وبلاگ هم‌‌افزایی دانشجویان  دکتر حسینی مطلق- motlagh@iust.ac.ir

وبلاگ هم‌‌افزایی دانشجویان دکتر حسینی مطلق- motlagh@iust.ac.ir

دانشکده مهندسی صنایع- دانشگاه علم و صنعت ایران
وبلاگ هم‌‌افزایی دانشجویان  دکتر حسینی مطلق- motlagh@iust.ac.ir

وبلاگ هم‌‌افزایی دانشجویان دکتر حسینی مطلق- motlagh@iust.ac.ir

دانشکده مهندسی صنایع- دانشگاه علم و صنعت ایران

هماهنگی برنامه موجودی و توزیع خون در فجایع

چکیده:

در هنگام وقوع فجایع یا توجه به این که بین عرضه و تقاضا هماهنگی وجود ندارد، نیاز به تامین کارامد خون اهمیت بیشتری دارد. یکی از نمونه های شاخص در این زمینه وقوع زلزله در استان کرمانشاه در ایران بود که بر ضرورت این هماهنگی  تایید کرد. در این راستا، یک رویکرد برنامه ریزی تصادفی دو مرحله ای برای برنامه ریزی تامین خون پس از بلایا ارائه می شود که می تواند در تصمیم گیری های موجودی در شرایط عدم قطعیت ترکیبی، کمبود و اتلاف را به حداقل برساند. عدم قطعیت از پارامترهای مبهم و تنوع سناریوها نشأت می گیرد و در این مقاله یک رویکرد برنامه نویسی استوار- فازی- تصادفی (RFSP) برای مقابله با عدم قطعیت طراحی شده است. فسادپذیری خون، جایگزینی گروه های خونی و سن محصولات خونی برای اطمینان بیشتر از مدل مورد توجه قرار می گیرد. برای حل مدل چند هدفه از یک برنامه نویسی سازش بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که مدل توسعه داده شده می تواند یک تعادل منطقی بین ارزش میانگین، استحکام امکان سنجی و استحکام بهینه انجام دهد ، که منجر به یک راه حل استوار و قابل اعتماد در شرایط فاجعه بار می شود.

کلید واژه ها:

زنجیره تامین خون، فاجعه، بهینه سازی چند هدفه، عدم قطعیت، برنامه نویسی تصادفی فازی استوار 


 مقدمه:

از ابتدای شروع زندگی بشری تاکنون، زمین شاهد بلایای طبیعی کشنده و خطرناک مانند سیل، زلزله و کولاک بوده است که همواره تهدیدی وحشتناک برای جامعه بشری محسوب می شود. در حالی که بلایای طبیعی غیرقابل پیش بینی و در نتیجه اجتناب ناپذیر هستند، لازم است اقدامی انجام دهیم تا حداقل جوامع را از چنین بلایایی مصون نگه دارد و آثار آنها را کاهش دهند. بر اساس برآوردهای سازمان ملل متحد، سالانه 100000 نفر بر اثر بلایای طبیعی جان خود را از دست می دهند و هزینه سالانه جهانی این بلایا تا سال 2050، سیصد میلیارد دلار پیش بینی می شود. بنابراین، به منظور کاهش اثرات بلایا بر جوامع، باید برنامه های کارآمدی برای مدیریت چنین شرایط فاجعه آمیز و ارائه پاسخ به موقع به انها ارائه شود. لجستیک بشردوستانه یک عامل کلیدی برای آماده سازی و واکنش به بلایا است و مدیریت بلایا در زمینه لجستیک بشردوستانه به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفته است؛ اما با وجود پیشرفت های صورت گرفته ، چالش های متعددی در این زمینه باقی مانده است. بنابراین، تحقیقات بیشتری برای بهبود عملکرد زنجیره های تأمین در پی حوادث ضروری است.

زلزله یکی از بلایای طبیعی مخرب است که که یک منطقه را تحت تأثیر قرار می دهد و خسارات جانی و مالی وارد می کند. با حدود 130 زمین لرزه شدید در طول تاریخ، ایران در زمره مناطق زلزله خیز قرار می گیرد. یکی از زلزله های بزرگ اخیر ایران در استان کرمانشاه در تاریخ 20 نوامبر 2017 رخ داد که شدت آن 7.3 ریشتر بود. این زلزله حدود 600 کشته، بیش از 8000 زخمی و بیش از 70،000 بی خانمان بر جای گذاشت و مرگبارترین زلزله سال 2017 شناخته شد. مرگ و میر، خسارات و عملکرد ناکارآمد در چنین تجربیاتی ثابت کرده است که مدیریت بلایا در ایران در پاسخ به چنین بلایایی ناتوان است. بنابراین، نیاز به بهبود قابلیت های سازمان ها برای مقابله با بلایا و کاهش آثار آنها وجود دارد.

در مدیریت فجایع، یکی از مهمترین ماموریتهای سازمانهای امدادی این است که به سرعت نیازهای افراد آسیب دیده را در ابعاد مختلف تامین کنند. انتقال خون نقش مهمی در سیستم های مراقبت های بهداشتی دارد، که می تواند روند رو به رشد مرگ و میر در شرایط فاجعه بار را با تأمین موثر خون معکوس کند. در زلزله کرمانشاه ، تعداد زیاد مصدومان منجر به افزایش تقاضا برای خون شد. همچنین آسیب به زیرساخت های تامین خون و کاهش میزان خون در قفسه ها ، به دلیل آب و هوای سرد و فصل آنفولانزا، مشکل خون رسانی را تشدید کرد. بنابراین، اجرای یک زنجیره تامین خون برنامه ریزی شده می تواند منجر به توزیع کارآمد فرآورده های خونی و جلوگیری از تلفات جبران ناپذیر شود، که نقش اصلی یک BSC کارآمد در مدیریت بلایا را آشکار می کند.

خون با توجه به ویژگی های منحصر به فردی که دارد مانند فسادپذیری، تعدد محصولات، گروه های خونی متعدد، واحدهای خونی متمایز ازنظر سن و عدم اطمینان در تقاضا و عرضه خون نسبت به دیگر محصولات امدادی متمایز است.  هشت گروه خون از نظر گروه های خونی و فاکتور ارهاش وجود دارد که عبارتند از:  A- ، +A، B-، B+، O-، O+، -AB  و +AB. که در صورت سازگاری می توان این گروه های خونی را جایگزین کرد. جایگزینی گروه های خونی به ویژه در شرایط فاجعه بار منجر به کاهش میزان کمبود می شود در حالی که نیاز فوری به خون وجود دارد. علاوه بر این ، یکی دیگر از ویژگی های خون فسادپذیری است که در نظر گرفتن این ویژگی درBSC فرایندهای امدادی را قابل اطمینان تر می کند.

پس از وقوع فجایع، بیمارستانها با هجوم مصدومان نیازمند جراحی مواجه می شوند، که این موضوع مضاف بر خواسته های برنامه ریزی شده ، نیاز به واحدهای خونی را افزایش می دهد. معمولا خون تازه برای جراحی بسیار ترجیح داده می شود و کمبود آن ممکن است منجر به تعویق در عمل شود. در این راستا ، بیماران بر اساس نیاز خود به دو گروه تقسیم می شوند: بیمارانی که به خون تازه نیاز دارند و کسانی که می توانند از خون معمولی یا تازه استفاده کنند. در مواقع اضطراری، عدم اطمینان در میزان تقاضا و عرضه خون نه تنها از ماهیت نامشخص خون مانند فسادپذیری آن ناشی می شود، بلکه از مسائل مختلف دیگری مانند انواع و شدت های مختلف بلایا، اختلالات خارجی، عملکرد تامین کنندگان نیز ناشی می شود. بنابراین، تطابق بین تقاضا و عرضه هنوز قابل حل نیست و این ویژگی شرایط فاجعه بار را دشوارتر می کند.

این مطالعه برنامه ریزی برای توزیع و تخصیص خون پس از یک فاجعه را ارائه می دهد. شبکه پیشنهادی شامل بانک های مرکزی خون (CBB)، بانک های خون بیمارستانی (HBB) و مناطق مناطق آسیب دیده است که در آنها پناهگاه های موقت اضطراری (TES) ایجاد شده است. خون در CBB ها آزمایش و پردازش می شود و پس از انجام آزمایشات ، خون ایمن بر اساس شعاع پوشش CBB به HBB ها یا مناطق منتقل می شود. TES ها چادرهای موقت هستند که خدمات انتقال خون را برای مردم مناطق آسیب دیده ارائه می دهند و تصمیمات در مورد تعداد TES های درخواست شده در هر منطقه بر اساس میزان واحد خون دریافتی توسط هر منطقه تعیین می شود. در HBB ، واحدهای خونی می توانند به بیماران تزریق شوند ، به عنوان موجودی ذخیره شوند یا به TES منتقل شوند. علاوه بر این ، شدت زلزله بر ظرفیت موجودی خون در هر HBB تأثیر می گذارد ، که برنامه ریزی شبکه را پیچیده تر می کند.

در زنجیره تامین، کارآیی هزینه برای مدیریت BSC ها ضروری است، اما اهمیت آن در مقابل در نظر گرفتن شرایط مرتبط با بلایا کمتر است. اگر زنجیره تأمین کارامد برنامه ریزی شود، خون می تواند با هزینه های کمتر به طور موثر توزیع شود. در این راستا، این تحقیق قصد دارد یک شبکه زنجیره تامین خون (BSCN) را برای پاسخ به سوالات اصلی زیر برنامه ریزی کند:

چه استراتژی ها و سیاست هایی را باید در مورد BSCN به منظور به حداقل رساندن کمبود خون در شرایط فاجعه بار و در عین حال کاهش هزینه های زنجیره اعمال کرد؟

چه استراتژی هایی برای برنامه ریزی یک BSCN قابل اطمینان در شرایط عدم قطعیت ترکیبی (خطر اختلال و تقاضا و عرضه نامشخص) موثر است.

چه راهکارهایی برای استفاده از عدم قطعیت های ترکیبی اعمال می شود و چگونه می توان عدم قطعیت ها را برای کاهش اثرات آنها فرموله کرد؟

وقایعی مانند زلزله کرمانشاه، اهمیت برنامه ریزی کارآمد BSCN را پس از وقوع فاجعه نشان می دهد. با این انگیزه، یک رویکرد RFSP برای رفع نگرانی های ذکر شده توسعه یافته است. مدل ارائه شده با هدف تعیین تعداد مطلوب TES ها، تخصیص خون به نقاط تقاضا (HBB ها و مناطق)، تعداد واحدهای کمبود در HBB ها و مناطق و سطح موجودی خون در HBB ها در هر دوره است. این مدل هزینه های شبکه و همچنین میزان کمبود خون را به حداقل می رساند تا به حداکثر میزان خواسته های برآورده شده برسد. در شبکه پیشنهادی، برخی پارامترها مانند تقاضا، عرضه و هزینه ها، دارای عدم قطعیت هستند.

شکاف و مشارکت های تحقیقاتی

با الهام از یک مورد واقعی، این مقاله در شرایط فاجعه بار به مشکل BSC پرداخته است. در این مقاله، سن خون به مدل کمک می کند؛ یعنی ما دو نوع خون، خون تازه و معمولی را در نظر می گیریم که هر کدام به انواع مختلف بیماران تزریق می شود. علاوه بر این، گروه های خونی در مدل پیشنهادی در نظر گرفته می شوند و جایگزینی خون براساس گروه های خونی با استفاده از یک قانون اولویت بندی، اولویت بندی می شود. این مدل از دو نوع موجودی، موجودی اختصاص داده شده و اختصاص داده نشده، برای مدیریت کارآمد موجودی خون استفاده می کند. علاوه بر این، مدل پناهگاه های موقت را برای ارائه خدمات انتقال در سراسر منطقه آسیب دیده در نظر می گیرد. در شرایط فاجعه بار، تقاضا و عرضه خون نامشخص است. با این حال، اگر خون به اندازه کافی تأمین شود، یک برنامه توزیع ناکارآمد برعملکرد BSC تأثیر منفی می گذارد. به این منظور، این مطالعه با هدف ارائه BSCN برای برنامه ریزی توزیع فرآورده های خونی در شرایط فاجعه بار انجام می شود. بنابراین، یک رویکرد RFSP برای رسیدگی به عدم قطعیت ترکیبی، از جمله عدم اطمینان در تقاضا، عرضه، هزینه و خطرات اختلال، اعمال می شود. روش تصادفی دو مرحله ای برای مقابله با اختلالات ناشی از شدت های مختلف بلایای رخ داده استفاده می شود و از روش فازی برای رسیدگی به عدم قطعیت معرفتی تقاضا، عرضه و هزینه ها استفاده می شود. در نهایت، رویکرد استوار برای جلوگیری از قضاوت ذهنی در مورد مقدار بهینه مدل استفاده می شود. مشارکت های اصلی این مقاله به شرح زیر برجسته شده است:

ارائه یک مدل دو هدفه برای مدیریت توزیع و ذخیره خون در افق چند دوره ای در شرایط فاجعه.

در نظر گرفتن فسادپذیری خون، جایگزینی گروه های خونی تحت قوانین اولویت سازگاری، ویژگی های مبتنی بر سن خون، انواع مختلف بیماران و انواع مختلف موجودی

ارائه رویکرد RFSP برای لحاظ کردن عدم قطعیت ترکیبی؛ از جمله سناریوهای اختلال و پارامترهای نامشخص در BSC 

استفاده از یک مطالعه موردی واقعی برای نشان دادن قابلیت کاربرد مدل در سیستم های مراقبت های بهداشتی

تعریف مسئله

در این مقاله، یک مدل ریاضی برای مدیریت توزیع و ذخیره خون در مرحله پس از فاجعه معرفی شده است. شبکه پیشنهادی شامل CBB ها، HBB ها، مناطق و TES ها است که در مناطق برای ارائه خدمات انتقال خون به افراد آسیب دیده ایجاد شده است. CBB ها مسئول خون رسانی به نقاط مورد نیاز، از جمله HBBها و TES ها هستند. در CBB ها، آزمایش هایی برای اطمینان از ایمنی فرآورده های خونی انجام می شود و پس از تعیین گروه های خونی ABO، خون فرآوری شده به نقاط مورد تقاضا در محدوده خدمات CBB اختصاص می یابد.

بیمارانی که به خدمات انتقال خون نیاز دارند می توانند در صورت در دسترس بودن این امکانات به HBB یا TES مراجعه کنند. در HBB ها ، خون می تواند ذخیره شود، به بیماران منتقل شود یا به مناطق منتقل شود تا بین TES ها برای برآوردن خواسته های دیگر بیماران توزیع شود. دو نوع موجودی در HBB وجود دارد، موجودی اختصاص داده شده و اختصاص داده نشده. اگر یک درخواست خون از HBB از بیمار دریافت شود، خون از موجودی تعیین نشده به بیمار اختصاص می یابد. سپس، آزمایش کراس مچ بر روی واحدهای انتخاب شده انجام می شود تا از سازگاری خون اهدا کننده و گیرنده اطمینان حاصل شود. در مرحله بعد، این واحدها به موجودی اختصاص داده شده ارسال می شوند و تا تزریق به بیمار رزرو می شوند. اگر واحدهای آزمایش کراس مچ در دوره انتشار آزمایش کراس مچ استفاده نشوند، از موجودی اختصاص داده شده به موجودی واگذار نشده بازگردانده می شوند تا به سایر بیماران تزریق شوند. علاوه بر این، تقاضای هر بیمار با توجه به نوع تقاضای بیمار با خون تازه یا معمولی برآورده می شود. با توجه به فسادپذیری خون و عدم قطعیت در تقاضا و عرضه ، تعیین سطح مناسب ذخایر خونی برای به حداقل رساندن کمبود خون و در عین حال کاهش تعداد واحدهای اتلاف تا حد ممکن، چالش برانگیز است. علاوه بر این، شدت های مختلف زلزله منجر به اختلالات مختلف می شود، که بر ظرفیت موجودی خون در هر HBB تأثیر می گذارد. بنابراین، چندین سناریوی اختلال در نظر گرفته می شود.

برای برنامه ریزی یک شبکه انتقال خون کارآمد، در نظر گرفتن دسترسی جغرافیایی امکانات تأمین کننده خون بسیار مهم است. در این راستا، CBB ها و HBB ها خون را به مناطق منتقل می کنند، سپس بر اساس تعداد واحدهای خونی رسیده به مناطق، TES ها در سراسر منطقه ایجاد می شوند تا فرآورده های خونی را به نحو احسن در اختیار متقاضیان قرار دهند. به عبارت دیگر، تعداد TES های مستقر بر اساس واحدهای خونی تحویل داده شده به مناطق تعیین می شود. واحدهای خونی را می توان از هر دو یا از هر دو HBB و CBB به مناطق تحت پوشش خود منتقل کرد. بنابراین ، بیماران می توانند برای برآوردن خواسته های خود به نزدیکترین مرکز خون (HBB یا TES) اختصاص داده شوند. شکل زیر شبکه پیشنهادی را نشان می دهد.

 

مدل پیشنهادی بر مکان یابی-تخصیص، توزیع و تصمیمات موجودی تمرکز می کند تا هزینه های شبکه به حداقل برسد و در عین حال تعداد واحدهای کمبود خون در بین نقاط تقاضا در سراسر منطقه آسیب دیده کاهش یابد. تصمیمات زیر از طریق حل مدل نتیجه گیری می شود:

تعداد TES های ایجاد شده در هر منطقه در هر دوره.

مقدار خون در هر سن و هر گروه از CBB ها به HBB ها و مناطق و از HBB ها به مناطق در هر دوره منتقل می شود.

سطح موجودی خون در HBB ها در هر دوره.

مقدار خون تازه و معمولی که از هر CBB به هر TES و HBB تحویل داده می شود.

میزان کمبود خون تازه و معمولی در هر منطقه و HBB و میزان هدر رفت خون در هر HBB.

مقدار خون تازه مورد استفاده برای برآوردن نیاز به خون معمولی در HBB ها.

میزان انتقال خون از موجودی اختصاص داده شده به موجودی تعیین نشده در HBB ها.

مفروضات مسئله:

هزینه ها، تقاضا و عرضه به عنوان پارامترهای نامشخص در نظر گرفته می شوند.

سن خون در مدل در نظر گرفته شده است؛ در نتیجه دو نوع بیمار وجود دارد: بیماران با تقاضای خون تازه و بیمارانی که خواسته های آنها با خون در هر سنی (تازه یا معمولی) برآورده می شود.

گروه های خونی و سازگاری و اولویت آنها بر اساس جدول زیر در مدل در نظر گرفته شده است.

 

HBB ها ظرفیت دارند و سیاست موجودی آنها FIFO است و واحدهای منقضی شده در آن ها دارای هزینه جریمه هستند.

بر اساس تقاضای هر منطقه، تعدادی TES با ظرفیت محدود در آن منطقه ایجاد می شود.

توابع هدف:

اولین تابع هدف در مدل توسعه داده شده به منظور به حداقل رساندن مقدار مورد انتظار از کمبود کل شامل کمبود خون تازه در HBB ها، کمبود خون معمولی در HBB ها، کمبود خون تازه در مناطق و کمبود خون معمولی در مناطق در طول همه دوره ها است. 

تابع هدف دوم، هزینه کل SC را شامل هزینه ثابت افتتاح TES ها در مناطق، هزینه خرید خون تازه و معمولی درHBB ها، هزینه منقضی شدن خون تازه و معمولی تحویل داده شده به مناطق و هزینه موجودی در HBB ها را به حداقل می رساند.

محدودیتها:

محدودیت (3) تضمین می کند که خون تازه منتقل شده از CBB به HBB ها و مناطق از حداکثر مقدار خون تازه در نظرگرفته شده بیشتر نباشد و این موضوع برای خون معمولی در محدودیت (4) در نظر گرفته شده است.

محدودیت ها (5 تا 7) محدودیت پوشش برای CBB و HBB ها است. محدودیت (5) تضمین می کند که هر CBB می تواند خون را به HBB های واقع در شعاع پوشش خود منتقل کند. محدودیت (6) برای هر جریان بین CBB و مناطق شعاع پوشش را لحاظ می کند عمل می کند و محدودیت (7) محدودیت پوشش برای HBB (بین HBB ها و مناطق) را تضمین می کند.

محدودیت های (8) و (9) تعداد خون تحویل داده شده از هر گروه خونی به هر HBB را در هر دوره تحت هر سناریو به ترتیب برای خون تازه و معمولی تعیین می کند.

محدودیت های (10) و (11) حداکثر ظرفیت هر HBB را در صورت وقوع هر سناریوی اختلال بیان می کند. محدودیت (10) ظرفیت HBB را در دوره اول محدود می کند که در ابتدای این دوره موجودی اولیه در نظر گرفته شده است. محدودیت (11) نیزاین موضوع را برای بقیه دوره ها تضمین می کند.

محدودیت (12) مقدار خون هر گروه خونی در هر سن را از موجودی اختصاص داده نشده نشده به موجودی اختصاص داده شده محاسبه می کند تا خواسته های گروه های خونی سازگار را برآورده کند. بایستی توجه کرد آزمایشات و فرایندهای انجام شده بر روی واحدهای خونی در CBB ها دو روز طول می کشد. در این راستا، سن خون بیش از دو روز خواهد بود.

محدودیت (13) به توازن جریان خون ورودی و خروجی در هر HBB در اولین دوره می پردازد و محدودیت (14) همین موضوع را برای بقیه دوره ها تضمین می کند.

محدودیت های (15) و (16) به ترتیب حداقل سطح موجودی را در هر HBB برای خون تازه و معمولی نشان می دهد.

محدودیت (17) تضمین می کند که حداقل بخشی از تقاضا برای خون تازه باید در HBB ها برآورده شود و محدودیت (18) همین موضوع را برای خون معمولی در نظر می گیرد.

محدودیت‌های (19) و (20) تعداد واحد کمبود هر گروه خونی در هر HBB را در هر دوره محاسبه می کند. باید توجه کرد که دو نوع بیمار وجود دارد: نوع اول بیماران نیاز به خون تازه و نوع دوم بیمارانی که برای تقاضای آنها می توان هم خون تازه و هم خون معمولی استفاده کرد. بنابراین تقاضای خون تازه برابر است با مجموع تقاضا برای نوع اول و بخشی از تقاضا برای نوع دوم که با خون تازه ارضا می شود، همانطور که در محدودیت (21) نشان داده شده است.

محدودیت (22) تعداد واحدهای هدررفت هر نوع خون را در هر HBB در هر دوره نشان می دهد.

محدودیتهای (23) و (24) نشان می دهد که میزان انتقال خون از موجودی اختصاص داده نشده به موجودی اختصاص داده شده باید کمتر از مقدار خون موجود در هر HBB در هر دوره باشد.

محدودیت ها (25-29) تضمین می کند که سیاست FIFO برای مدیریت موجودی خون در HBB ها اعمال می شود. محدودیت (25) بیان می کند که استفاده از خون سن 1 سالگی قبل از استفاده از خون مجاز نیست. محدودیت (26) نشان می دهد که در صورت مجاز بودن استفاده، می توان خون را به بیماران اختصاص داد. محدودیت های (27) و (28) نشان می دهد که خون هر سن می تواند قبل از تمام شدن کامل مورد استفاده قرار گیرد. محدودیت (29) نشان می دهد که خون سن 1 سالگی مجاز است در صورتی مصرف شود که خون سن بیشتر به طور کامل تمام شده باشد.

محدودیت های (30) و (31) نشان می دهد که تقاضای خون توسط گروه خونی سازگار که بیشترین اولویت را نسبت به گروه های خونی موجود دارد برآورده می شود.

محدودیت های (32) و (33) مقدار خونی که از هر گروه خونی از CBB ها و HBB ها به ترتیب برای خون تازه و معمولی به مناطق تحویل داده می شود را محاسبه می کند.

محدودیتهای (34) و (35) به ترتیب جریان خون معمولی و تازه در مناطق را نشان می دهد.

محدودیتهای (36) و (37) تضمین می کند که حداقل بخشی از تقاضا به ترتیب برای تقاضای خون معمولی و تازه در مناطق تأمین شود و محدودیت ها (38) و (39) تعداد TES های تأسیس شده در هر منطقه را محاسبه می کنند.

در نهایت ، ماهیت متغیرها در محدودیت (40) ارائه شده است.

بینش مدیریتی

در صورت وقوع فاجعه، ارائه یک برنامه کارآمد برای مدیریت توزیع و موجودی خون از اهمیت بالایی برخوردار است. با این حال، داشتن برنامه های خوب به تنهایی کافی نیست و ارائه بینش برای مدیران و برنامه ریزان ضروری است. بر اساس تجزیه و تحلیل حساسیت و یافته های مقاله، برخی از بینش های مدیریتی برای حمایت از تصمیم گیرندگان به شرح زیر است: 

یافته ها نشان می دهد که لازم است برای توابع هدف یک درجه اهمیت در نظر گرفته شود و اهمیت تعیین شده برای هر تابع هدف بر مبادله بین توابع هدف تأثیر می گذارد. تصمیم گیرندگان درجه اهمیت هر تابع هدف را تعیین می کنند که به ترجیحات تصمیم گیرندگان بستگی دارد. 

در مدل پیشنهادی، خطرات عملیاتی و اختلال در نظر گرفته می شود و عوامل جریمه ای برای کنترل این عدم قطعیت ها در نظر گرفته می شود. تصمیم گیرندگان ارزش این عوامل را تعیین می کنند.

این تحقیق نشان می دهد که باید برنامه های پویایی برای ارائه خدمات انتقال خون در سراسر منطقه آسیب دیده وجود داشته باشد. در این رابطه، TES ها در نظر گرفته می شوند که می توانند در صورت بروز اختلال در HBB ها، خدمات خون را برای بیماران ارائه دهند. بنابراین ، در نظر گرفتن TES ها در BSCN تحت شرایط فاجعه آمیز عملکرد شبکه را بهبود می بخشد.

علاوه بر این ، شعاع پوشش برای تأسیسات خون در نظر گرفته می شود. این ویژگی به هر مرکز خون اجازه می دهد تا خون را به امکاناتی که در شعاع پوشش آنها قرار دارد منتقل کند. بنابراین، کیفیت و طراوت خون حفظ خواهد شد. 

همچنین با در نظر گرفتن انواع مختلف بیماران، مقدار مناسب خون در هر سنی (تازه و معمولی) به هر نقطه تقاضا اختصاص داده می شود که از کمبود و هدر رفت خون جلوگیری می کند. علاوه بر این، نتایج نشان می دهد که در نظر گرفتن سن خون، قوانین سازگاری و اولویت گروه های خونی و سناریوهای متعدد تأثیر قابل توجهی بر عملکرد شبکه دارد و مدل را قابل اعتمادتر می کند.

نتیجه گیری

در این مقاله، یک مدل تصادفی دو مرحله ای برای مدیریت توزیع و ذخیره خون پس از فجایع توسعه داده شده است. سن واحدهای خونی، جایگزینی گروه های خونی تحت قوانین سازگاری و فسادپذیری خون در نظر گرفته می شود. علاوه بر این، عرضه و تقاضای خون و هزینه های شبکه به عنوان پارامترهای دارای عدم قطعیت در نظر گرفته می شود. عدم قطعیت در اختلال نیز در مدل مورد بررسی قرار گرفته است که از شدت های مختلف زلزله ناشی از گسل های مختلف ناشی می شود. برای رسیدگی به این عدم قطعیت ترکیبی، یک رویکرد RFSP به مدل اعمال می شود تا بین مقدار میانگین توابع هدف، استحکام بهینه و قدرت امکان سنجی، مبادله ایجاد کند.

مدل شامل تصمیمات تخصیص خون، سطح موجودی خون در هر HBB و تعداد TES های مورد نیاز در هر منطقه است. این مدل با هدف به حداقل رساندن میزان کمبود خون در نقاط تقاضا (HBB ها و مناطق) و به حداقل رساندن هزینه کل شبکه پیاده سازی می شود. برنامه نویسی سازش برای حل این مدل دو هدفه مورد استفاده قرار می گیرد و همچنین از یک مطالعه موردی واقعی برای نشان دادن کاربردی بودن مدل ارائه شده استفاده می شود. در نهایت، بینش های مدیریتی ارزشمندی برای حمایت از تصمیم گیرندگان معرفی شده است. بر اساس نتایج، مدل RFSP کاربردی می تواند عدم قطعیت ترکیبی را کنترل کرده و بین مقدار میانگین توابع هدف و استحکام امکان پذیری و بهینه بودن یک تعادل منطقی ایجاد کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد