود. در مراحل بعدی ارسال موجودی براساس FF انجام شده و به مدل اصلی محدودیتهای مربوط به این سیاست اضافه میشود. همچنین برای سیاست موجودیOF نیز مراحل ذکر شده در بالا تکرار میگردد. برای مدل ارائه شده مفروضات مدل به شرح زیر میباشد:
1- ابتدای افق برنامهریزی میزان موجودی کالا مشخص میباشد.
2-در مدل ارائه شده کمبود مجاز نیست.
3- در مدل اصلی مسئله، تقاضای مشتریان توسط محصول دارای هر سنی(تازه و یا طول عمر بیشتر، ولی هنوز فاسد نشده) برآورده میگردد که سن محصول بر درآمد و هزینه موجودی اثرگذار است.
4- مدل بصورت تکمحصولی ارائه شده است.
5- میزان تقاضای نقاط تقاضا در هر دوره زمانی حداکثر توسط یک وسیلهنقلیه ارضا شده و میزان تقاضای آن بین ناوگان مختلف حملونقل قابل تقسیم نمیباشد.
توضیح تابع هدف
تابع هدف مدل به منظور حداکثرسازی سود کل زنجیره ارائه شده است که شامل تفاضل بین درآمد و هزینههای کل زنجیره است. درآمد کل حاوی درآمد حاصل از فروش کالاها به نقاط تقاضا میباشد. هزینههای مدل نیز هزینه نگهداری موجودی و هزینه ارسال کالا از مرکز تولید به نقاط مختلف تقاضا با در نظر گرفتن مسیر طی شده برای حمل محصولات میباشد.
توضیح محدودیتها
محدودیت(2) بیانگر تعادل موجودی به ازای هر سنی از محصول(بجز کالای تازه تولید شده)، در مرکز عرضه میباشد. به ازای این محدودیت، مقدار موجودی کالا با یک سن مشخص در آن مرکز، برابر موجودی دوره قبل منهای مقدار ارسالی از کالا توسط کامیونها به نقاط مختلف تقاضا، در هر دورهزمانی میباشد. محدودیت(3) تضمینکننده وجود محصول تازه تولیدشده(کالای تازه) در تمام دورههای زمانی در مرکز عرضه است. در محدودیت(4) تعادل موجودی در هر مرکز تقاضا بیان شده است. بر طبق این محدودیت میزان موجودی هر سنی از محصول(بجز کالای تازه)، برابر با میزان موجودی دوره قبلی منهای کل کالاهای ارسالی از مرکز عرضه به آن، منهای کل مصرف آن دوره میباشد. محدودیت(5) تعادل موجودی در هر مرکز تقاضا را به ازای کالاهای تازه تولید شده نشان میدهد. محدودیت(6) نشاندهنده محدودیت ظرفیت در هر مرکز تقاضا میباشد که بهازای آن، کل موجودی محصول در تمام سنین، باید بزرگتر از ظرفیت آن مرکز تقاضا در هر دوره زمانی نباشد. در محدودیت(7) میزان تقاضای هر مشتری بیان شده است که بهازای آن میزان تقاضا در هر دوره زمانی برابر مجموع مقادیر کالا با سنین مختلف میباشد. بهعبارت دیگر، میزان تقاضای هر دوره توسط سنین مختلف آن کالا ارضا میشود. محدودیت(8) بیانگر این است که کل کالاهای ورودی با هر سنی و توسط همه کامیونها به یک نقطه تقاضا، بعلاوه موجودی دوره قبل آن مرکز باید بزرگتر از ظرفیت آن مرکز نباشد. محدودیت(9) بیان میکند که در صورتی میتوان محصولات را توسط یک کامیون به یک مرکز تقاضا ارسال نمود که قبلا تخصیص کامیون به آن مرکز صورت گرفته باشد. در محدودیت(10) محدودیت ظرفیت هر کامیون بیان شده است که به موجب آن کل کالاهای ارسالی توسط هر کامیون به نقاط تقاضا در هر دوره زمانی نباید بیشتر از ظرفیت کامیون باشد. محدودیت(11)و(12) محدودیت حذف زیر تور می باشد. محدودیت(13) ممنوعیت ارضای تقاضای هر مشتری توسط بیش از یک کامیون را نشان میدهد که برطبق آن مقدار تقاضا فقط باید توسط یک کامیون به آن مرکز ارسال گردد. محدودیت(13)تا(17) نشاندهنده متغیرهای تصمیم میباشند. در ادامه برای گسترش مدل محدودیتهای دیگری به آن اضافه میشود که بعضی از محدودیتهای ذکر شده در بالا را بطور سادهتری بیان مینماید، که برطبق آن در محدودیت(18) یک کامیون در هر دوره زمانی یا هیچ کالایی از نقطه توزیع به نقاط تقاضا ارسال نمیکند و یا حداکثر یکبار ارسال کالا در هر دوره توسط آن رخ میدهد. محدودیت(19) نشان میدهد که هر مسیر حداکثر یکبار در هر دوره توسط هر کامیون طی میشود. محدودیت(20)و(21) نشاندهنده این است که ناوگان حملونقل همگن میباشد، یعنی وقتی کامیونK در یک دوره کالایی ارسال کرده است، حتما کامیونK-1 نیز در همان دوره برای ارسال کالا به نقاط تقاضا ارسال شده است. در محدودیت(22)تا(25) ارسال کالا به نقاط مختلف تقاضا بر اساس تقاضای هر مشتری و حداکثر ظرفیت هر وسیله نقلیه نشان داده شده است.
فرموله کردن مدل بر اساس سیاست مدیریت موجودی FF
همانطور که ذکر شد، بر اساس سیاستFF ابتدا محصولات دارای سن کمتر(محصول تازهتر) به نقاط تقاضا ارسال میشوند. برای لحاظ کردن این سیاست به مدل اصلی مقاله، محدودیت (26)تا (28) اضافه میشود. محدودیت(26) نشاندهنده این است که وقتی از یک محصول دارای سن مشخص در نقاط تقاضا استفاده میشود که بخشی از تقاضا توسط آن برآورده شود. محدودیت(27) بیان میکند که در هر دوره زمانی محصولی که دارای سنg+1 روز است، بشرطی برای ارضای تقاضای یک مشتری مصرف میشود که قبل آن، کالاهای g روزه در همان دوره مصرف شده باشد. محدودیت(28) تضمین میکند که وقتی موجودی کالای تازهتر برای ارضای تقاضای مشتری کافی باشد، از کالای دارای سن بیشتر استفاده نمیشود. فقط زمانی از کالایg+1 روزه برای ارضای تقاضای مشتری استفاده میشود که همه موجودی کالای g روزه و دارای عمر کمتر از g روز، برای براورد تقاضا مشتری در آن دوره استفاده شده باشد.
فرموله کردن مدل بر اساس سیاست مدیریت موجودی OF
بر طبق سیاست OF ابتدا محصولات دارای سن بیشتر به نقاط تقاضا فرستاده میشوند. اگر سیاست موجودی در مسئله OFباشد، باید محدودیت(29)تا(31) به مدلاصلی مقاله اضافه شود. محدودیت(29) مانند محدودیت(26) میباشد. محدودیت(28) نشان میدهد که در هر دوره زمانی محصولی که دارای سنg-1 روز است، بشرطی برای ارضای تقاضای یک مشتری مصرف میشود که قبل آن، کالاهای g روزه در همان دوره مصرف شده باشد. محدودیت(28) تضمین میکند که وقتی موجودی کالای دارای سن بیشتر برای ارضای تقاضای مشتری کافی باشد، از کالای دارای سن کمتر استفاده نمیشود. فقط زمانی از کالایg-1 روزه برای ارضای تقاضای مشتری استفاده میشود که همه موجودی کالای g روزه و دارای عمر بیشتر از g روز، برای برآورد تقاضا مشتری در آن دوره استفاده شده باشد.
الگوریتم شاخه و کران
روشحل بیان شده در این بخش، روش شاخه و کران است که یکی از قدیمیترین و معتبرترین روشهای حل دقیق مسائل بهینهسازی میباشد. این روش در اصل یک استراتژی تقسیم و تسخیر است و ایده آن تقسیم ناحیه امکان به زیر بخش های کوچکتر و تعیین کران برای هر یک از آن زیر بخشهاست. در حالت کلی راههای زیادی برای تقسیم ناحیه امکانپذیر وجود دارد. یک برنامهخطی با اعدادصحیح نوعی از برنامهخطی است که شرط صحیح بودن نیز به آن اضافه شده است. بنابراین، در یک مسأله حداکثر کردن، مقدار تابع هدف در نقطه بهینه برنامهخطی همواره یک حدبالایی برای تابع هدف بهینه برنامه خطی با اعدادصحیح است. به علاوه هر نقطه امکانپذیر صحیح همواره یک حدپایینی برای مقدار بهینه تابع هدف برنامهخطی است. در روش شاخه و کران ابتدا برخی محدودیتها مانند شرط صحیح بودن کنار گذاشته میشود تا یک برنامهریزی خطی بدست آید. با حل برنامهریزی خطی، جوابهای بهینه را بهدست آورده و در شرایط و محدودیتهای مسأله قرار داده و کنترل میشود. اگر شرایط صادق بود، جواب بهینه بهدست آمده است، در غیر اینصورت آن مسأله را به دو یا چند زیر مسأله تقسیم نموده و با هر یک از این زیر مسألهها مانند مسأله اصلی برخورد میشود تا یکی از موارد زیر پیش آید:
1- جواب بهینه زیر مسأله، مطلوب باشد.
2- زیر مسأله، جواب شدنی نداشته باشد.
3- کران زیر مسأله از مقدار تابع هدف بهترین جواب مطلوب پیدا شده تا اینجا مطلوبتر نباشد.
هر یک از موارد فوق که برای زیر مسئلهای پیش آید، آن زیر مسئله بسته میشود(به انتها یا به کف میرسد). جواب بهینه مسئله اصلی عبارت است از بهترین زیر مسئلههایی که مورد 1 برای آن پیش آید.
مثال عددی و تحلیل نتایج
برای ارزیابی عملکرد الگوریتم شاخه و کران معرفی شده در این تحقیق، طیف گستردهای از مثالها بهطور تصادفی تولید شدهاند. تعداد مثالها بالغ بر 60 مورد مختلف و با ابعاد گوناگون میباشد که از نظر تعداد نقاط تقاضا، وسایل نقلیه، حداکثر سن کالا و تعداد دورههای زمانی هر افق برنامهریزی متفاوت هستند. در ادامه برای12مثال در ابعاد مختلف، مدلهای تحت سیاست OP، FF و OF بررسی شده و با هم مقایسه میشوند. لازم بهذکر است که محصول مورد بررسی در این مثالها در دسته دوم محصولات فسادپذیرقرار دارد بهطوریکه فاسدشدنشان به مرور زمان رخ میدهد.
نتایج حاصل از مدل تحت سیاست موجودیOP
زمان حل این مدل با تعداد مشتریان و طول افق برنامهریزی رابطه مستقیم دارد. باتوجه به نتایج حاصل از حل این مدل در جدول(1)، هرچه طول افق برنامهریزی کوتاهتر و تعداد نقاط تقاضا کمتر باشد، زمان انجام محاسبات کمتر است. برای مثال وقتی طول افق برنامهریزی 3 روز و تعداد مشتریان 10، 20 و یا درنهایت 30 است، زمان حل بین 0.4 ثانیه تا 2 دقیقه متغیر است، ولی در همین طول افق زمانی با افزایش تعداد مشتریان به عدد 40 تا 50، زمان حل بهطور چشمگیری افزایش مییابد و تقریبا 2ساعت خواهد شد.
نتایج مدل تحت سیاست موجودیFF
با توجه به توضیحات مذکور در سیاست موجودیFF، هدف مدل ارائه شده، افزایش درآمدکل با درنظر گرفتن اولویت ارسال کالاهای با طول عمر کمتر میباشد. در این مدل افزایش میزان اتلاف کالاها و نیاز به توزیع بیشتر محصولات برای ارضای تقاضای مشتریان وجود دارد، در نتیجه هزینههای توزیع کالا در این مدل افزایش کمی خواهدداشت. همانطور که نتایج جدول(2) نشان میدهد، در مثالهای مشابه با مقایسه این مدل با مدل اصلی مقاله، کاهش کمی در میزان درآمدکل وجود دارد(به دلیل افزایش هزینههای توزیع).
نتایج مدل تحت سیاست موجودیOF
همانطور که توضیح داده شد در سیاست موجودی OF ابتدا کالاهای دارای سن بیشتر به نقاط تقاضا ارسال میشوند و هدف افزایش سود میباشد. در جدول(3) مقایسه درآمد کل این مدل و مدل اصلی نشان داده شده است که برطبق آن، در مدل تحت سیاستOF کاهش زیادی در درآمد کل وجود دارد. بنابراین، در مدل تحت این سیاست نسبت به مدلهای فوق، میزان اتلاف کمتر ولی درآمدکل بهطور قابلملاحظهای کاهش مییابد.
مقایسه سیاستهای مختلف موجودی برای انواع گوناگون کالاهای فسادپذیر
با توجه به توضیحات مذکور، درآمد حاصل از فروش کالاهای فسادپذیر، تابعی از سن کالاها میباشد، که این تابع بصورت خطی و یا غیرخطی است. در حالتی که درآمد حاصل تابعخطی از عمر کالا باشد، برای زمانی که این تابع بصورت تابع ثابت است، میتوان کالاهایی را که در بازه زمانی مشخص طول عمر خود، بدون هیچ تغییری در کارکردشان عمل میکنند، ولی بهمحض اتمام عمر، سریع فاسد و از چرخه مصرف خارج شده را مثال زد(کالای نوع1). برای کالاهایی که فساد و خروج از چرخه مصرف در آنها بهمرور زمان رخ میدهد(کالای نوع2)، تابع درآمد تابعخطی با شیب ثابت است. همانطور که در شکل(1) نشان داده شده، برای بررسی روشهای OP، FFو OF کالاهای فسادپذیر مختلف که درآمدشان بصورت تابع ثابت و یا خطی است را در نظر میگیریم. توابع خطی با سه شیب کم، متوسط و زیاد بررسی میشوند.
برای مقایسه سه حالت مختلف مدیریت موجودی،30مثال که شامل10تا20 مشتری است انتخاب شده، و هر مثال تحت سیاستهای مختلف حل شدهاست. در جدول(4) مقدار کاهش درآمد در هر حالت نسبت به درآمد سیاستOP نشان داده شده است. کالاهای مورد بررسی، کالاهای فسادپذیر با توابع درآمدخطی با شیب صفر و یا شیب ثابت در سه حالت ذکر شده میباشند. نتایج حاصل بیانگر این است که در سیاستFF، کالای نوع1 نسبت به کالای نوع2 درآمد کمتری در مقایسه با سیاستOP دارد. در کالای نوع2 نیز، در حالت شیب درآمد متوسط، میزان سود کمتر از حالتهای دیگر میباشد. در مقایسه سیاستOFبا OPنتایج نشان میدهد که کالای نوع2 با شیب کم، کاهش درآمد بیشتر و کالای نوع 1 کاهش درآمد بسیار کمتری نسبت به تمام حالتهای موجود دارند.
در شکل(2) بررسی سه سیاست موجودی مذکور در مثالی که قیمت کالای تازه 20 دلار و قیمت کالای دارای عمر بیشتر عددی بین 0 تا 20 است، صورت گرفته است. بر طبق نتایج حاصل، در سیاستOF قیمت کالای قدیمی در تعیین درآمد بسیار تعیینکننده است. در مواردی که قیمت کالای قدیمی کم است(کالای نوع 2)، تفاوت بسیار زیادی بین این سیاست موجودی با دو سیاست دیگر وجود دارد و میزان درآمد تحت OF بسیار کم میباشد. ولی با افزایش قیمت کالای قدیمی، تفاوت بین سایتهای مختلف موجودی کاهش مییابد و درآمد حاصل از سیاست OF افزایش مییابد.
در ادامه عملکرد سیاستهای مختلف موجودی در حالتی که تابع درآمد بصورت غیرخطی است، بررسی میشود. در شکل(3) حالتهای مختلفی که تابع درآمد بصورت تابع غیر خطی از سن محصول است، نمایش داده شده است. در این شکل در حالت کلی وجود دارد که در حالت اول، ابتدا درآمد سیر صعودی داشته و بعد کاهش مییابد و در حالت دوم، درآمد در شروع حالت کاهشی و سپس افزایش مییابد. برای هر یک از حالتها 3 فرم مختلف در نظر گرفته شده است.
نتایج حاصل از مقایسه تمام حالات فوق در جدول(5) ذکر شده است، که برطبق آن سیاستOP در تمام 6 حالت فوق دارای درآمدکل بیشتری میباشد، ولی در حالت غیر خطی بودن تابع درآمد، نظم خاصی در مقایسه سیاست FF با OFدیده نمیشودو در مواردی سیاستFF درآمد بیشتر و در موارد دیگر، سیاستOF عملکرد بهتری از لحاظ درآمد دارد.
نتیجهگیری
در این مقاله یک مدل ریاضی برنامهریزی عددصحیح مختلط برای زنجیره تامین موادفسادپذیر ارائه گردید. تمرکز تحقیق بر نگهداری و توزیع این اقلام تحت سیاستهای مختلف مدیریت موجودی و همچنین مسیریابی توزیع محصولات تحت تقاضای قطعی میباشد. برای حل مدل پیشنهادی، از الگوریتم شاخه و کران استفاده شد. برای ارزیابی این الگوریتم مثالهایی در ابعاد مختلف و با درنظر گرفتن دستهبندی مختلفی از کالاهای فسادپذیر تحت سیاستهای گوناگون موجودی مانندOP،FFو OF بررسی و مقایسه شدند. نتایج حاصل بیانگر این امر است که سیاستOP درآمد بیشتر توام با زمان حل کوتاهتری ارائه میدهد. در سیاستFF افزایش میزان اتلاف کالاها و نیاز به توزیع بیشتر محصولات وجود دارد که در نتیجه هزینههای توزیع کالا در این مدل افزایش کمی خواهدداشت و کاهش کمی در میزان درآمدکل بهوجود میآید. در سیاست موجودی OF کاهش زیادی در درآمد کل وجود دارد. بنابراین، در مدل تحت این سیاست نسبت به مدلهای فوق، میزان اتلاف کمتر ولی درآمدکل بهطور قابلملاحظهای کاهش مییابد.