وبلاگ هم‌‌افزایی دانشجویان  دکتر حسینی مطلق- motlagh@iust.ac.ir

وبلاگ هم‌‌افزایی دانشجویان دکتر حسینی مطلق- motlagh@iust.ac.ir

دانشکده مهندسی صنایع- دانشگاه علم و صنعت ایران
وبلاگ هم‌‌افزایی دانشجویان  دکتر حسینی مطلق- motlagh@iust.ac.ir

وبلاگ هم‌‌افزایی دانشجویان دکتر حسینی مطلق- motlagh@iust.ac.ir

دانشکده مهندسی صنایع- دانشگاه علم و صنعت ایران

هماهنگی در زنجیره تامین-محصولات فسادپذیر-بررسی مقاله سوم

 


مقدمه:

در دنیای واقعی بعضی از محصولات و کالاها مانند اجزای الکترونیکی، گوشت، سبزیجات، میوه و گل ها در طول زمان فاسد می شوند(لی و همکاران2010). تولیدکننده به دلیل فاسد شدن بخشی از کالاهای فسادپذیر باید بیشتر از تقاضای بازار تولید کند. فسادپذیری کالاها بر برنامه ریزی تولید، سیاست نگهداری کالاها و تصمیم گیری خرده فروش تاثیر می گذارد. خرده فروش نیزباید فساد پذیری کالاها را در تصمیم گیری خود درنظر بگیرد. بنابراین یکی از زیرمجموعه های جذاب و قابل توجه مدیریت زنجیره تامین، مدل موجودی کالاهای فسادپذیر می باشد. کاهش هزینه های تولید، نگهداری و کالاهای فاسد شده یکی از چالش های کالاهای فسادپذیر می باشد. نتایج حاصل از سیاست یکپارچه در مقایسه با حالت غیرمتمرکز،منجر به کاهش چشم گیری در هزینه ها می باشد (یانگ و وی 2003). به طور خاص مدیریت موجودی فروشنده(VMI) در حالت غیرمتمرکز می تواند عملکرد مدیریت موجودی را افزایش دهد(برای مثال کاهش نامتناسب بین عرضه و تقاضا). سطح سرویس بر میزان خرید مصرف کننده تاثیر می گذارد. سطح سرویس بالاتر با وجود افزایش هزینه خدمات، مصرف کنندگان بیشتری را برای خرید کالا جذب می کند. بنابراین خرده فروش به منظور افزایش سود خود، باید به طور همزمان در مورد قیمت و سطح سرویس تصمیم گیری کند. در این مقاله، هماهنگی تصمیمات قیمت گذاری و سطح سرویس برای حالت غیرمتمرکز و کالاهای فسادپذیر تحت مدیریت موجودی فروشنده و نیز اثر متقابل بین تصمیمات سطح سرویس و قیمت خرده فروش بررسی شده است.

 

 

تحت سیاست VMI، تامین کننده موجودی خرده فروش را مدیریت و تصمیمات بازپرسازی خرده فروش را تعیین می کند. تامین کننده فرصتی برای سازماندهی تولید و روند توزیع بر مبنای تقاضای واقعی دارد. امروزه شرکت های زیادی در صنایع مختلف، VMI را به عنوان یک گزینه استراتژیک برای کاهش هزینه ها و افزایش شایستگی های خود به کار می برند.

اگرچه تامین کننده و خرده فروش، تحت VMI در مدیریت موجودی همکاری می کنند، اما تصمیم گیری قیمت و سطح سرویس را به طور مستقل انجام می دهند. با توجه به اثر دوبار به حاشیه رانده شدن( double marginalization)، زنجیره تامین غیرمتمرکز هماهنگ نشده و منجر به کاهش سود کانال می شود. بسیاری از مطالعات در ادبیات حوزه مدیریت زنجیره تامین، بر چگونگی طراحی قرارداد به منظور دست یابی به هماهنگی زنجیره تامین و انواع طرح های هماهنگی پرداخته اند
(
cachon 2003). طرح تسهیم درآمد اغلب به منظور تنظیم ارتباطات بین اعضای زنجیره تامین به کار می رود، اگرچه تسهیم درآمد سنتی قادر به هماهنگی زنجیره تامین با سرمایه گذاری خدمات و هزینه فسادپذیری نمی باشد. در این مقاله طرح تعمیم یافته تسهیم درآمد به منظور هماهنگی زنجیره تامین و چگونگی تاثیر VMI بر مکانیزم هماهنگی بررسی شده است.

این مقاله، مدل بازی استکلبرگ برای یک زنجیره تامین شامل یک تامین کننده و یک خرده فروش برای بررسی کارایی سیستم، هماهنگی زنجیره تامین تحت VMI و نیز اثر متقابل بین تصمیمات قیمت و سطح سرویس در نتیجه تعادل را بررسی کرده است که تقاضا به قیمت و سطح سرویس حساس است. تامین کننده کالای فسادپذیر تولید و موجودی خود و خرده فروش را مدیریت می کند. دو بازیکن سود متوسط درازمدت خود را ماکزیمم می کنند. ابتدا زنجیره تامین غیرمتمرکز و سپس متمرکز درنظر گرفته شده است. همچنین بر مقایسه کارایی سیستم غیرمتمرکز با سیستم متمرکز و چگونگی هماهنگی زنجیره تامین با استفاده از قرارداد تسهیم درآمد تعمیم یافته تمرکز شده است و چگونگی وابستگی کارایی سیستم به پارامتر ها نشان داده شده است. برخی از دیدگاه های مدیریتی معتقدند که نرخ فسادپذیری بالاتر، انگیزه بازیکنان برای هماهنگی را کاهش می دهد. همچنین در این مقاله، حالتی که دو بازیکن، موجودی خود را جداگانه مدیریت می کنند، بررسی شده است(بدون VMI)و سپس جهت بررسی اثر VMI بر قیمت عمده فروشی و مکانیزم هماهنگی با در نظرگیری VMI مقایسه شده است. با وجود VMI در مقایسه با حالت عدم وجود آن، خرده فروش باید قیمت انتقال بالاتری به تامین کننده بپردازد. اثر فاکتورهای اصلی شامل مقیاس بازار، نرخ فسادپذیری، هزینه واحد نگهداری خرده فروش و کارایی سرمایه گذاری خدمات بر قیمت انتقال تحت دو حالت بررسی شده است.


 

   نوآوری این مقاله نسبت به مطالعات قبلی:

·         به کارگیری قرارداد تسهیم درآمد تعمیم یافته

·         هماهنگی تصمیمات قیمت گذاری و سطح سرویس برای حالت غیرمتمرکز و کالاهای فسادپذیر تحت مدیریت موجودی فروشنده و نیز اثر متقابل بین تصمیمات سطح سرویس و قیمت خرده فروش


مفروضات مدل:

·         یک زنجیره تامین شامل یک تامین کننده و یک خرده فروش در نظر گرفته شده است. تامین کننده یک کالای فسادپذیر تولید و خرده فروش به فروش می رساند.

·         زنجیره تامین تحت سیاست مدیریت موجودی فروشنده (VMI) عمل می کند. تامین کننده موجودی خود و خرده فروش را مدیریت می کند.

·         نرخ تقاضا وابسته به قیمت خرده فروشی و سطح خدمت است.

·         خرده فروش قیمت خرده فروشی را تعیین و سرویسی برای افزایش تقاضا فراهم می کند.

·         فرض شده است که طول دوره تامین کننده و خرده فروش یکسان و نرمال شده است.

·         هزینه سفارش دهی به دلیل تاثیر نداشتن بر تصمیمات بازیکنان، نادیده گرفته شده است.

·         دو شرکتی که نرخ فسادپذیری یکسان دارند، می توانند موجودی های خود را به اشتراک بگذارند.

·         نرخ تولید بزرکتر از مجموع نرخ تقاضا و مقدار فاسد شده در هر واحد زمان است. به عبارت دیگر تقاضای بیشتر از موجودی پاسخ داده نمی شود.

·         توالی زمان این بازی در ادامه مطرح می شود: ابتدا تامین کننده قیمت عمده فروشی(w)  را تعیین می کند، سپس خرده فروش قیمت خرده فروشی(p) و سطح سرویس (s) را تعیین می کند.

·         تولید کننده در زمان صفر شروع به تولید می کند. سپس محصولات را در زمان t0 به خرده فروش تحویل می دهد.


مدل سازی:


سطح سرویس تاثیر مثبت بر خرید مشتریان و تقاضای بازار دارد. سرویس به طور گسترده شامل انواع مسائلی است که منجر به افزایش تقاضا می شوند مانند خدمات قبل و پس از فروش(توزیع، خدمات اضطراری اورژانس، تعمیر و ...)، دقت سفارش، ارتقا فروشگاه و تبلیغات. تابع تقاضا به طور خطی تابعی صعودی از سطح سرویس و تابعی نزولی از قیمت خرده فروشی است که  رابطه آن است. برای  ایجاد سطح سرویس s، خرده فروش باید به مقدار ، سرمایه گذاری کند.

تحت VMI، تامین کننده موجودی را نگهداری و از دیدگاه خود و خرده فروش مدیریت می کند و تامین کننده از اطلاعات تقاضا مطلع است. بنابراین سود متوسط دراز مدت خرده فروش از رابطه زیر حاصل می شود:

سطح موجودی تامین کننده و خرده فروش از روابط زیر بدست می آیند:


با توجه به شرایط مرزی طول زمان، تولید از رابطه زیر بدست می آید:

تحت VMI هزینه کل نگهداری تامین کننده در واحد زمان به شرح زیر است:


تابع متوسط سود دراز مدت تامین کننده طبق رابطه زیر محاسبه می شود، جمله اول، درآمد تامین کننده، جمله دوم هزینه کل تولید و جمله آخر هزینه کل فسادپذیری است.

سپس با استفاده از روش استقرا معکوس، حل مساله تعادل نش بازی استکلبرگ، تحت فرضی در قضیه 1 آورده شده است. طبق این فرض، سرمایه گذاری سرویس نباید خیلی ارزان باشد، این فرض در مقالات پر کاربرد است. همچنین از وجود نقطه بهینه بر اساس این فرض، اطمینان حاصل می شود . قضیه 1 و نتیجه حاصل از آن در ادامه بیان می شود:


نتیجه 1:  قیمت عمده فروشی تعادلی با افزایش اندازه بازار(a)، هزینه هر واحد تولید(c)، هزینه فسادپذیری هر واحد(c1)
، هزینه واحد نگهداری(
hm, hr) و کارایی سرمایه گذاری خدمات افزایش می یابد.

طبق قضیه 1 و نتیجه 1، این نتیجه حاصل می شود که تحت  VMI، با افزایشc1, hm, hr  c, تامین کننده تمایل به افزایش قیمت عمده فروشی دارد تا بخشی از افزایش هزینه را به خرده فروش منتقل کند، در نتیجه خرده فروش برای جبران هزینه های خود، قیمت خرده فروشی را افزایش می دهد. به عبارت دیگر، قیمت عمده فروشی بالاتر، سطح سرویس را کاهش می دهد، در نتیجه قیمت خرده فروشی کاهش می یابد(اثر منفی). کارایی سرمایه گذاری سرویس بر اثر منفی تاثیر دارد، بنابراین زمانی که کارایی سرمایه گذاری سرویس، خیلی کم باشد(از حد مشخصی کمتر باشد)، خرده فروش قیمت خرده فروشی بالاتری به مشتریان پیشنهاد می دهد. زمانی که کارایی سرمایه گذاری خدمت افزایش یابد، تامین کننده باید قیمت عمده فروشی را زیاد کند تا سود حاصل از سرمایه گذاری خدمت خرده فروش به اشتراک گذاشته شود.

نتایج نمودار 1 و قضیه 1:

·         با افزایش نرخ فسادپذیری، تعداد کالاهای فاسد شده بیشتر می شود. در نتیجه تامین کننده برای جبران، تمایل به افزایش قیمت عمده فروشی دارد که منجر به افزایش قیمت خرده فروشی می شود (در صورتی که فاکتور هزینه سرویس خریدار زیاد باشد).

 

بر اساس دیدگاه مدیریتی، اثر متقابل بین قیمت خرده فروشی و سطح سرویس ممکن است اثر نرخ فسادپذیری بر قیمت خرده فروشی را معکوس کند. نرخ تولید (R) زیاد، منجر به قیمت عمده فروشی کمتر نسبت به نرخ تولید کمتر با هزینه تولید کمتر می شود. بنابراین نرخ فسادپذیری بالاتر، اثر منفی نرخ تولید زیاد بر قیمت عمده فروشی را بیشتر می کند.



نمودار 1) قیمت واحد عمده فروشی در مقابل نرخ فسادپذیری و نرخ تولید

نتایج نمودار 2:

با افزایش حساسیت تقاضا(b)، خرده فروش برای تحریک تقاضا، باید قیمت خرده فروشی را کمتر کند. از طرفی تامین کننده نیز برای جبران سود از دست رفته هر واحد فروش خرده فروش، قیمت عمده فروشی را کمتر می کند.

نمودار2) قیمت برحسب حساسیت تقاضا


هماهنگی زنجیره تامین با استفاده از قرارداد تسهیم درآمد:

در زنجیره تامین غیرمتمرکز که در بخش قبلی به آن پرداخته شد، با توجه به اثر دوبار به حاشیه رانده شدن، سود کمتری نسبت به زنجیره تامین متمرکزحاصل می شود. بنابراین طراحی مکانیزم برای کاهش این اثر و هماهنگی زنجیره تامین و به طور خاص تحت VMI ضروری است. در این بخش چگونگی برقراری هماهنگی با قرارداد تسهیم درآمد بررسی شده است. ابتدا زنجیره تامین متمرکز که در آن یک تصمیم گیرنده مرکزی، تمام تصمیمات را برای افزایش متوسط سود درازمدت تعیین می کند، بررسی شده است. سپس مکانیزم تسهیم درآمد برای هماهنگی به کار برده شده است.

مدل متمرکز:

در مدل متمرکز به منظور ماکزیمم کردن سود کانال، یک تصمیم گیرنده مرکزی مقدار قیمت خرده فروشی و سطح سرویس بهینه            

را انتخاب می کند. تابع سود کانال از رابطه زیر بدست می آید:

قضیه 2: مقدار بهینه متغیر های سطح سرویس، قیمت خرده فروشی و طول دوره تولید بدست آمده است. تصمیم گیرنده مرکزی، سطح سرویس پایین برای ذخیره هزینه پیشنهاد می دهد، اما اگر کارایی سرمایه گذاری سرویس به  اندازه کافی کم باشد، قیمت خرده فروشی بالا برای دست یابی به سود بیشتر به ازای هر واحد پیشنهاد می شود. به عبارت دیگر سطح سرویس بالا برای افزایش تقاضا و قیمت خرده فروشی بالا برای جبران سرمایه گذاری خدمت در نظر گرفته می شوند. می توان نشان داد که سطح سرویس سیستم متمرکز با افزایش اندازه بازار(a)، نرخ تولید(R) و کارایی سطح سرویس، افزایش می یابد و  همچنین با افزایش هزینه واحد تولید(c)، هزینه فسادپذیری (c1) و هزینه نگهداری (hm,hr) کاهش می یابد. با افزایش هزینه های سیستم، مدل متمرکز سطح خدمت را کاهش می دهد. زمانی که اندازه بازار یا نرخ تولید افزایش می یابد، سیستم متمرکز سطح سرویس بالاتر برای افزایش تقاضا پیشنهاد می دهد.


مکانیزم هماهنگی:

با توجه به وجود سرمایه گذاری خدمت، هزینه های نگهداری و هزینه فساد، قرارداد تسهیم درآمد با دو پارامتر قادر به هماهنگی زنجیره تامین نمی باشد. در این بخش یک قرارداد تسهیم درآمد تعمیم یافته پیشنهاد شده است که شامل دو بخش است: سهم درآمد خرده فروش و قیمت انتقالی (یارانه) که توسط خرده فروش پرداخت می شود(TR).

قضیه 3: تحت VMI و قرارداد تسهیم درآمد تعمیم یافته، مقدار TR که قادر به هماهنگی زنجیره تامین می باشد، بدست آمده است.


قیمت انتقالی شامل سه بخش است: 1) قیمت عمده فروشی واحد 2) هزینه کل موجودی و فساد خرده فروش  3) یارانه سرمایه گذاری خدمت

در این قرارداد، دو بازیگر تنها درآمد خود را تسهیم نمی کنند بلکه هزینه های خود را نیز تسهیم می کنند. به طور مثال وقتی که هزینه خدمت خرده فروش افزایش می یابد، تامین کننده باید قیمت انتقالی افزایش یافته را برای تسهیم هزینه ، کاهش دهد، اگر چه زمانی که هر یک از هزینه های تامین کننده افزایش می یابد، تامین کننده قیمت انتقالی بالاتری برای جبران هزینه افزایش یافته در نظر می گیرد. لازم به ذکر است که اگر نرخ تسهیم درآمد خیلی کم یا فاکتور هزینه سرویس خیلی زیاد باشد، آنگاه TR<0 است و تامین کننده یارانه ای برای سرمایه گذاری خدمت به خرده فروش می دهد.

تامین کننده تمایل دارد مکانیزم هماهنگی را به گونه ای طراحی کند که سهم درآمد خرده فروش به اندازه کافی کم باشد. اگرچه خرده فروش زمانی هماهنگی را می پذیرد که سهم درآمد به اندازه کافی زیاد باشد. بنابراین حالتی که درآن سهم درآمد خرده فروش متوسط است، بهتر از قرارداد تسهیم درآمد (پارتو غالب) است. با استفاده از پارامتر های پیش فرض در نمودار 1 و 2، اثرات پارامتر ها بر رنج پارتو درصد تسهیم درآمد خرده فروش، خیلی کم است.

کارایی سیستم مدل زنجیره تامین غیرمتمرکز:

مدل غیر متمرکز کارایی زنجیره تامین را کاهش می دهد. در ادامه وابستگی کارایی به بعضی از پارامتر ها بررسی می شود:

·         اندازه بازار (a): با افزایش a کارایی سیستم نیز افزایش می یابد. زیرا اختلاف  سود بین خرده فروش و تامین کننده تعدیل شده است. بنابراین با افزایش تقاضا، زنجیره تامین تمایل کمتری به هماهنگی رفتار اعضا دارد.

·         حساسیت قیمت (b): قیمت خرده فروشی با افزایش b کاهش می یابد، در نتیجه اختلاف قیمت خرده فروشی در مدل غیرمتمرکز و متمرکز کم  شده و منجر به افزایش کارایی سیستم می شود.

·         نرخ فسادپذیری: نرخ فسادپذیری بالاتر منجر به افزایش کارایی سیستم می شود. در اثر افزایش نرخ فسادپذیری، هزینه کل تامین کننده شامل هزینه تولید، هزینه نگهداری و هزینه فسادپذیری افزایش می یابند. تامین کننده فقط بخشی از هزینه افزایش یافته را به خرده فروش تحمیل می کند به طوریکه اثر نرخ فسادپذیری بر قیمت خرده فروشی در حالت غیرمتمرکز کمتر از حالت متمرکز باشد. بنابراین کارایی سیستم با افزایش نرخ فسادپذیری با توجه به انحراف قیمت کمتر، افزایش می یابد. 

·         نرخ تولید: نرخ تولید بالاتر باعث کاهش کارایی می شود.

·         افزایش هزینه هر واحد تولید، هزینه واحد فساد یا هزینه واحد نگهداری منجر به افزایش کارایی سیستم با توجه به افزایش هزینه کل تامین کننده می شود.

اثر مدیریت موجودی فروشنده بر قیمت عمده فروشی و مکانیزم هماهنگی:

بر خلاف مطالعات پیشین در زمینه VMI، در این بخش بر چگونگی تاثیر VMI بر قیمت عمده فروشی در حالت زنجیره تامین غیر متمرکز و مکانیزم هماهنگ نسبت به سودآوری کانال تمرکز شده است. به همین منظور ابتدا  هماهنگی بدون در نظر گرفتن VMI بررسی شده و با حالت VMI مقایسه شده است. فرض شده است اندیس n به حالتی که VMI وجود ندارد اطلاق شده است. در ادامه، تابع سود خرده فروش و تامین کننده و در قضیه 4 همانطور که در ادامه نشان داده شده است، مقادیر متغیر ها در حالت عدم وجود VMI بدست آمده است.


نمودار 3 اثر نرخ فسادپذیری بر قیمت عمده فروشی در حالت غیرمتمرکز را نشان می دهد که پارامتر ها درآن مقادیر پیش فرض خود در نمودار 1 و 2 را دارند. همانطور که می دانیم ممکن است  VMI  اثر نرخ فسادپذیری بر قیمت عمده فروشی در حالت غیرمتمرکز را تغییر دهد. به  طور خاص با VMI، هزینه های تامین کننده شامل هزینه تولید و نگهداری با افزایش نرخ فسادپذیری افزایش می یابد، در نتیجه تامین کننده جهت جبران افزایش هزینه، قیمت عمده فروشی را افزایش می دهد. به عبارت دیگر با افزایش نرخ فسادپذیری، هزینه نگهداری خرده فروش و مقدار فساد افزایش می یابد که منجر به کاهش قیمت عمده فروشی می شود.

نمودار3: قیمت عمده فروشی بر حسب نرخ فسادپذیری

در قضیه 5 قرارداد تسهیم درآمد تعمیم یافته، در حالتی که اعضا موجودی خود را به طور جداگانه مدیریت می کنند، به کار برده شده است. تحت شرایطی مکانیزم هماهنگی تسهیم درآمد تعمیم یافته از منظر پارتو، غالب بر غیرمتمرکز است. نمودار 4 قیمت انتقالی برحسب اندازه بازار با فرض درصد تسهیم سود برابر با 0.45 را نشان می دهد.

نمودار 4: قیمت انتقالی بر حسب اندازه بازار

نتایج نشان می دهد که با وجود VMI، خرده فروش باید قیمت انتقالی بیشتری نسبت به حالت بدون VMI به تامین کننده پرداخت کند(با توجه به هزینه بیشتر تامین کننده). نمودار 4 نشان می دهد که قیمت انتقالی با افزایش اندازه بازار افزایش می یابد. به طور خاص با افزایش اندازه بازار، نرخ تقاضا و زمان تولید نیز افزایش می یابند که منجر به افزایش هزینه تولید و نگهداری تامین کننده می شود. بنابراین تامین کننده قیمت انتقالی بالاتری به خرده فروش می دهد، در غیر اینصورت خرده فروش می خواهد که تامین کننده قیمت انتقالی را کاهش دهد. بنابراین اندازه بازار بزرگ منجر به قیمت انتقالی متفاوت می شود.

نمودار 5: قیمت انتقالی بر حسب نرخ فسادپذیری

نمودار 5 نشان می دهد که قیمت انتقالی با افزایش نرخ فسادپذیری افزایش می یابد. به طور خاص با افزایش نرخ فسادپذیری، تامین کننده برای پاسخ به تقاضا محصولات بیشتری تولید می کند که منجر به هزینه بیشتر برای تامین کننده می شود. بنابراین تامین کننده قیمت انتقالی به خرده فروش تحمیل می کند.

نمودار 6: قیمت انتقالی بر حسب فاکتور هزینه سرویس

نمودار 6 نشان می دهد که قیمت انتقالی بدون توجه به استفاده از VMI، با کارایی سرمایه گذاری سرویس (که عکس فاکتور هزینه سرویس است) کاهش می یابد. می توان اینگونه توضیح داد که با افزایش کارایی سرمایه گذاری خدمت، خرده فروش به ازای یک سطح سرویس معین، مقدار کمتری سرمایه گذاری می کند. به عبارت دیگر با افزایش کارایی سرمایه گذاری خدمت، خرده فروش سطح سرویس بالاتری فراهم می کند که منجر به سرمایه گذاری خدمت بالاتری می شود. بنابراین کارایی سرمایه گذاری خدمت بالاتر، قیمت انتقالی را کاهش می دهد.

:

در این مقاله، یک زنجیره تامین  شامل یک تامین کننده و یک خرده فروش بررسی شده است. همچنین اثر متقابل بین قیمت گذاری و سطح سرویس مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به فسادپذیری کالاها، اغلب زنجیره تامین حالت VMI را در نظر می گیرد. تصمیمات قیمت گذاری و سطح سرویس و هماهنگی زنجیره تامین تحت VMI مورد بررسی قرار گرفته است. علاوه برآن کارایی سیستم غیرمتمرکز و اثر VMI بر قیمت ها شامل قیمت عمده فروشی و قیمت انتقالی بررسی شده است. تحت VMI تامین کننده برنامه ریزی تولید و موجودی زنجیره تامین را مدیریت می کند. قیمت و سطح سرویس تعادلی تحت سیستم غیرمتمرکز و متمرکز بدست آمده است.

·         تحت مدل غیر متمرکز، نرخ فسادپذیری بالاتر، قیمت عمده فروشی را افزایش می دهد در حالیکه نرخ تولید بالا منجر به کاهش آن می شود. همچنین حساسیت بالای تقاضای، منجر به کاهش سود هر واحد خرده فروش می شود.

·         قرارداد تسهیم درآمد تعمیم یافته برای هماهنگی زنجیره تامین به کار برده شده است. با افزایش اندازه بازار، حساسیت قیمت، هزینه تامین کننده(شامل هزینه هر واحد تولید، نگهداری و فساد) یا نرخ فسادپذیری اعضای زنجیره تامین تمایل کمتری به هماهنگی تصمیمات خود دارند. اگرچه افزایش نرخ تولید یا فاکتور هزینه سرویس منجر به پذیرش هماهنگی توسط اعضا می شود.

·         همچنین حالت بدون VMI بررسی شده است که درآن هر عضو به طور جداگانه موجودی خود را مدیریت می کند.

پیشنهادات آتی:

·         دوره سفارش می تواند متغیر تصمیم در نظر گرفته شود.

·         ترکیب عدم قطعیت در تقاضا و زنجیره تامین و بررسی کارایی سیستم و هماهنگی در این حالت جالب و چالش برانگیز است.

به کارگیری قراردادی به غیر از تسهیم درآمد می تواند موثر واقع شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد